Pavel Trubiner: "ما با جولیا نزاع می کنیم، صفحات را ضرب و شتم می کنیم، سپس مورچه"

Anonim

اعتقاد بر این است که این خوب است زمانی که یک فرد به طور جدی و هدفمند زندگی خود را به طور هدفمند می سازد. اما در اینجا در یک بازیگر با استعداد، بسیار موفق و پدر سه فرزند Pavel Turbiner، همه چیز متفاوت است: او را دوست دارد "ستاره ها به هم می آیند". بنابراین او از سرنوشت حرفه ای و شخصی خود صحبت می کند. جزئیات - در مصاحبه با شماره آوریل مجله جو.

- پولس، به نحوی گفت که مدرسه سه گانه بود، اما شما دو موضوع مورد علاقه داشتید: ادبیات، قابل فهم و زیست شناسی است که غیر معمول است.

"من خودم را دوست داشتم خودم را نمی دانم چرا، اما من هیچ برنامه ای طولانی در این زمینه نداشتم." و ادبیات دوست داشت، اما خواندن من اشتیاق من نبود. اما با خوشحالی از اشعار که از آنها خواسته شده بود آموختم، و دوست داشتم آنها را بخوانم وقتی به هیئت مدیره رفتم. درست است که من آن را انجام دادم، گیج شدم، خجالتی بودم، بنابراین شروع کردم به زرق و برق شروع به اعتماد به نفس بیشتر. شاید به این ترتیب به حرفه ای رفتم.

- در روابط با همکلاسی ها، آیا شما خیلی خجالتی دارید؟

- همه چیز کاملا متفاوت بود. و آنها می توانند من را ضرب و شتم، و من می توانم، چگونه به من بده. هیچ چیز خاصی در مورد آن وجود ندارد. به نظر من، زمانی که بزرگسالان شروع به توجیه شکست های خود را با این واقعیت که آنها در مدرسه مشکلی داشتند، این همه بی معنی است. البته داستان های سنگین وجود دارد. اما به نظر می رسد که کودکان در شرایط شدید، به ویژه دانش آموزان دبیرستان، نباید مقابله کنند. اگر من مجازات شدم، هرگز به پاپ شکایت نکردم، که می توانست کسی را مجازات کند و مجازات کند.

با همسر، بازیگر و کارگردان یولیا Melnikova، و دختر لیزا

با همسر، بازیگر و کارگردان یولیا Melnikova، و دختر لیزا

عکس: بایگانی شخصی Pavel Trubiner

- با لذت بردن به مدرسه رفت و یا از بیرون رفتن از دیوارهای خود رویای؟

- البته، سخت است به مدرسه، به خصوص کلاس با هفتم، زمانی که شما فقط یک دفترچه خاطرات در نمونه کارها خود، یک نوت بوک برای چهل و هشت ورق و شاید یک کتاب درسی هندسی. شما چیزی را تغییر نمی دهید، اما همه چیز را در یک نوت بوک نوشتید. من به دلایلی یک ضبط کننده ضبط کردم. این در حال حاضر یک پرستیکا بود و با شدت خاصی که ما به ما تعلق نداشتیم.

- شما نوجوان راست بودید، ممنوعیت ممنوع، سعی در سیگار کشیدن، نوشیدنی؟ و تاریخ های عاشقانه در مدرسه قبلا بود؟

"در سال های تحصیلی من قبلا سیگار کشیدم، اما برای اولین بار در تئاتر، الکل را امتحان کردم. ما آبجو را نوشیدیم، بعدا نقاشی کردیم، و بسیار خنده دار بود. خوب، آن را بدون عشق اول وجود نداشت، این عشق خنده دار بود. درست است، همکلاسی من با یک مرد در یک کلاس از بزرگتر ازدواج کرده در شانزده ساله، و یک زن و شوهر دیگر در پایان کلاس یازدهم یک کودک داشتند. و آنها هنوز هم با هم زندگی می کنند، و کودکان متولد شدند.

