Taisiya Igumentseva: "شوهر از گل قرمز تبدیل به یک هیولا"

Anonim

شوهر - بازیگر، همسر - مدیر، که در حال حاضر غیر استاندارد است. سرگئی Abroskin و Taisiya Igumentsev - زن و شوهر، تعویض رسانه ها، اما برای مدت طولانی متوجه شد در کار شایسته. او یک بازی در اجرای زن استودیو استودیو زن، در فیلم "مرد از مریخ"، "Guyai، Vasya!"، "شادی، سلامت!". او یک شروع با صدای بلند، به رسمیت شناختن در جشنواره بین المللی فیلم در کن و آخرین نقاشی ها، که تحت عنوان کاپیتان مستعمره تاتیانا خاموش می شود. با هم آنها هفت ساله بوده اند، اما آنها اعتراف می کنند که تا کنون به پایان نرسیده اند. جزئیات - در مصاحبه با مجله "اتمسفر".

- کنجکاو، آیا جزئیات لحظه ای از دوستیابی خود را به یاد می آورید؟

سرگئی: این در ریخته گری در منطقه مترو Baumanskaya اتفاق افتاد، جایی که ما فقط زندگی می کنیم.

Taisiya: سپس اولین فیلم فارغ التحصیلی خود را "جاده" را برداشتم، که بعدا بعدا معلوم شد، نه تنها آینده حرفه ای من، بلکه همچنین برای یک زندگی شخصی نیز تحت تاثیر قرار گرفت. ما برای هفت سال با هم هستیم، و برای ما مناسب است که سالگرد ما را حساب کنیم. البته، سپس اول از همه من به Seryozhe به عنوان یک هنرمند نگاه کردم و آن را در اجرای آن در استودیو استودیو یاد گرفتم. و کاملا دقیقا، من عاشق قهرمان شدم، و سپس، همانطور که معلوم شد، شخصیت سرگئی آبروکین کاملا با آنچه که در سناریوی من نوشته شده بود همخوانی داشت. این به نوعی، من خودم خودم را با شوهرم آمدم، و بعدا سرنوشت ما را متصل کرد.

- Taisiya، و همسر آینده آن را جذب کرد؟

Taisiya: فوری و آزادی عمل. اغلب اتفاق می افتد که هنرمندان به ریخته گری در حال تلاش برای دوست داشتن هستند. و سرگئی دارای یک فرمت کامل بود، به طوری که او بسیار ضروری نبود.

سرگئی: واقعیت این است که من می دانستم که کجا بود - نوعی از کار فارغ التحصیلی دانشجویان معمولی است. من این جدایی صادقانه را در ریخته گری پروژه های بزرگ دارم! شناخته شده است که زمانی که بیش از حد تلاش می کنند، هیچ چیز خوب نمی آید. و تازی یک داستان داشت که شخصیت در حال غرق شدن در متری است، به طوری که نگرش خود را بیان می کنند. من از آن قدردانی نکردم، خوب یا بد است، خودم با خودم قسم می خورم ... فقط حالا من گاهی اوقات گشت ...

Taisiya Igumentseva:

"برای هفت سال به طور مشترک، شوهر بیشتر جسورانه تر، برهنه، بی تردید شد. از یک گل سرخ، او به یک هیولا تبدیل شد. و من روحم"

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Abroskin و Taisiy Igumens

- این به رغم این واقعیت است که شما، با وجود تمایل آشکار به علوم دقیق، فوتبال از دوران کودکی فوت کرده و بلافاصله پس از مدرسه وارد آکادمی فرهنگ فیزیکی دولت مسکو شد. Rati خیلی زود شروع شد ...

