Polina Gagarina: "ما با پتیا بدون گل نگاه کردیم"

Anonim

قهرمان ما از مسکو است، اما دوران کودکی او در یونان آفتابی گذشت. مامان Polina، Choreographer و Soloist گروه "توس"، به سمت چپ برای انجام در قرارداد. در آتن، دختر به کلاس اول رفت، شروع به مطالعه یونانی و گرامر کرد، توانست این کشور را دوست داشته باشد و دوستانش را دوست داشته باشد. و پس از آن خانواده در خانواده اتفاق افتاد - پدر Polina از حمله قلبی جان خود را از دست داد. او یک دکتر بود و فقط برای پوشیدن کار کرد. نگرانی تراژدی از کشور سخت بود. در شورای خانواده، من تصمیم گرفتم: پلیینا به مادربزرگ برود و همچنان به تحصیل ادامه خواهد داد.

این واقعیت که کودک دارای توانایی های موسیقی ناراحت کننده است، درست بود. پس از پذیرش به مدرسه موسیقی، دختر معلمان را در دست گرفتند، و ویتنی هوستون از فیلم "محافظ" فیلم بسیار پیچیده ای را اجرا می کند. او حتی بدون درخواست سوالات در مورد Solfeggio پذیرفته شد. مدرسه گاگارین در چهارده سال فارغ التحصیل شد و وارد مدرسه پاپ جاز شد. سپس یک "ستاره کارخانه 2" وجود داشت، جایی که پلیینا برنده شد. تنها در این پروژه، او قرارداد را با تولید کننده Maxim Fadeev از قرارداد خودداری کرد. "من فقط کوچک بودم، متوجه شدم که چه کاری انجام می دهم. من رویای داشتن چیزی خودم، آهنگ هایم را اجرا کردم. من می خواستم خودم را در مورد شخصیت من اعلام کنم، "به یاد می آورد Polina. در حال حاضر او به هیچ وجه مانند آن جوان نیست، یک دختر ساده لوحانه. به نظر می رسد بسیار بیشتر موثر است: من وزن تقریبا سی کیلوگرم را از دست دادم و به بلوند تبدیل شده ام. جذابیت ظاهر شد و اعتماد به نفس، بنابراین هیچ کس نمی تواند شک کند که Polina Gagarin یک ستاره است. آهنگ های او در بالای نمودار های موسیقی، خانه ها "گرامافون طلایی" ذخیره می شوند، به خوبی، و نسخه های زرد تلاش می کنند تا برخی از آسیب های زندگی خود را به خطر بیندازند. از آخرین اخبار - شایعات در مورد رمان خواننده جوان با تولید کننده فعلی کنستانتین ملاتزه.

Polina، آیا سال جدید برای شما با برخی از جذابیت سحر و جادو؟

Polina Gagarina: "برای من غم انگیز است، حتی یک تعطیلات لباس پوشیدنی. من خیلی از یک مرد خواستار هستم به عنوان یک کودک، من سال جاری را تجزیه و تحلیل کردم، و همیشه به نظر می رسید که من وقت نداشتم کاری انجام دهم. برخی از عصبانیت در مورد این مطرح شد. و من به خودم قول دادم که در سال جدید یک برنامه عملیاتی دقیق را انجام خواهم داد، من همه چیز را از و به آن نوشتم. اما پس از آن این برگه در جایی ناپدید شد، از دست رفته ... و در حال حاضر سال نو برای من، به عنوان بسیاری از هنرمندان دیگر، تبدیل به یک روز کاری، دقیق تر، کار در شب. "