- شما در Gitis و در کالج با آن مطالعه کردید؟

"بله، آن را در کالج Golubovsky، همکلاسی من بزرگ است." سپس ما می خواستیم یک دوره را اضافه کنیم، بنابراین ما یک گیت دیپلم را دریافت می کنیم، اما این اتفاق نمی افتد. زمان پیچیده بود، وسط دهه نود، بنابراین من می خواستم هر چیزی را به هر کسی تغییر دهم.

- پس شما یک هنرمند بسیار جوان بیرون آمدید ...

- بله، در حال حاضر در حال حاضر کالج Tabakov (متاسفانه، اولگ Pavlovich تبدیل نشده است)، و ما پیشگامان بودیم. و او آنچه را که آنها نمی توانستند انجام داد، به این دلیل که جوانان نیاز به یک برنامه مشترک ندارند که در موسسه تئاتر تدریس می شود، اما چند انتخاب دیگر از مواد آموزشی. پس از هشتم درجه، ما هنوز بچه های کوچک هستند، کاملا نابالغ به بازی "آنا کارنینا" یا "Ivanova" در چهارده و پانزده سال.

Pavel Trubiner:

"دامنه فعالیت مهم نیست مهم ترین چیز این است که فرد را در سطح ساکرال درک کنید. اگر عشق وجود دارد، چیزی بیشتر نیست."

عکس: بایگانی شخصی Pavel Trubiner

- فارغ التحصیلان کالج اولگ پاولوویچ به تئاتر رپرتو اکره بروید. و پس از آن شما نمی خواهید این یا در جوانان من تمام نیاز به یک صحنه در زندگی یک بازیگر جوان را درک نمی کنم؟

- ما در همان سال شروع به یادگیری کردیم که او یک کشور را به پایان رساند و جدید به دنیا آمد، بنابراین در فرایند یادگیری، در هر صورت، من در حال حاضر برخی از توهمات در این نمره داشتم. در پایان موسسه، سینما عملا حذف نشد، بنابراین من نمی فهمم که آیا من حرفه ای را انجام خواهم داد. و به منظور خدمت در آن زمان در تئاتر، لازم بود یک صحنه متعصب باشد، که در آن زمان نبودم. من در هیچ جا نشان نداده ام، اما این چند جهت که در اجرای فارغ التحصیلی به ما آمدند، همان چیزی نیست که ما عجله کردیم. اما من پشیمان نیستم که در آن زمان روح خود را به رپورت تئاتر نگذاشتم. (خنده حضار) من فکر می کنم خیلی بیشتر به دست آورده ام.

- بعدا آن را خریداری کردید، و کسانی که برای سال های اول بدون حرفه برای شما دشوار بود، سنگین بود؟

- شاید من از کالج در نوزده سال فارغ التحصیل شدم، شاید من نمی توانم بگویم که سالها عذاب وجود دارد. نه، پس زمان سرگرم کننده بود، من به خصوص در مورد چند نفر از همتایانم فکر نکردم، چه باید بکنم. لاغر پایین دست

- آیا شما به دنبال یک شغل هستید یا او خود را پیدا کردید؟

- چه اتفاقی افتاد، سپس انجام شد. چیزی آشنا از بین رفته بود، جایی که جالب بود، جایی بود که خیلی زیاد بود. این کارهایی که به روح رفتند، من را به مدت طولانی به من نگرفت. اما کلاس هایی وجود داشت که من دوست داشتم و حتی الهام بخش بودم.

- مثلا؟

- ما یک مدرسه فوتبال کودکان فوق العاده در مجتمع ورزشی داشتیم و ما به آنها کمک کردیم، مسابقات سازمان یافته را به آنها کمک کنیم. چندین مجموعه از کودکان وجود داشت، سه سال یا چهار او وجود داشت. درست است، پول را به ارمغان آورد. بنابراین به طور موازی کامپیوترها را فروختم. (لبخند می زند.) به هر حال، ما هر دو با اولگا، همسر آینده، ملاقات کردیم). (Olga Mukhortova، یک قهرمان چندگانه در Pentathlon. - تقریبا. Auth.)

