الکساندر Domogarov-Jr.: "من یک زن نیستم"

Anonim

پسر بعدی Domogarov Dmitry به طور غریزی در یک تصادف در سال 2008 فوت کرد. Sasha - پسر از دومین ازدواج از بازیگر با آرایش Irina Gunennkova. این اتحادیه دوازده سال طول کشید و بر خلاف دیگر زنان، Domogarov، همسر سابق همیشه به او به گرم و با احترام پاسخ داد. و خود الکساندر، ظاهرا، به محبت ایرینا حفظ می شود. جای تعجب این تابستان، زمانی که در مطبوعات شروع به نوشتن در مورد ازدواج مخفی از بازیگر، او به یک صفحه در شبکه های اجتماعی پاسخ داد که محبوب جدید هیچ کس دیگری، مانند همسر سابق خود را IRA. به گفته Domogarov-Younger، والدین و قبل و بعد از طلاق، با هم زندگی می کردند، بنابراین هیچ تغییری را متوجه نشدید. علیرغم این واقعیت که قهرمان ما رابطه ای با پدرش دارد، ساشا به طور قطعی مخالف فعالیت های حرفه ای خود است و به نحوی در حرفه او ارتقا یافت. Domogarov جونیور موفق به بازی در شش عکس شد. از جمله - در کمدی تیمور Bekmambetov "درخت"، در روبان تاریخی Avdoti، Smirnova "چرچیل" و در "اسرار کاخ Dobor" Svetlana Durzhinina. اما زمانی که او قبل از انتخاب بود: به کار در تئاتر بروید یا دست خود را به عنوان یک مدیر امتحان کنید، دوم را ترجیح دادم. در حال حاضر الکساندر بازرگانی را به RIA Novosti و رویاهای یک پروژه بزرگ واقعی حذف می کند.

ساشا، چند ساله اتفاق افتاد وقتی اولین مصاحبه را گرفتی؟

Sasha Domogarov: "من در کلاس پنجم تحصیل کردم. به یاد داشته باشید، مردم با دوربین، تجهیزات به مدرسه آمدند. من به دلایلی در پیانو کاشتم، از چیزی پرسیدم، پاسخ دادم. مصاحبه استاندارد بسیار زیبا. سوالاتی در مورد مواردی که من دوست دارم، چه کسی می خواهم وقتی که رشد می کنم تبدیل شود. "

خوب، احساسات چیست؟ پس از همه، هر نوجوان مصاحبه نمی کند.

ساشا: "سپس، صادقانه، آن را در درام بود. من به هیچ وجه فکر نکردم: به چه کسی، چرا، چرا لازم است، که از این مزیت است. البته، یک میکروفون، یک دوربین است. در حال حاضر من دقیق تر در مصاحبه هستم. من نمی توانم بگویم که واقعا دوست دارم به آنها بدهم، هرچند من دوست دارم چت کنم. من حتی می توانم هر اسرار را غیرفعال کنم. " (خنده حضار)

از آنجا که حرفه ای شما را انتخاب کردید، ارتباط با روزنامه نگاران اجتناب ناپذیر است.

ساشا: "بله، من او را انتخاب نکردم. من فقط به مدرسه رفتم. در یک مکان، جایی که من سعی داشتم پیوست کنم، یک بلوک مورد نیاز بود. در دیگر من باید پول زیادی بپردازم. تنها چیزی که من می توانم انجام دهم، دانشگاه تئاتر است. به این ترتیب، من رفتم جایی که آسان تر بود. (مدرسه تئاتر مسکو به نام M. S. Shchepkin در یک زمان از پدر قهرمان ما فارغ التحصیل شد. - تقریبا. Auth من آن را یک دانشگاه خوب نیستم، اما حزب به من نزدیک تر بود. در نتیجه، من مسیر سینما را انتخاب کردم، نه بازیگری تئاتر. یک حرفه ی عملگری، من در حدود شش ماه تحصیل در "طرح" احساس کردم، و من آن را دوست داشتم. و در ابتدا همه چیز به نظر می رسید خیلی افتضاح بود. برخی از قلدری من از دنیای زیبای دوران کودکی من، جایی که من به طور کامل در مورد همه چیز اهمیتی نداشتم، به جهان که نیاز به پاسخ به خودم داشتم، به تنهایی، هیچ کس شما را ناراحت نخواهد کرد. "