آیا خواسته ها برای نبرد زنگ ها به حقیقت رسیده است؟

Polina: "من هرگز هیچ چیز خاصی نداشتم، و یک مراسم معروف - یک تکه کاغذ را بسوزانم و خاکستر را در یک لیوان شامپاین حل کرده ام، به نظر من، فقط یک بار، جوک ها را انجام دادم. با تمایل، پس هیچ چیز بیرون آمد، بنابراین دیگر آزمایش نمی شود. من به راه خودم اعتقاد دارم، در ستاره من، به آرامی به اهداف مورد نظر منتهی می شود. لازم است وظایف خاصی را در مقابل آنها قرار دهید، سعی کنید آنها را برآورده کنید، و زمانی که همه چیز توسط جادوگر جادویی انجام می شود، به برخی معجزه اعتقاد نداشته باشید. "

دوران کودکی شما در یونان گذشت آیا درخت کریسمس وجود دارد؟

Polina: "آیا شما شوخی می کنید؟ همانطور که در تمام اروپا، کریسمس در یونان یک رویداد فرهنگی ویژه است. اگر چه من ارتدکس هستم، برای من شب از ششم تا هفتم ژانویه - تا کنون برخی از تعطیلات بیگانه هنوز هم هستند. مادر من و من کریسمس کاتولیک را جشن می گیرم. من به یاد می آورم که این شهر به یک داستان پری واقعی تبدیل شده است، ساختمان ها با اسباب بازی های زیبایی غیر معمول تزئین شده اند، ایده های تئاتری در خیابان ها مرتب شده اند، جایی که صحنه های عهد عتیق بازی می کردند. کل اتمسفر با جذابیت غیر قابل توضیح پر شده است. و هنوز هم - یکی از درخشان ترین خاطرات کودکان است. من آزاد هستم که به یونانی صحبت کنم شاید من این کار را خیلی معروف نیست، همانطور که در دوران کودکی: هیچ عمل دائمی وجود ندارد، کلمات فراموش شده اند. اما من فکر می کنم، اگر من به من یک ماه یا دیگری به یونان بفرستم، همه چیز به یاد می آورد. "

Polina Gagarina:

"من معتقدم که تمبر در گذرنامه عشق شما را تایید نمی کند، آن را ذخیره نمی کند. برعکس، مردم احساس اختصاصی دارند. " .

آیا شما به فرهنگ این کشور نزدیک هستید؟

Polina: "به نظر می رسد که ما بسیار شبیه به ذهنیت شما، دامنه است. تنها تفاوت در رابطه با کودکان است. در روسیه، بیشتر متعلق به عشق خود را نشان می دهد، و در یونان فقط نوعی فرقه کودکان است. بنابراین، من همیشه یک کودک عزیزم بود. من به اندازه کافی برای گونه ها بودم، پمپاژ، بوسیدن، تعداد اسباب بازی های غیرقانونی را به دست آوردم. "

و یونانیان قادر به لذت بردن از لذت های ساده زندگی هستند. آنها سیستا ...

Polina: "خب، بله، و در مسکو همه چیز مشغول ساختن پول است. اما پایتخت مادری ما به طور کلی یک دولت جداگانه است، نباید با تمام روسیه مقایسه شود. مسکو در انرژی نیویورک نزدیک است. این یک مگاپولیس است، و کاملا سخت، سرد، جایی که همه برای خود. در عین حال، من نمی گویم که من مسکو را دوست ندارم، من اینجا زندگی می کنم، من کار می کنم، اینجا همه دوستانم هستند. "

آیا جایی است که شما از سر و صدا فرار می کنید؟

Polina: "خانه. من خانه ام را تحسین می کنم، اگر چه یک آپارتمان قابل جابجایی است. این در مرکز شهر واقع شده است، در گوشه Mayakovskaya و Tver. به هر حال، مادر من زندگی می کند، در سراسر جاده، که بسیار راحت است. شما می توانید به یکدیگر بروید. مامان آپارتمان من را دوست ندارد به نظر می رسد که او بزرگ است، نوعی بی معنی است، اما من احساس خوبی دارم. این اولین جایی است که من واقعا احساس راحتی، دنج دارم. این دنیای من است. "

پولینا، شما یک آموزش عالی دارید. چرا شلیک نمی کنید؟ (گاگارین در مدرسه مدرسه استودیو تحصیل کرد. - تقریبا. Auth.)