سرگئی: مثل اونه. من به راحتی با ریاضیات مقابله کردم و اکنون کاملا فکر می کنم، اما من در فوتبال بازی کردم، بنابراین من به طور معمول دو سال در اولین دانشگاه من احساس کردم، هرچند به تدریج برخی از معنویت، غنی سازی فرهنگی را از دست داد، و من به دانشگاه تئاتری توجه کردم. بنابراین، بازگشت به اولین جلسه با همسر آینده، من یک قهوه ای دیدنی را در صندلی کارگردان دیدم، من او را سعی کردم و به خوبی به خانه رفتم. همه چیز فقط در روند فیلمبرداری پیچ خورده است. من یک دختر قمار را تماشا کردم، و به دلایلی من به او ناامید شدم. تقریبا اولین بار با من اتفاق افتاد عشق بسیار قدرتمند. قبل از آن، من بارها و بارها شنیده ام که چگونه بسیاری از آنها در مورد یک درک روشنایی که شما در مقابل شما بومی خود هستید، می گویند، و در اینجا من با آن برخورد می کنم.

Taisiya: و در مورد من، این یک معجزه است که من خودم را یک قهرمان تشکیل دادم، و بعد او چنین شخص واقعی را دیدم. با وجود این واقعیت که سرگئی بزرگتر از من برای هفت سال، ما با هم رشد می کنیم، رشد می کنیم ... در ابتدا، او به نظر می رسید به من یک "گل اسکارلت"، همیشه بازی Saints، Blissful، اما ما همه تغییر ... و توسط راه، من هنوز هم شوهرم را به پایان نرسیده ام، هر بار که من آن را از طرف جدید باز می کنم، و در روابط خانوادگی فوق العاده جالب است.

- در مورد شما، آیا آگاهی تدریجی از احساسات خود نیز بود؟

Taisiya: شما می دانید، من کاملا عاشقانه نیستم و این زندگی را خیلی نازک نمی کند. شاید این یک ویژگی مدیریتی حرفه ای است - برای حفظ آرامش. اما من می توانم در مورد رویداد تبدیل در رابطه ما بگویید. در مورد چنین قسمت غم انگیز در Yaroslavl. من همچنین خودم را در جاذبه به سرگئی گرفتم، می خواستم تنها با او بمانم. در یک روز من توانستم موافقم که ما را برای یک ناهار ناهار قرار دادیم تا بتوانیم در ماشین گرم شود - یک "Moskvich" عجیب و غریب، قدیمی، سبز. سرگئی و من با هم در صندلی عقب نشسته بودند، و از آنجایی که من می ترسم با او صحبت کنم، برخی از احساسات را نشان داد، سکوت کرد، سکوت کرد و به سینما پلوف رفت. سرگئی خود را همان، تنش به معنای واقعی کلمه افزایش داد، و سپس راننده به اتمسفر تخلیه شد - او به صندلی فرو ریخت و با کلمات: "من اکنون شما را گرم خواهم کرد!" - به شدت غزال، تمام پلوف ما به هوا رفت، ما در همان زمان خندیدیم ... و به نوعی از احساسات ما به یکدیگر متقاعد شدم.

Taisiya Igumentseva:

در کمدی "Gulia، Vasya!" Abroskin بازی Garik

عکس: قاب از فیلم "Guliai، Vasya!"

- من تعجب می کنم که شما ازدواج کردید؟

Taisiya: دقیقا سه ماه بعد، همانطور که ما یک رابطه عاشقانه را آغاز کردیم. در زندگی، شما باید شجاع باشید و بتوانید مسئولیت اقدامات خود را بر عهده بگیرید.

سرگئی: به یاد داشته باشید که پیشنهاد دست و قلب انجام شد. و ما شامپاین را از فنجان پلاستیکی نوشیدیم، نشسته روی چمن در میدان اسلاوی، در مترو "چین-شهر"، خوب، من او را به همسر من فرستادم. Tasya هنوز این وضعیت احمقانه را به یاد می آورد و بدون حلقه پیشنهاد می دهد. (لبخند می زند.)

- Taisiya، شما تحت تاثیر قرار دادن یک فرد مستقل. چنین معمولا به سرعت خود را برای ازدواج پیوند می دهند ...

Taisiya: من بیست و یکم برای من بودم، و شخصیت من هنوز به طور کامل شکل نگرفته است، من به طور خاص برای حداکثر خلاقانه خلاق بودم. اما من دقیقا در عشق ازدواج کردم. (لبخند می زند.)