الکساندر Domogarov-Jr.:

"ما کاملا از پدرت در طبیعت و انرژی متفاوت هستیم. اما نگاه به نظر می رسید، گفتار تبدیل می شود، در همان موقعیت نشسته است. " عکس: بایگانی شخصی از الکساندر Domogarov-JR ..

اهمیت نده؟ آنها می نویسند که شما در یک مدرسه نخبه تحصیل کرده اید، سه زبان را مطالعه کرده اید، در مبادله در پاریس و در لندن زندگی می کردند.

ساشا: "Vragne! در لندن، من فقط دو هفته آنجا زندگی کردم. و یک هفته دیگر - در پاریس. اینها چیزهای کمی در مقایسه با امکانات همکلاسی های من هستند که هر شش ماه به جایی خارج از کشور رفتند. این مدرسه نخبگان نبود، بلکه به سادگی با مطالعه عمیق زبان های خارجی. اما هیچ شکل گیری وجود نداشت، هر کس در تدریس مشغول به کار بود. انگلیسی در من زمانی بود که من کوچک بودم، من از شش سالگی به او آموختم. خوب، هنگامی که کودک به یک بالغ تبدیل می شود، در حال حاضر غیرممکن است او را انجام دهد که او خودش را نمی خواهد انجام دهد. بنابراین، فرانسوی من رفتم، آنچه که من از آن پشیمانم. "

این است که شما دوست ندارید یاد بگیرید؟

ساشا: "پس از پنجم درجه، من شروع به رفتن به مدرسه فقط به خاطر احزاب. من دانش آموزان دبیرستان دارم. در نمونه کارها من یک نوت بوک تنها یک نوت بوک را برای همه موارد قرار دهید. و من به طور خاص خاطرات را در درجه هفتم از دست دادم تا از من خواسته نشدم. "

دست سختی وجود نداشت، و مادر من نمیتواند سختی را نشان دهد؟

ساشا: "مادرش در ابتدا نشان داد. این او بود که در یادگیری زبان انگلیسی اصرار داشت، من به یک مدرسه موسیقی رفتم و در اسکیت بازی مشغول به کار بودم. اگر چه این "دست سخت" کمک نمی کند: من تبدیل به اسکیت باز نشدم، و نه یک موسیقیدان. اما هنوز هم خوشحالیم که من پیانو را بازی می کنم، می توانم چیزی را برای خودم بپوشم، پور. من فقط متوجه شدم که چگونه عالی است. و پس از آن، اگر مادر من نیست، من یک مدرسه موسیقی را پرتاب کردم و در روز اول اسکیت را شکل داد. به نظر می رسد که در دوران کودکی من علاقه ای به هیچ چیز نداشتم. من دوست داشتم بازی کنم، راه رفتن، آویزان کردن. ولی! من همچنین فیلم های آماتور را شلیک کردم. در کلاس هفتم من یک دوربین فیلمبرداری داشتم، و دوستانم و من سعی کردم کاری انجام دهم، حتی درک نحوه لازم را نداشتم. این سرگرم کننده نیز به اندازه کافی سریع رفت. سپس یک اسکیت بورد سوار شدم به طور کلی، هیچ چیز جدی نیست. "

الکساندر Domogarov-Jr.:

یک زن و شوهر از اسکی باز و یک اسنوبورد از کمدی "درخت کریسمس" توانست مخاطبان را دوست داشته باشند. با یک شریک در فیلم الکساندر Golovna. عکس: بایگانی شخصی از الکساندر Domogarov-JR ..