Polina: "منتظر پیشنهادات خوب است. من معتقدم که باید فیلم من باشد، مدیر من که باید مرا پیدا کند. (خنده حضار) و این اتفاق خواهد افتاد در آن لحظه زمانی که من می خواهم خودم را به عنوان یک بازیگر نشان دهم. در واقع، من تصاویر را در صحنه ایجاد می کنم. در میان آهنگ های من بسیار دراماتیک، من انجام و عاشقانه. و تمام این تجربیات، افکار، احساسات باید به بیننده منتقل شوند. "

یکی از آلبوم های شما "درباره خودتان" نامیده می شود. چگونه شما در آهنگ های خود هستید؟

Polina: "من در خلاقیت بیشتر از زندگی باز هستم. حالا من سعی می کنم فاصله ای را با مردم حفظ کنم، به طور کامل در مورد کلماتم فکر کنم. فقط باید با ناسازگاری برخورد کرد. این اتفاق می افتد، شما با کسی که الهام گرفته شده است، ارتباط برقرار کنید، و سپس از این استفاده می کنید، چیزی را به شیوه خود درمان می کند و ... یک مقاله Barustic می نویسد. "

آیا اتفاق افتاده است که از اقدامات خود پشیمان شوید؟

Polina: "بله، و بیش از یک بار. اما من فکر می کنم شما باید قادر به رها کردن وضعیت باشید. لازم نیست که برای اشتباهات بسیار اجرا شود، در غیر این صورت شما می توانید به طور کامل در ذهن داشته باشید. "

Polina Gagarina:

"من به ورزشگاه نمی روم، من در ورزش شرکت نمی کنم. اگر چه برای یک لحظه لازم است. اما من خیلی تنبل هستم من این را می دانم و سعی می کنم مبارزه کنم. " .

پس از "کارخانه ستاره" شما قرارداد را با Maxim Fadeev رها کردید، استدلال کنید که می خواهید آهنگ های خود را انجام دهید. اما معلوم شد که آسان نیست از طریق کسب و کار نشان می دهد بدون تولید کننده؟

Polina: "شما می دانید آهنگ" Lullaby "، من خودم نوشتم. و تمام آهنگ های بعدی از آلبوم "درخواست ابرها" نیز. من واقعا قرارداد را با Maxim Fadeev امضا نکردم و بسیار سپاسگزارم برای ایگور یوکاویویچ برای آنچه که او کمک کرد، به من کمک کرد. مرکز تولید کننده او نه تنها آزادی موسیقی را به من داد، بلکه فرصتی برای تحقق اندیشه های من به زندگی است. ما شروع به همکاری کردیم، به سادگی، من یک zeetnote خاص را شروع کردم. من در مدرسه استودیو MCAT ثبت نام کردم. در سال اول باردار باردار بود، و همه چیز به ماهی تیراندازی عجله کرد. " (در استودیو تئاتر، پولینا، شوهر آینده خود را ملاقات کرد، بازیگر پترو کیسوف. او سپس در فیلم "1612" از ولادیمیر ختینیکو ستاره دار شد. ریش و مو را به شانه ها شستشو داد. چیزی شبیه یک تفنگدار و در همان زمان در جانی بود دپ، که قهرمان ما است، او محاصره شده است. به طور کلی، پیتر یک تصور را انجام داد، او برای مدت طولانی برای تسخیر پولینا تصور نکرد. در سال 2007، جوانان ازدواج کردند، و به زودی پسرش آندره متولد شد. درست است ظهور یک تمبر در گذرنامه، رابطه دوستداران به دلایلی به نظر می رسید. همانطور که خواننده به آنها گفت که با یک شوهر سابق - هر دو خلق و خوی، به طوری که هر تورم به رسوایی تسلیم شده است. آغازگر طلاق تبدیل به پولینا شد : او نمی خواست پسر خود را شاهد نزاع، شنیده شنیدن و فریاد در خانه بود. با این حال، او از ارتباط سابق یک همسر با فرزند جلوگیری نمی کرد. و اکنون روز یکشنبه پدر خوشحال است که با او صرف کند. - تقریبا auth.)