- عروسی بر روی سناریوی اصلی سازماندهی شد؟

Taisiya: بله، به نظر من ما او را در ماه ژوئیه، در Peredelkin، در خانه نویسندگان بازی کردیم. من می خواستم بدون تامادا انجام دهم، و نه به این دلیل که من تمام این همراهان سنتی را دوست ندارم، اما به این دلیل که ما می خواستیم به نحوی جشن جشن را جشن بگیریم تا بتوانیم در حافظه محیط زیست حفظ شود. با این حال، این رویداد برای داماد با عروس نیست، و بیشتر برای والدین و بستگان آنها. بنابراین، من از دلقک های تئاتر دعوت شدم که در طول روز ما را سرگرم کردند.

سرگئی: مهمانان خیلی زیاد نبودند - یک مرد سی سی. فقط نزدیک و دوستان یک پدربزرگ تازی وجود داشت، پدرش را در یک نیمکت دانشجویی رفقا کرد ... و هنگامی که او تاریک بود، نمایش آتشین آغاز شد، که ما نیز دستور داد. بنابراین همه در لذت کامل ماندند.

بازیگر ادعا می کند که در حال حاضر با همسر کارشناس کار می کند سخت شده است

بازیگر ادعا می کند که در حال حاضر با همسر کارشناس کار می کند سخت شده است

عکس: قاب از فیلم "کودک برای اجاره"

- احتمالا، تصویر عروس خیره کننده بود ...

Taisiya: اگر فکر می کنید که من نوعی لباس منحصر به فرد و لوکس را دوختم، سپس اشتباه کردم: اولین چیزی را در فروشگاه خریدم. من توجه خاصی به این همه چیز صرفا زن را مورد توجه قرار نمی دهم. من برای برخی از حوادث، تجربیات بیشتر از حمل و نقل خارجی و احساس زیبایی مهم تر است. حتی به نظر می رسد که شتاب بیش از حد توجه به خودتان یک طاعون واقعی از قرن حاضر است.

- خوب، و پس از آن، همسر جدید شما چگونه ظاهر شد؟

Taisiya: و من حتی آن را در برخی از نقطه از دست دادم - او با یک زن حلق آویز کرد، و من با دوستانم ماندم.

سرگئی: در اصل، عروسی یک آزمون است. خیلی سرگرم کننده نیست اما باید برای مقابله با همه کافی باشد.

- حتی برای هنرمند، این یک مشکل است؟

سرگئی: من از دسته بازیگران هستم که زمانی که در روح خود آرام هستند، آشکار می شوند. در سر و صدا، شلوغی، پافوس، کنار برخی از افراد سرد، من به اندازه کافی مخفیانه رفتار خواهم کرد، بدون تظاهرات چیزی مانند یک عموم. این کار نیست

- به هر حال، سرگئی، و چقدر شما به صورت ارگانیک دختر را دوست دارید؟ پس از اولین فیلم کوتاه، Taisii در تصویر بعدی کامل "بازگشت" شرکت کرد.

سرگئی: در ابتدا راحت بودم در اولین فیلم، در دوم ... اما در سوم - "30 تاریخ" - به نحوی سخت شد. من بارها شنیده ام که برخی از بازیگران با نیمه دوم آنها کار می کنند دشوار است. رسوایی های واقعی رخ می دهد زمانی که کل گروه به گوش گوش می دهد و میدان جنگ را ترک می کند. ما چنین صحنه هایی را اجازه نمی دهیم، اما من کشف کردم که یک خانواده در یک ردیف همیشه خوب نیست. شخصی بر روی حرفه ای قرار می گیرد، که برای روابط سودمند نیست. این به احتمال زیاد نیست که مردم عاقل سعی کنند کار و خانه را مخلوط کنند. اما شاید روزی ما این حلقه شریرانه را از بین ببریم و با لذت کار کنیم.