خوب، در حالی که در حال تحصیل در تئاتری، ژن های بازیگری هنوز بیدار شدند؟

ساشا: "از دوران کودکی من در پشت صحنه های تئاتر سپری کردم، من این حوزه را کاملا تصور کردم. این همه آشنا، آشنا، حتی بوی است. و من دیدگاه را از صحنه در سالن به یاد می آورم - این یک نگاه از دوران کودکی من است. به طور کلی، جایی شش ماه تحصیل، متوجه شدم که اقدام هنوز یک حرفه خوب بود. من می توانم این کار را انجام دهم. او ساده است این تنها در سال اول به نظر می رسید. از آنجا که آنها به نوعی فریم سرقت کرده اند و به آگاهی می اندیشند: آنها می گویند، شما باید نام ها را مطابقت دهید! برای اولین بار من در مورد این واقعیت فکر کردم که من پسر یک شخص معروف بودم، آن را در "گناهان" بود. در مدرسه، من این مشکل را ندیده بودم. هر دو دوست و همکلاسی ها کاملا طبیعی بودند. من در مورد این واقعیت فکر نکردم که با پدرم مقایسه شدم، و معلوم شد که ناخوشایند است. سپس من از وضعیت خارج شدم - ساده تر شد. در حال حاضر، به محض اینکه آنها شروع به گفتن: "اما پدرت شما مال شماست ..."، من سعی می کنم از لحاظ ذهنی قطع و فکر کردن در مورد چیز دیگری فکر کنم. "

اما برای مقایسه به هر حال خواهد بود. و حرفه ای عمل جاه طلبانه است، و حسادت به محبوبیت شخص دیگری وجود دارد.

ساشا: "بدون شک، در غیر این صورت غیرممکن است که در آن وجود داشته باشد. این سمت سیاه اوست. کسی علاقه ای حرفه ای به آنچه همکاران انجام می دهند، حسادت می کند. اما موفقیت، من اعتقاد دارم، در غیر این صورت به دست نمی آورم. بنابراین، من بیرون نرفتم هنگامی که لازم بود برای شکستن، از طریق سر بروید، من نمی توانم این کار را انجام دهم. احتمالا به این دلیل که من هرگز یک بازیگر قوی داشتم. این امکان وجود خواهد داشت که از Blat، نام خانوادگی استفاده کنید و در تئاتر Mossoveta کار کنید، من مرا گرفتم. "

با همکلاسی در مدرسه Shchepkinsky. عکس: بایگانی شخصی از الکساندر Domogarov-JR ..

با همکلاسی در مدرسه Shchepkinsky. عکس: بایگانی شخصی از الکساندر Domogarov-JR ..

آیا به یک بازیگر خود نیاز دارید؟

ساشا: "نه من فقط انتخاب کردم: یا تئاتر یا توسعه در طرف دیگر - به عنوان یک مدیر. بنابراین در حال حاضر من تبلیغات را در RIA "اخبار"، و با تیراندازی آرام در سال دوم. من نمی توانستم در تئاتر خدمت کنم، اما اگر هر کارآفرین به نظر می رسد، من دوست دارم شرکت کنم. من تعجب می کنم، و من از دست دادن بازی بسیار. هک کردن همکلاسی های سابق: بیایید با هم، ما عملکرد را با هم، نورد قرار دهیم. اما همه چیز هنوز هم در سطح مکالمات است. این تاسف است برگ های حرفه ای اجازه بدهید به شدت مطالعه کنم، اما این مهارت هایی که هنوز در دانشگاه تئاتر آموزش می دهند، بدون تجربه ناپدید می شوند. اگر اکنون به صحنه بروید، یک اعتیاد طولانی وجود خواهد داشت. "

با پدرم، این موضوع را نگفت؟

ساشا: "در این رابطه، من سعی می کنم با او کنار بیایم. من بلافاصله به والدینم گفتم: من بر روی اجرای من راه نمی روم، آثار من تماشا نمی کنند. مامان، من یک بار تنها در عملکرد فارغ التحصیلی من دعوت کردم. پدر، امیدوارم چیزی را ندیده ام. من ناخوشایند خواهم بود. "

با این وجود، شما در فیلم ها نقش داشتید. شما در کمدی "درخت کریسمس" ستاره دار شده اید، در حال حاضر آن را در حال حاضر بخش سوم از آن ...