سن پسر الکساندر نوزده ساله، او علاقه مند به مسابقه موتور سیکلت است

سن پسر الکساندر نوزده ساله، او علاقه مند به مسابقه موتور سیکلت است

عکس: بایگانی شخصی Pavel Trubiner

- او قبلا یک ورزشکار بود؟

- البته، یک قهرمان چندگانه، او بسیاری از فنجان داشت.

- شما سه سال پس از پایان موسسه ازدواج کردید. در حال حاضر بیشتر یا کمتر به دست آمده؟

- نه. ما به سادگی در مورد آن فکر نمی کنیم، شراب همه شور و شوق جوانان.

- و اولگا اشتباه نکردید که هنوز هم در تقاطع بود؟

- به نظر می رسد نه. (خنده حضار) احتمالا، او همه چیز است - شایستگی های من و وضعیت مالی - این امر به ویژه مهم نبود. شجاعت و نیروی بیشتری وجود داشت، چنین ... چیزهای جوان است.

- شما به زودی فرزند من متولد شده است، و این، در تئوری، در حال حاضر مسئولیت دیگری است ...

- من طولانی، حتی دومین بار، چهار سال بعد، واقعا احساس پدرم را نداشتم. خیلی طولانی به این کلمه به دست آورد. (می خندد حالا من یک دختر لیزا دارم، وقتی که من در حال حاضر چهل ساله بودم متولد شدم و اکنون همه چیز کاملا متفاوت است.

- و کجا با اولی زندگی کردید، با بچه ها؟

- من یک آپارتمان داشتم که در آن همه ما با مادرم زندگی می کردیم. پدر زودگذر

- این اولین تراژدی جدی بود؟

"من قبلا به از دست دادن عزیزان عادت کرده ام، زیرا پدربزرگ و مادربزرگ پیش از آن بود. و در چنین زمانی شما رنج زیادی نیستید و شما در تجارب خود مشغول به کار هستید، چند نفر خود را بسیج می کنند، می گویند که در خانواده شما اکنون رئیس هستید و باید از مادر دفاع کنید. بابا، من قطعا فاقد فاقد بود، اما اکنون این زندگی است.

Pavel Trubiner:

در نقاشی "فانتزی از شبهای سفید"، قهرمان ما به جهان باله افتاد. شریک او Elizabeth Boyarskaya شد

- پس از آن هیجان درونی در مورد آینده خود را تجربه نکردید؟

- من نمی دانم کجا من آن را دریافت کردم، یا پدربزرگ به من گفت که همه چیز زمان او بود، اما من در این اصل زندگی می کنم. من هیچ چیز را مجبور نمی کنم اما، البته، من نشستم (لبخند می زند.)

- و در آن سالها آنها هرگز به روحیه افسردگی افتادند؟ آیا شما خوش بین هستید؟

- شاید آره. واضح است که ناامیدی از هر فرد به دلایلی ناشی می شود، اما چنین وضعیت اخلاقی شدید وجود ندارد. من همیشه به خودم گفتم که چه چیزی می تواند بدتر شود. آشنایانم را دیدم، دوستانی که وضعیت دشوار تر داشتند. و آن را به دست نیاورید.

- در اوایل دهه 2000، حتی در اواخر دهه 90، اولین سریال ها، و ساده لوح، ابتدایی، اما حتی کیفی، شروع به ظاهر شدن. شما آن را نداشتید، چه باید بکنید؟

- در این زمان من در تبلیغات قهوه شگفت انگیز ستاره دار شدم. این چیزی بود که بمب گذاری کرد. نمونه کارها من در Mosfilm و Studio بود. گورکی من به من زنگ زد، من آمدم، و همه چیز اتفاق افتاد. این یک تبلیغ بزرگ بود که دنی فیلمبرداری شد، بودجه بزرگی را برجسته کرد. البته، در آن هزینه من نمی توانم یک ماشین خرید، اما هنوز هم برای من این درآمد ملموس بود. و نکته اصلی، چهره من در سراسر کشور بر روی بیلبوردها آویزان شد، در معکوس بسیاری از مجلات منفجر شد. (خنده حضار)

- اما یک نقش بزرگ به شما هنوز هم به طور ناگهانی ...