Taisiya: من فقط فکر می کنم که در جعلی خلاق، اجازه دهید آن را حتی در درگیری، می تواند چیزی واقعا ارزشمند متولد شود. شاید من خواستار سرگئی شدم، دانستم که او قادر به بیشتر بود. من می خواستم خودم و شوهرم را اثبات کنم، و کل مجموعه، که Abroccino بسیار با استعداد است و در اینجا نه تنها نیست.

Taisiya Igumentseva:

"جاده" جایزه جشنواره فیلم کن را به دست آورد

عکس: قاب از فیلم "جاده به"

- Taisiya، متاسفم، و آن را "30 دنیس" - فیلم شما است؟

Taisiya: آره. سه سال پیش، زمانی که من متقاعد شدم که تبلیغات من را به ارمغان نمی آورد، تصمیم گرفت که نام مستعار تاتیانا کاپیتان را بگیرد و از نوارهای کمدی با کیفیت بالا شلیک کند. به عنوان مثال، به عنوان مثال، به عنوان "نوزادان برای اجاره" با یک مرغ برابر یا "30 تاریخ" با ناتالیا مدودوا. اما از آنجایی که من عملا مصاحبه نمی کنم، هیچ کس در مورد آن نمی داند.

- چرا از تبلیغات اجتناب می کنید؟

Taisiya: فقط با ارزش های دیگر زندگی می کنند. این انتخاب آگاهانه من است. من تلاش نمی کنم انرژی را صرف کنم، خود را از دست بدهم، زندگی دوگانه خود را حفظ کنید: شبکه های خود و اجتماعی آن، در رسانه ها. همه چیز چیست؟ من سعی کردم، خودم دو هزار مشترک را برای یک ماه و خنک نگه داشتم. می بینید، من آنچه را که دوست دارم انجام می دهم، اما آن را وسواس برای نمایش شخص من در یک فرد نیست.

"Taisiya، شما یک بیوگرافی نسبتا موفق دارید:" جاده "خود را در جشنواره فیلم کن" به عنوان بخشی از مسابقه دانشجویی Cinefondation اولین جایزه را به خود اختصاص داده است. و سپس شما یک دیپلم از برنده جایزه "برای شجاعت نویسنده و غیرقانونی" در جشنواره "Kinotavr" و جایزه بزرگ جشنواره مدرسه بین المللی فیلم برای دایرکتوری های جوان دریافت کردید. عجیب و غریب طبیعی!

Taisiya: رویای هر سینما، از طریق فرش قرمز جشنواره فیلم کن، و من موفق به انجام آن دو بار. من از نظرات خودداری خواهم کرد که چقدر از کار شما تاثیر می گذارد، اما من می توانم درباره Entourage صحبت کنم. بنابراین، اولین بار لباس من، زمرد براون بود، در یک سبک روسی از ویکتوریا Gazinskaya، که به طور مثبت از رقبای آمریکایی اشاره کرد، و برای دومین بار من مجبور شدم شکستگی تاریک داشته باشم، همانطور که برنامه ریزی کردم. البته، پله افسانه ای در کن ها اساسا کوتاهتر از آن است که به تلویزیون به نظر می رسد، و خود سینما غیر قابل تشخیص است، اگر چه در داخل. اما مهم نیست که چقدر لذت بردن از پاداش ها و جوایز بود، همه چیز از شر ...

اما اکنون Taisiya نقاشی های خود را تحت نام مستعار تاتیانا کاپیتان می گیرد

اما اکنون Taisiya نقاشی های خود را تحت نام مستعار تاتیانا کاپیتان می گیرد

عکس: قاب از فیلم "بازده"

- شما هر دو در گذشته یک لحظه متحد وجود دارد: Taisiya فارغ التحصیل از ورزشگاه ارتدوکس، و سرگئی خود را شاهد یک سمیناری ...

Taisiya: در نمایشگاه های مذهبی، ما امروز هستیم، اما من ما را به مذهب متصل نکرده ام.

- آیا شما در مورد لحظات کاری در خانه بحث می کنید؟

سرگئی: به طور طبیعی، همه ما در خانه بحث می کنیم.