ساشا: "و من آنجا همه اسکی بازان را بازی می کنم، حتی نام او را به یاد نمی آورم. این "هنرمند یک نقش" نامیده می شود. من یک اسکی باز هستم! پیشرفت خوبی پس از پایان دانشگاه ... "

اما "درخت کریسمس" با چیزی به یاد می آورد؟

ساشا: "این سرگرم کننده بود. تیم قدیمی بازگشت، همه ما وقت داشتیم تا دوستان را بسازیم. تنها چیزی که رمان های ما "اسکیگر و اسنوبورد" کمتر و کمتر می شود. خوب، با این حال، به هیچ وجه قطع نشد. کسی که قهرمانان ما با سر سر و صدا هنوز هم مانند هستند. خوب، به طور کلی: تیراندازی سرد است. دوباره کنگره های شدید وجود داشت. در اولین "درخت کریسمس" ما پله ها را روی اسکی فرو ریختیم. و این بار ما یک اسلاید سنگین را در غرفه قرار داده ایم. برای صعود به آنجا، لازم بود که در جنگل های ساختمانی صعود کنیم. و من از ارتفاع می ترسم، بنابراین برخی از آدرنالین حضور داشتند. در فیلم من می خواستم شلیک کنم وجود دارد، حتی یک داستان خنده دار معلوم شد. من به من شریک من Sanya Golovin می گویم و می گوید: "ادامه" درخت کریسمس "وجود خواهد داشت. آیا شما شرکت می کنید؟ "من:" بله، البته، عالی، فوق العاده! "و همه - سکوت، سکوت. و سپس دوستان از Sochi بگویید: "آنها سر اینجا را دیدند، او در لباس یک اسنوبورد سوار - فیلم برداری شده در فیلم." من پخته شده، وحشت: "چگونه آن را" حذف "؟ چرا آنها مرا نگرفتند؟! "من با SAN تماس می گیرم، او تلفن را نمی گیرد، اس ام اس را می نویسم. در نتیجه، معلوم شد که این یک فیلم دیگر است که در آن سر نیز یک Snowboarder را بازی می کند. و من ترسیدم که من در مورد من فراموش کرده ام. "

کمی ساشا با مادر. عکس: بایگانی شخصی از الکساندر Domogarov-JR ..

کمی ساشا با مادر. عکس: بایگانی شخصی از الکساندر Domogarov-JR ..

شما فکر می کنید که شما یک فیلم ندارید، زیرا تمایل به شکستن یا نه استعداد وجود ندارد؟

ساشا: "من چنین پروژه ای نداشتم، جایی که لازم بود که واقعا کار کنیم و خودم را نشان دهم. بدون شک، من یک استاد بزرگ نیستم، نه لئوناردو دی کاپریو. اما من فکر می کنم که در فیلم یک بازیگر فوق العاده وجود دارد و نه لزوما، کافی است که شخصیت رنگارنگ در زندگی باشد. در اینجا، به عنوان مثال، آل Pacino - در واقع، او هم تمام وقت خود را بازی می کند. "

و چگونه پدرت را ارزیابی می کنید؟ آیا او فقط تحت این نوع مناسب است؟

ساشا: "او پروژه های خوبی دارد، وحشتناک است. به نظر می رسد که او تا حدودی در سری متوقف شده است. و ما هنوز به سطح غربی نمی رسیم. متر کامل بسیار سردتر است! تنها کار پدر من مورد علاقه من یک فیلم تلویزیونی "آتش و شمشیر" است. (فیلم تاریخی، فیلمبرداری شده توسط مدیر لهستانی جریسی هافمن، در مورد قیام تحت رهبری Bogdan Khmelnitsky صحبت می کند. - تقریبا.) پدر یک تبهکار عاشقانه خاصی بازی کرد و صد درصد آن بود. اما یک مدیر شیب دار و بودجه بزرگ و طرح، حماسه تاریخی وجود دارد. در اینجا در چنین نقاشی هایی برای حذف - فقط یک رویا. همانطور که برای نوع، پدر نقش خاصی دارد - قهرمان عاشق. فقط در حال حاضر کجا؟ "