تماس با تولید کننده چقدر مهم است؟ در یکی از مصاحبه ها، شما اعتراف کردید که کنستانتین ملاتزه در مورد زندگی شخصی شما می داند ...

Polina: "این لازم است، من فکر می کنم. پس از همه، آهنگ خود را از چهره اش آواز می خوانم، من آنها را زندگی می کنم. و این عجیب خواهد بود اگر او نمی داند چه اتفاقی در روح من اتفاق می افتد. بدون صداقت و صادقانه، در خلاقیت موفق نیست. هنرمند و آهنگ ها جدایی ناپذیر هستند. "

به نظر می رسد، آیا این فرد نزدیک به شما است؟

Polina: "من حدس می زنم آنچه شما کلون هستید. من چنین تعریف نمی کنم کنستانتین مربی من است، سرآشپز، رئیس، که، از خارج، بسیار واضح قابل مشاهده است، جایی که به من هدایت می کند که چگونه بیشتر به من کمک کند که آهنگ هایی را که نیاز دارم کمک کنم. من رشد می کنم و افکار من رشد می کنند، وزن جهان من در حال تغییر است. خلاقیت باید این همه را منعکس کند. "

شایعات از رمان شما کجا آمده اند؟

Polina: "برای مدتی من به آنها نگفتم. معلوم می شود که این تظاهرات بی احترامی نه تنها برای من است (خدا با من، من یکی دیگر از هنرمندان)، بلکه به عنوان یک بزرگسال، عقل و یک فرد احترام به عنوان کنستانتین ملاتزه. آیا واقعا برای هر چیز دیگری فانتزی کافی نیست، به جز شایعات، به دنبال نوعی خاک در همه جا هستید؟! کم است "

چرا خاک؟ این عشق است که مرزها را پاک می کند: سن، اجتماعی، مردم را مجبور به بی احترامی می کند.

Polina: "من یک بار دیگر تکرار می کنم: به جز احترام بی پایان برای کنستانتین، خانواده اش، علت مشترک ما، هیچ چیز. رابطه ما در ماده بسیار بالا برگزار می شود و از آن قدردانی می کنم. بنابراین، اگر کسی سعی دارد آنها را سرزنش کند، آن را لکه دار می کند، اما نمی تواند موجب خشم و اعتراض داخلی شود. مردم عمدتا خیلی بد هستند، متاسفانه. او آمد، به عنوان مثال، یک آهنگ جدید - لازم است در نظرات هر تند و زننده بنویسید. چرا؟"

Polina Gagarina:

"من رشد می کنم و افکار من رشد می کنند، یک غول پیکر تغییر می کند. و خلاقیت باید این همه را منعکس کند. " عکس: لیلیا شارلوفسکی.

آیا شما بحث در مورد انجمن را می خوانید؟

Polina: "گاهی اوقات خوانده ام. و بسیار ناراحت از آنجا که من مردم روسیه را دوست دارم، احتمالا بیشتر از او هستم. چه نوع فرهنگ: نوشتن چیزی یخ زده و پنهان در سایه؟ من فکر می کنم بسیار سرد فیلیپ کرکروروف به وبلاگ نویسان پاسخ داد. (Polina به معنای کلیپ خواننده است، که در اینترنت ظاهر نشد. - تقریبا Auth.) افراد خلاق بسیار آسیب پذیر هستند: هنرمند واقعا می تواند همه را مجازات کند. معلم من در ادبیات موسیقی، چیزهای صحیح را بیان کرد: "زمینه ها، شما با استعداد هستید. اگر به تمامی کپی های بد در آدرس خود پاسخ دهید، قدرت کافی برای انجام کسب و کار ندارید. " من مطالعه می کنم تا سواحل را بر روی خودم بپوشم، نه به توجه به مجرمان، بلکه تمرکز تنها به نظر افرادی که توسط من احترام می گذارند تمرکز می کنند. این کنستانتین، مادر من، دوستان من است، که من خیلی دوست دارم. من می دانم که آنها همیشه حقیقت را به من می گویند. "