- بله، جایی در چند سال. قبل از آن، من در یک جفت تبلیغات ستاره دار شدم. و سپس یک پیشنهاد برای بازی در سریال تلویزیونی "به علاوه بی نهایت"، من بسیار نگران بودم، اما من تایید شدم. با آن، همه چیز به حرفه رفت.

Pavel Trubiner:

در نقش وادیم روشینا در فیلم تلویزیونی "قدم زدن بر روی آرد"

- امروز شما دیگر در مورد نمونه ها نگران نیستید و در مورد انتخاب پروژه ها چیست؟

"من فکر می کنم که هر بازیگر معقول درک می کند: حرفه ما معتاد و در یک لحظه خوب تلفن می تواند سکوت، هیچ کس شما را به هیچ جای دیگر تماس نمی گیرد. بنابراین، قطعا، چنین ترس من در حال حاضر وجود دارد. اگر چه، البته، من می توانم چیزی را انتخاب کنم. اگر من به فیلم موافقم، سعی می کنم آن را بهتر کنم. با این حال، به عنوان اگر شما هوشمندانه یا بازی کردید، فیلم ممکن است کار نکند. مطمئنا این اتفاق می افتد که انتخاب مناسب بازیگر نقش اصلی کلید موفقیت است. به عنوان مثال، در محبوبیت سری "Ceremc" در بسیاری از موارد شایستگی قهرمان کاریزماتیک. اما دوباره، شرایط دوباره. به هر نحوی ما با یک بسته چوبی بر روی مجموعه "بزرگ" در یک grimychik نشسته ایم، نمونه هایی از هنرمندان هالیوود را در نقش بزرگی تماشا کردیم، به عنوان مثال، نمونه آل پاچینو را در Corleon مشاهده کردیم و تصویر را مشاهده نکردیم که پس از آن ظاهر شد صفحه نمایش بنابراین، من می گویم که نمونه ها یک دهم از این شخصیت است که شما در پایان خواهید بود. همه چیز از چگونگی صحبت با مدیر، چه شرکای شما، لباس و حتی مناظر خواهد بود. بنابراین، به نظر من، هیچ هنرمند ممکن است استدلال کند که فیزیولوژی او اسکار را به دست آورد. (خنده حضار)

- آیا فیلم ها را در دوران کودکی و جوانان دوست داری؟

- بسیار! به عنوان، احتمالا، هر پسر، من تمام ستیزه جویان شوروی ما را به خصوص "شما در میان دیگران ...". در حال حاضر من در ورزشگاه با Yura Golubev بود، مربی نیکیتا سرگئیچ، و ما در مورد این فیلم صحبت کردیم. هر یک از ما تعداد زیادی از زمان ها را نگاه کردیم. من همچنین روبان های نظامی را دوست داشتم.

- شما به نوعی اعتراف کرده اید که شما سینما سرگرمی را دوست دارید، پس از آن، از سالن خارج می شوید، تجربیات و افکار سنگین را عذاب نمی دهید. اما من فکر می کنم شما در مورد سرگرمی های خالی صحبت نمی کنید، اما در مورد آنچه که در پسزمینه انتظار می رود - ظاهر احساسات مثبت، و نه احساس که همه چیز وحشتناک است.