ببینید، در حال حاضر او مصاحبه شما را بخواند و مجرم شناخته شود.

ساشا: "حقیقت مجازات چیست؟ من به محل پاپ نگاه می کنم. اما من سعی می کنم به پرونده او صعود کنم. و این واقعیت که در هر فیلم هنرمندان تبلیغ شده را می گیرد، و ما دعوت نمی کنیم، مشکل است. من نمی دانم چرا ما جوانان را در روسیه باز نمی کنیم. به نظر می رسد که من چهره های مشابه بر روی صفحه نمایش آزار دهنده است. "

اما چرا؟ والری Todorovsky نقش اصلی را به نقش اصلی پس از آن در همه بازیگران شناخته شده به دست آورد. در اخیرا منتشر شده در صفحه نمایش، فیلم "Govographic Globe propil" ستاره دار کودکان ستاره دار از پرم.

ساشا: "به من بگو: چطور به چنین فیلم هایی می رویم؟ من واقعا "آن را می خواهم. "

آیا شما بیشتر در چه ژانر ببینید؟

ساشا: "من دوست دارم کمدی. به طور کلی، همه چیز باید تلاش کند. من قطعا یک ملودرام را دوست نداشتم، او هرگز مرا نگرفتم. " (فیلم الکساندر در تصویر "تنها نه در حال حاضر" والری Pendrakovsky بود. بازیگر بسیار جوان کار او را دوست نداشت. "دوستان راحت، اما آنها می گویند که عشق به بازی در حال حاضر. آنها درست هستند: من احساس می کنم ترس از فیلم من، من را فشرده می کنم

شما یک قهرمان عاشق نیستید؟

ساشا: "من در حال حاضر کمی بهبود یافته است، بنابراین من نمی خواهم به این دسته به عنوان مثال نزدیک نیست. بله، و چهره من متفاوت است. قهرمان عاشق من - این فقط کاریکاتور و خنده دار خواهد بود. من می خواهم یک داستان جالب را از دست بدهم زمانی که شخصیت محدب کشیده شده است، برای سرنوشت آن کنجکاو است که از آن استفاده کند. "

در برخی از عکس ها، شما بسیار شبیه به پدر هستید.

ساشا: "ما در شخصیت کاملا متفاوت هستیم، حتی بیشتر در انرژی. اما یک شباهت خارجی وجود دارد. نگاه مشابه، گردش سخنرانی است، در همان موقعیت نشسته است. در طول تحصیلات خود در تئاتر، متوجه شدم که گاهی اوقات در حرکات من، قرار گرفتن در معرض صورت ناخودآگاه آن را کپی می کند. شاید او به طور تصادفی جاسوسی کرد شاید ژن ها خود را نشان دهند. اما من بلافاصله سعی کردم از این حرکت کنم. "

پدرت از توجه زن محروم نشد و شما؟

ساشا: "من هرگز درباره این سوال جدی نبوده ام. خوب، در حقیقت - فقط وقت نداشت که در اطراف باشگاه ها راه برود، به دنبال کسی باشید. من می خواستم یک فیلم شلیک کنم من یک زن نیستم، اگر چه هرگز دیر نیست. (خنده حضار) بله، و دختران، تا آنجا که به یاد می آورم، من را قطع نکردم. شاید خوب باشد ما باید به خودمان دست یابیم. "

الکساندر Domogarov-Jr.:

"والدین همیشه روابط گرم و خوب داشته اند. آنها به یکدیگر کمک می کنند و ما به طور کامل ارتباط برقرار می کنیم. " عکس: بایگانی شخصی از الکساندر Domogarov-JR ..