Taisiya: هنگامی که من در سالن حضور دارم، سرگئی بسیار ترسناک است. من همیشه به حقیقت می گویم و پیکربندی شده است تا آن را تحریک کند. اما، افسوس، یک روز، به لطف حضور من، سرگئی به طور کامل متن را فراموش کرده است. او دهانش را باز کرد و یک مکث پنج دقیقه ای را آویزان کرد.

سرگئی: بله، برای من یک کابوس است. بدون پرواز و بدرفتاری. وقتی Tasya می آید، من بلافاصله خودم نیستم، Covan، من نمی توانم خود را در بازی پیکربندی کنم. من نمی دانم چرا این اتفاق می افتد ... اما زمانی که مادر در سالن، من یک مشکل مشابه دارم.

- Taisiya: سرگئی، و شما یک همسر در معایب را مشخص می کنید؟

سرگئی: من از طبیعت انتقاد نمی کنم. نقطه بحث در مورد روند چیست؟ بهتر است به نتیجه نگاه کنید و آن را ارزیابی کنید. من می بینم که چقدر مشکل برای ساخت شخصیت های قهرمانان، کل داستان است. و همسر شخصیت بسیار روشن است، زیرا دست خط کارگردان اصلی آن است. او شخصیتی مانند آرام است، و سپس انفجار به شرح زیر است، و در فیلم های او همان اتفاق می افتد. به علاوه، همه اینها توسط پارادوکس ها، طنز سیاه و سفید سیاه و سفید تکمیل شده است. Tasya Virtuoso متن را با جوک ها تکمیل می کند. و مانند هر فیلم ایجاد شده توسط یک زن، آن را بیشتر صادقانه، احساساتی و گرم است.

Taisiya Igumentseva:

قاب از فیلم "30 تاریخ"

- مدیر بسیار وحشیانه است ... برخی از تظاهرات مردان در تاسی وجود دارد؟

سرگئی: او همیشه موقعیت های رهبری را ضبط می کند.

Taisiya: من زنانه هستم، اما هیچ کس قدرت اراده را لغو نکرده است. من می دانم که چگونه مردم را مدیریت می کنند، آنها را متقاعد می کنند.

- برای هفت سال به طور مشترک، آیا شما قبلا سنت های پایدار را تشکیل می دهید؟ چگونه زمان آزاد خود را صرف کنید؟

Taisiya: هر روز رایگان با تمام انواع رویدادها رنگ شده است. ماموریت های بسیار دوستانه - روز دیگر من از "هرم مصر" خنده دار، جایی که شن و ماسه یافت شد، به شدت در آرامگاه Tutankhamon فرو ریخت. ما دوست داریم به سیرک، یوگا برویم، و بسیار عجیب و غریب، جایی که لازم است در تاریکی زیر پتو و گوش دادن به گونگ. در جشنواره قارچ بودند، و در رقص های شرقی نیز با هم رفتند. همه به عنوان یک آزمایش ما کمی غرق شده ایم. (لبخند می زند.) گاهی اوقات مخاطب به طور تصادفی به طور تصادفی به طور تصادفی است. و هنگامی که ما در خانه باقی میمانیم، بازی های تخته ای را نیز به دست آوریم - همچنین اشتیاق طولانی مدت ما.

سرگئی: ما واقعا طرفداران بزرگ همه Uncharted هستند. به تازگی، من به کنسرت-تانگو رفتم، و Tasya هنوز هم به طور مداوم در جاذبه های دیوانه گریه می کند. او بر خلاف من از ارتفاع نیست، و من خودم را از دست می دهم. (لبخند می زند.)

Taisiya: من می گویم که، به طور غیرقابل پیش بینی، به طوری که مردم را در اطراف و خودمان از طریق این افراد مطالعه می کنند. من Chameleon هستم، که هنوز رنگ های جدیدی را برای پوست خود ذخیره می کند، برای استفاده از تقلید در لحظه مناسب. به هر حال، در تابستان تصمیم گرفتم یک محیط عمل را در یک شوهر آشنا اجرا کنم - فارغ التحصیل از "دانشکده درام هرمانکوف" - و بسیاری از چیزهای جدید را در مورد چنین ابزار نازک به عنوان یک روح آموختم، و چگونه به لخت .