و مامان بیننده سپاسگزار شما است؟

Polina: "او منتقد اصلی، معلم و نزدیکترین دوست دختر، مادر عزیزش است. و اکنون من در آن زمان هستم، زمانی که من بالاخره می توانم از او مراقبت کنم. درست همانطور که او در یک زمان از من مراقبت کرد. "

رئیس خانواده سخت است؟

Polina: "نه. من خوشحالم که می توانم به اندازه کافی برای مادر و فرزندم به اندازه کافی انجام دهم. اگر چه مشکلات کوچک با این وجود دارد - پسر رشد می کند خراب شده است. "

دلیل آن است که به اندازه کافی سخت نیست؟

Polina: "Andryusha عشق، Zalaskan است. او مادر را با پدر می بیند نه به عنوان یک کودک از یک خانواده طبیعی، کامل. ما سعی می کنیم او را سرزنش نکنیم (هرچند گاهی اوقات لازم است) و جبران کمبود هدایا، فیلم ها در فیلم ها، سرگرمی ها. داستان عادی. "

او شش ساله است آماده شدن به مدرسه؟

Polina: "برای سن آن، Andryusha به خوبی توسعه یافته است. و در خارج، به نظر می رسد همسالان قدیمی تر. پسر بزرگ، در بابا رفت. اما ما هنوز تصمیم گرفتیم که او را به دوران کودکی، آزادی و دادن به کلاس اول از هفت سال به او بدهیم. "

مدرسه معمولی را انتخاب کرد؟

Polina: "بله، یکی که من راه می رفتم. این در سراسر جاده از خانه واقع شده است. "

او تمایل دارد؟

Polina: "دیدن والدین خود را، او همچنین تلاش می کند تا خود را بیان کند: آواز خواندن و رقص، و او دارای سپرده های خاصی است. او به مدرسه موسیقی می رود، در سقوط می افتد، با ریتم همه چیز به ترتیب است. صدای کم است، با خجالت، به نظر می رسد مانند من. "

درباره شوهر سابق شما اکنون صحبت می کنید. آیا پس از طلاق روابط بهبود یافته اید؟

Polina: "بله، پیتر پدر بزرگ است. آنها با Andryusha عاشق یکدیگر هستند. و در میان خود ما کاملا ارتباط برقرار می کنیم. این شخص بومی برای من، که آن را غیر ممکن است، و بدون نیاز به عبور از زندگی خود را. به ویژه از آنجایی که من هرگز به سمت او منفی نبودم. ما با کاراکترهای پیچیده ما آسان نبود. ما متوجه شدیم که ما نباید هر یک از اعصاب را خراب کنیم و بدون هیچ خاکی به آرامی رفتیم. "

در شبکه های اجتماعی، بسیاری از وضعیت را نشان می دهند: "در جستجو"، "مشغول"، "من ملاقات می کنم". چگونه شما را تعریف می کنید؟

Polina: "خوشحالم من خوشحالم! احساس می کنم کاملا احساس می کنم. "

شما برنامه تلویزیونی را "خوشمزه زنده" هدایت کردید. دوست داری آشپزی کنی؟

Polina: "نه، برعکس، من نمی دانم چگونه. شاید این به این دلیل است که این برنامه مدت زمان زیادی را برای زندگی انجام داد. من با مردان مورد علاقه شما خوش شانس بودم - آنها برای من آماده بودند. مادر من عالی است انجام این کار. او هنوز من را تغذیه می کند، و من کاملا تردید ندارم. من یک دختر کوچک عزیزم احساس می کنم. و دوستان وقتی عکس های من را در Instagram می بینید، می گویند: بنابراین، ما به شما می رویم، شما باید فورا تغذیه کنید. "