آیا هنوز سابقه غم انگیز و عاشقانه دارید؟

ساشا: "نه، و خدا را شکر من به من علاقه مند نیستم - هر دو در زندگی و در فیلم ها. شاید زمان آن زمان خواهد آمد زمانی که من به playwriths توجه، رابطه مردم، فکر می کنم در مورد اینکه چرا آنها مانند این رفتار می کنند. تا کنون هیچ چیز غم انگیز در زندگی من وجود ندارد، من همه چیز را کاملا ساده و سرگرم کننده، بدون زمین. من به دلیل عشق غیرقانونی، از پل خود را از دست نخواهم داد. احتمالا این بد است - برای کار روح، شما باید احساسات قوی را تجربه کنید. در مدرسه برخی از سرگرمی ها وجود داشت، در عشق افتاد. اما بنابراین، به طوری که لرزش، قبل از goosebumps، چیزی شبیه به آن اتفاق افتاده است. اگرچه دوستانم دوست دارم. "

آیا هیچ ایده آل زن در آگاهی وجود دارد؟

ساشا: "البته. نگاهی به زیبایی های من دوست دارم، اما به ملاقات بروید - او خجالتی است. و تمام دختران زیبا معمولا اشغال می شوند. و به ضرب و شتم خوب نیست - مردم رنج می برند. شاید من حتی در چهره خواهم بود. چرا لازم است؟ نه، البته، اگر احساس از بین برود، گناه برای او رقابت نمی کند. اما تا کنون چنین چیزی وجود نداشت. "

چگونه مراقبت پدر خود را از خانواده درک کردید؟

ساشا: "من آن را کوچک کردم و واقعا چیزی را درک نکردم. من توضیح دادم که طلاق مورد نیاز برای حل و فصل برخی از امور حقوقی با آپارتمان است. من پرسیدم: "چه چیزی تغییر خواهد کرد؟ من هدیه های کمتری را برای سال جدید دریافت خواهم کرد؟ "من جواب دادم:" نه، چیزی را متوجه نمی شوید ". و در واقع: ما حتی با هم زندگی می کنیم، و اکنون ما با هم زندگی می کنیم. "

اگر به مطبوعات اعتقاد دارید، خانواده در تابستان اتفاق افتاده است؟

ساشا: "این اگر شما باور دارید. و در واقع هیچ پیوستن وجود نداشت، ما همیشه صحبت کردیم. والدین گرم، روابط خوب هستند، آنها به یکدیگر کمک می کنند. "

آیا به پدرت اعتماد دارید؟ آیا می توانید در مورد چیزی مهم مشورت کنید؟

ساشا: "ما همیشه توصیه شده ایم، و او به درخواست های من پاسخ داد. به یاد داشته باشید، هنگامی که از او پرسیدم با من پرسید. من می خواستم یک پروژه را از دست بدهم - به صورت تجاری در تبلیغات تجاری مشغول نیست، اما برای رفتن به سطح سینمای بازی. من گفتم: "من به تو نیاز دارم تحت نام پروژه می دهد. " پدر موافقت کرد، اما ما رد شدیم. در واقع، لازم بود که مدت ها طول بکشد، بپرسید. "

ساشا، علاوه بر مدیر، آیا شما هر گونه سرگرمی دارید؟

ساشا: "اخیرا بر روی اسکیت و اسنوبرد تبدیل شده است. این حداقل نوعی ورزش است و من به آن نیاز دارم. با یک دوست دوران کودکی ملاقات می کنیم - ما در اسکیت بازی با هم مشغول به کار بودیم، و سپس به نحوی از دست دادیم. و من به طور تصادفی، به لطف کار جدید من، تماس او را پیدا کردم. بنابراین در حال حاضر من سوار اسکیت روی یخ. من همچنین اسب دارم. "