- شما از بسیاری جهات درست هستید اما اگر سینمایی را که در آن من تیراندازی می کنم مقایسه کنم، و آنچه دوست دارم تماشا کنم، اینها چیزهای مختلفی هستند. و نقاشی های نظامی به داستان ما احترام می گذارند. من هر دو پدربزرگ داشتم، یکی به برلین رسید. و حتی جنگ مادربزرگ لمس کرد. در من، تمام این درد نشسته است، بنابراین من در چنین فیلم هایی زیاد حرکت می کنم. در عین حال، من عاشق سینما سرگرمی هستم، اما البته خالی نیست، اما احساساتی که احساسات را تحمل می کند، به تغذیه انرژی می دهد. شما از سالن خارج می شوید که رد می شود، نه میخد. من عجیب هستم که می شنوم که چگونه مدیران می گویند که سینما را برای خود حذف می کنند. سپس در آشپزخانه خود بنشینید و به خود نگاه کنید.

- و در تصویر کنستانتین خدیاکووا "قدم زدن بر روی آرد" آیا شما از طریق گذر؟

"من نمونه های مقیاس کامل داشتم، اما پس از آن کنستانتین پولوویچ من را پذیرفت که او هیچ کس را در این نقش نگذاشت. و ما با او موافقت کردیم، حتی دوستانم. در پایان سفر به Pyatigorsk، او گفت: "همانطور که تاسف است، پاشا، که ما قبلا آشنا نبودیم." او یک شخص فوق العاده است. من خیلی، بسیار سپاسگزارم که نه تنها برای این واقعیت که من فرصتی برای بازی در چنین تصویری داشتم، اما همچنین با چنین کارگردان زیبا کار کردم.

Pavel Trubiner:

در سری جدید "Lancet"، بازیگر مجبور بود که در جراح مجددا مجددا تکرار شود

- بسیاری از نظامیان، Kagabashnikov و پزشکان در "لیست خدمات همه خدمات" شما وجود دارد ...

- در واقع، من تعداد زیادی از شخصیت های مختلف را بازی کردم. تنها چیزی که در بیوگرافی خلاقانه من نبود، یک ژانر فوق العاده است. مهمان از آینده من هنوز بازی نکرده ام. اما نوارهای تاریخی به اندازه کافی، من یک نمودار از Orlov، و الکساندر Nevsky، و حتی در باله من شرکت کردم.

- ما در مورد فیلم "فانتزی شب های سفید" صحبت می کنیم، که هنوز استخدام نشده است. کجا چیکار کردی؟

- هنگامی که چنین تصاویری برداشته می شود، پیچیدگی این است که یک فرد می تواند فوق العاده برای رقص باشد، و او واقعا توانایی های چشمگیر ندارد. هنگامی که ما برای تیراندازی آماده شدیم، من به نیکولای تسیکارییدز به مدرسه واگنوف آمدم، که گفت، البته، نه یک فرد باله نمی تواند بلافاصله دیده شود. بنابراین، در فیلم، تمرکز بر روی رقص نبود، بلکه در مورد اینکه چگونه یک فرد به عنوان صحبت می کند، انجام شد. اگر چه من مجبور شدم کار کنم، نگرانی، من برای اشاره به بالا رفتم و برخی از ballet pa را تسلط دادم، اما به طور طبیعی، بدون گله هزینه نکردم. آمریکایی ها دوست دارند که چگونه همه چیز عالی می شود. و هنگامی که ناتالی پورتمن می گوید که او برای رقص قوانان تحصیل کرده است، خنده دار است، زیرا پس از آن آنها یک دوبلاس را نشان می دهند، که دارای سنسورهای روی صورت است تا چهره پورتمن را به فریم جایگزین کند. اما ما همچنین سعی کردیم.

- و شریک شما نوعی از زیبایی های با استعداد و هوشمندانه Lisa Boyarskaya دارید. شما به طور کلی در بازیگران فوق العاده خوش شانس هستید ...