Taisiya Igumentseva:

در نقش برلیو در بازی "استاد و مارگاریتا"

عکس: الکساندر ایوانشیین / مطبوعات Sergey Genovac تئاتر

- سرگئی در کارگردان به دنبال آن نیست، همانطور که من آن را درک می کنم ...

سرگئی: احتمالا نه. اما گاهی اوقات من در کار بر روی سناریو شرکت می کنم - تسایا برای من جوک ها را آزمایش می کنم. در مورد مستقیم به نحوی فکر نکرد. اما من می خواهم چیزی جدید، به طور کامل از محیط دیگر، من به طور کلی یک انبار ریاضی ذهن ...

"Taisiya، به نوعی، در حالی که هنوز هم امیدوار کننده یک دانش آموز، شما گفتید که تعداد کمی از سینماگران در میان دوستان خود وجود دارد، زیرا آنها عمدتا محدود هستند و شما با آنها خسته شده اید. از آن به بعد، نظر خود را تغییر نداده اند؟

Taisiya: من دائما نقل قول من یک نوجوان هفده ساله را به یاد می آورم. در طول سالهای من آموخته ام که مردم را قدردانی کنم و چیزهای زیادی را اصلاح کنم. در مورد بیانیه من، من نمی خواهم cinematographers را متهم کنم، اما مطمئن هستم که برای فیلمبرداری های تصویربرداری ضروری است که یک فرایند گسترده ای داشته باشیم، حجم کافی از دانش در تمامی زمینه ها و خستگی ناپذیر در مطالعه زندگی در تمام جنبه های آن ضروری است. به همین دلیل، من نمی خواستم فقط به سمت بوهمیان، محدود به دیوارهای VGIKA، که در آن در حاشیه به طور انحصاری مورد بحث قرار گرفته است، که حذف یا نگاه شده است. من نیاز به فضا، ارتباط با مردم، آدرنالین.

Taisiya Igumentseva:

در بازی "خودکشی" از استودیوی هنر تئاتر سرگئی ژنوویچ به شکل پدر اپیدا

عکس: الکساندر ایوانشیین / مطبوعات Sergey Genovac تئاتر

- چه فکر می کنید، آیا در هفت سال یکدیگر را تغییر دادید؟

Taisiya: به لطف اسپورهای ناامید ما. سرگئی کودتای بیشتری را به دست آورد، بی رحمانه، بی تردید. و من آن را دوست دارم از گل اسکارلت تبدیل به یک هیولا شد. لمس کردن به هر حال، مادر من "هیولا" وقتی که من هنوز یک کودک بودم، به من زنگ زد. (لبخند می زند.)

سرگئی: و برای من کشف که من یک همسر قدرتمند دارم. در ابتدا، او به نظر من ملایم، زخمی شدن ایجاد شد. در اصل، Tasya یک ترکیب ارگانیک و دیگری است. و چگونه او بدون هیچ مشکلی برای عدالت مبارزه می کند!

- جزء مالی برای خانواده شما چقدر مهم است؟

سرگئی: هنگامی که مردم می دانند چگونه پول را ذخیره کنند، درست است، اما ما به آنها اعمال نمی کنیم. ما در اندازه کافی زندگی می کنیم. از یک ماشین شیک و Dacha در ایتالیا رویای نیست.

Taisiya: انیشتین گفت که بدون توجه به شادی، فروتنی و پذیرش آنچه که دارید، بی اهمیت است که برای پول، Regalia و سایر موارد وضعیتی، به کار گرفته شود. و ما بدون قید و شرط با او موافق هستیم. اما در عین حال، ما زندگی زیبایی را شناخته ایم و هنوز هم برای آن تلاش می کنیم. اجازه دهید هر دو در بی نظیر. من به طلا و جواهر بی تفاوت هستم، اما می توانم هزینه های خود را در ساعت های گران قیمت جمع آوری کنم.

- چه چیزی رویای شما را می بینید؟

Taisiya: یک کودک بگیر (لبخند می زند.)

ادامه مطلب