جایی که او زندگی می کند؟

ساشا: "در Podolsk، پایدار است. این یک اسب شیب دار است - سواری روسی، نام او Elbrus او است. او زیبا در زین است. پدر به من برای تولدش داد، بنابراین من ورزش اسب سواری را تسلط دادم. اما رفتن به منطقه مسکو یک مشکل بزرگ: یک و نیم ساعت در آنجا، یک و نیم، دو ساعت وجود دارد. بنابراین ما با Elbrus اخیرا روابط بد داریم - من به ندرت از او بازدید می کنم. اسب باید به طور جدی به طور جدی مشغول به کار باشد یا این سرگرم کننده را در ویلای خود داشته باشید (که نه) - برای آمدن، سکته مغزی، یک قطعه شکر را به دست بیاورید و به کسب و کار خود ادامه دهید. "

پدر لوکس اسب Elbrus پدر برای روز تولد به ساشا داد. عکس: بایگانی شخصی از الکساندر Domogarov-JR ..

پدر لوکس اسب Elbrus پدر برای روز تولد به ساشا داد. عکس: بایگانی شخصی از الکساندر Domogarov-JR ..

هدیه پاپین نبود؟

ساشا: "خب، این فقط نمی توان اسب را در نزدیکی خانه نگه داشت. و در Podolsk شما رانندگی نخواهید کرد. من همیشه، از دوران کودکی، اسب ها را دوست داشتم، موجودات فوق العاده ای، هوشمند و سازگار را در نظر گرفتند. اما البروس من یک شخصیت وحشتناک مضر داشت. فقط نوعی گوزن واقعا! گزش، من را دوست ندارد احتمالا به این دلیل که من کمی با او صرف می کنم. باید هالی، گرامی، شستن، شستشو، پیاده روی - و سپس او ممکن است با احترام به من درمان شود. و بنابراین او مالک را در من احساس نمی کند. ما با او قسم خوردیم درست مثل یک فرد با یک مرد: "آه شما خزنده، شما بیت من! بر روی شما در بینی! "ما رابطه ای نداشتیم. اما او هنوز من است. گاهی اوقات به او می آیم، من هویج را تغذیه می کنم، او او را دوست دارد. احتمالا مهمترین چیز من شور من هنوز فیلم است. فقط تا زمانی که من چیزی جدی نگیرم. برگ های زمان، و من هیچ چیز دیگری را ثابت نکرده ام. این توهین آمیز است تمام بتهای من در این سن قبلا تاسیس شده اند. مدیر مورد علاقه من استفان استیلبرگ است. مسیر زندگی او شاخصی است که چگونه فرد را می توان به کار خود اختصاص داد. او گام خود را به سر نمی برد، خطر و تحقیر شد. اما کار او شاهکارهای است. "

آیا با والدین خود زندگی می کنید؟ در حال شنا کردن مالی مستقل هنوز منتشر نشده است؟

ساشا: "من با مادرم زندگی می کنم. پاپ دارای یک خانه کشور است، من به او می روم. چند بار سعی کردم مدت زیادی طول بکشد، اما هیچ چیز معلوم نشد. بسیار طولانی در ترافیک جیمز برای دریافت. من هنوز چنین مشکلی دارم - نمی توانم صبح زود بیدار شوم. بنابراین من به تنهایی تنها در شب کار می کنم. همانطور که برای امور مالی - من خودم را برای مدت طولانی به دست آورده ام، و من به اندازه کافی برای یک آپارتمان قابل جابجایی خواهم داشت. اما به تنهایی خسته کننده است. سپس شما باید یک دختر را جستجو کنید. و حالا من تمایلی ندارم برای زندگی با یک غریبه، آن را پس از آن خود من - این یک کار واقعی است. من کارهایی دارم که باید انجام بدهم. من می خواهم به عنوان یک کارگردان آشکار شود، چیزی را که من خودم محترم هستم ایجاد کنم. "

ادامه مطلب