- آره. درسته. من واقعا خوش شانس بودم و لیزا و بازیگر زن زیبا هستند و مرد فوق العاده است. او کاملا بدون ستاره، او بسیار مهربان، پاسخگو، ساده، و با هر کسی، صرف نظر از حرفه و وضعیت یک فرد است. و به نظر من این مهم ترین چیز است.

- همسر دوم شما، جولیا Melnikova، همچنین بازیگر، در Satirikon خدمت می کند، اما به نظر من، با تئاتر او دارای یک رمان عمیق تر از یک فیلم است ...

فقط او رول را در طرف دیگر ساخته است. او قبلا مدیر بود، از بالاترین دوره های مدیریتی در Irakli Kvirikadze با دیپلم قرمز فارغ التحصیل شد. او سه فیلم کوتاه فوق العاده را برداشت، یکی از آنها حتی در کن آنها را دیدم، دیگران هنوز به تمام جشنواره ها می روند و جوایز دریافت می کنند. اما او سینما زندگی می کند، نه یک جشنواره، بنابراین مشکلات گاهی اوقات رخ می دهد. نقاشی های او در فرمت مناسب نیست: هیچ کس در آنجا فوت نکرده است، هیچ کس سرش را قطع نکرده است ... او سینمای کامل تر را دارد، آخرین فیلم کوتاه "Lyuba" حتی با Mikhalkov اولیه مقایسه شده است. جولیا یک فرد بسیار با استعداد است، او موفق خواهد شد.

Pavel Trubiner:

و در سینمای تاریخی "بزرگ" او در تصویر صحنه تعداد Orlova است

- و شما در خانه رهبر، یک شریک برابر، و شاید Rebelnik توسط حسن نیت هستید؟

- نه، من یک رهبر در یک حس خوب از کلمه و رهبری یک خانواده است. البته، من برخی از راه حل های مهم را قبول می کنم. اما اگر این سوال در حوزه ای است که نظر من لازم نیست، جولیا آن را انجام می دهد.

- آیا اختلافات شما اتفاق می افتد؟

- البته، ما استدلال می کنیم، صفحات را ضرب و شتم (می خندد)، و پس از آن ما mumble، بروید. ما همه چیز را مانند هر کس دیگری، زندگی عادی داریم.

- پسر ارشد شما چه کار می کند؟

- او به زودی نوزده است، او علاقه مند به مسابقه موتور سیکلت است، در مسابقات انجام می شود، و در حال حاضر هنوز در موسسه تربیت بدنی در مربی در این مسیر تحصیل می کند.

- از اسلات موتور سیکلت، چیز خطرناک مراقبت نکنید؟

- نه، اگرچه من نگران هستم این انتخاب اوست، او دوست دارد. در حال حاضر او برای مسابقات قهرمانی روسیه و مراحل اروپایی فنجان آماده خواهد شد. و در حال حاضر مشغول کار مربیگری است. و پسر میانی هنوز در مدرسه است. او رانندگان خودرو سال گذشته، او وارد پنج خلبان برتر شد و این تابستان به نهایی مسابقات آماتور CSS در ونیز می رود.

- در حال حاضر همه امید در هر دختر، که او شما را نگران نیست. علاوه بر این، او ژنهای عمل می کند ...

- بیایید ببینیم چه چیزی را انتخاب خواهد کرد. در حال حاضر خیلی زود است که در مورد چیزی صحبت کنیم. لیزا لیزا، به سمت پایین، حتی با شخصیت در دو سال و نیم او سخت است. من نمی توانم بگویم که او از ما طناب است، اما حرکت می کند. او بسیار فعال است و دوست دارد سفر.

- شما ازدواج با یک ورزشکار، در حال حاضر شما و همسرتان - همکاران. جامعه حرفه ای برای روابط خانوادگی مزایای بیشتری نسبت به منفی دارد؟

- به نظر من، دامنه فعالیت مهم نیست. مهمترین چیز این است که فرد را در برخی از سطح ساکرال درک کنید. اگر چیزی به نام "عشق" داشته باشید، چیزی بیشتر نیست.

ادامه مطلب