در یک زمان شما به سی کیلوگرم نگاه کردید. در این فرم، احساس راحتی بیشتری دارید؟

Polina: "چه فکر میکنی؟ (می خندد.) نکته اصلی این است که با چنین برنامه ای دیگر آن را پشتیبانی نمی کند. من به ورزشگاه نمی روم، در ورزش شرکت نمی کنم. اگر چه برای یک لحظه لازم است. اما من خیلی تنبل هستم من آن را می دانم و سعی می کنم با آن برخورد کنم. "

Polina Gagarin در شوهر سابق خود فقط خوب صحبت می کند. عکس: لیلیا شارلوفسکی.

Polina Gagarin در شوهر سابق خود فقط خوب صحبت می کند. عکس: لیلیا شارلوفسکی.

چگونه دوست دارید تنبل باشید؟

Polina: "خواب. در آغوش با پسر، دیگر امکان پذیر نیست - او بزرگ شد، او می خواهد بازی، پرش، اجرای. و او شکایت می کند: "والدین من دائما مایل به خواب هستند." در تعطیلات آخر هفته ما سعی می کنیم به جایی برویم. و در تعطیلات، من نیز پسرم و مادرم را ترک می کنم. ما سرگرم کننده سه نفری هستیم. علاوه بر این، با توجه به مقدار زمانی که من در خانه هستم، این فقط نادرست است که آنها را به تنهایی ترک کنند. این تابستان ما به بارسلونا پرواز کردیم. تمام مناظر تماشا شد: Sagrada Cathedral Familia، Gaudi Park، به موزه Salvador Dali رفت. من بسیار ناامید شدم، یادگیری این نقاشی های مورد علاقه من در مجموعه های خصوصی بود و تنها بخش کوچکی در موزه ارائه شد. هنوز به سواحل رسیده است. در بارسلونا، حتی گران ترین هتل ها هیچ قلمروی خود را در نزدیکی دریا وجود ندارد. به یاد داشته باشید، ما صبح با مادر و پسر من به نحوی آمدیم، ما می بینیم - تختخواب خورشید رایگان. Seli، راضی، و سپس به نزدیک تر نگاه کرد، و معلوم شد که مردم در اطراف کاملا برهنه. به نظر می رسد که ما به ساحل برهنه افتادیم. پسر شروع به نشان دادن انگشت کرد، سوالاتی را مطرح کرد، و من نمی دانستم چه باید بگویم. بقیه اسپانیایی های سالمندان را شگفت زده کرد که به طرز شگفت انگیزی از مکان های صمیمی خود با یک کرم خامه ای پوشیده شده اند. من واقعا نمی فهمم که چرا یک فرد هفت ساله باید در همه جا برنزه شود ... من فکر نمی کنم هانگا، و مادر من هم. ما دختران کاملا مدرن هستیم. اما پس از همه، این عینک بیش از حد بود، و ما از آنجا فرار کردیم. "

Polina، آیا اهداف جهانی وجود دارد که شما را در مقابل خود قرار داده اید؟

Polina: "از مسیر خود بازگردید، در توسعه خلاقانه متوقف نشوید، برخی از آهنگ هایی را که تمام دنیا آواز می خواند بنویسید. ریل از پسر یک مرد واقعی، تولد دختر دیگری را به دنیا آورد. من نمی خواهم ازدواج کنم به طور کلی، من فکر می کنم که تمبر در گذرنامه عشق شما را تایید نمی کند، آن را ذخیره نمی کند. برعکس، مردم احساس اختصاصی دارند. با این حال، من آن را نمی خواهم - اگر من می خواستم لباس عروسی را دوباره بپوشم، من آن را انجام خواهم داد. در حالی که من به شدت به احساس خوشحالم: پسر، مادر، کار مورد علاقه و من

دوستان".

ادامه مطلب