سرگئی Astakhov: "من به طور رایگان به 35 ساله استفاده کردم"

Anonim

- برخی می گویند که هیچ حرفه ای عمل نمی کند. دیگران (و خود بازیگران در مورد این کار وابسته و سخت شکایت دارند. به ما بگویید چه مزایا و چه معادن حرفه ای در حرفه ای شما شخصا می بینید؟

- دیوانه؟ این یک مکالمه برای دو هفته است. (خنده حضار) اگر به طور خلاصه، جوانب مثبت رضایت کامل از غرور و غرور شما است. اگر شما تقاضا دارید، می توانید به طور کامل جاه طلبی های خلاقیت خود را برآورده کنید. CONS - این همه بقیه است! این گاهی اوقات شیوه زندگی غیر قابل درک است، گاهی اوقات کمبود طولانی یک خانه، در خانواده، سوء تفاهم مکرر از شما با خانواده، توجه کافی به تربیت فرزندان است. سپس بازیگران کمی بیشتر از روان ناامید می شوند، زیرا مردم عاطفی، گرم، همه چیز عجیب و غریب هستند. و از آنجایی که ما در همان دیگ بخار آب پز می شویم، سخت است که در کارناوال باقی بمانید و به پیراهن خود تبدیل نشوید، قرار دادن کلاه دلقک. همه در یک راه یا دیگری کمی شگفت انگیز می شود. بسیاری از این رابطه غیر قابل درک بین بازیگران وجود دارد. البته، دوستی وجود دارد، اما بسیار نادر است. بنابراین، بسیاری از معایب در حرفه اقدام. بسیار

- چرا حرفه ای عمل می کند بدون نیاز؟

- از آنجا که من شروع به رسیدن به این پنجاه. خوب، چقدر عجیب و غریب در هفتاد سال گریه می کند و چیزی را به تصویر می کشد. همه چیز زمان خود را دارد احتمالا، پس از همه، حرفه مردانه پیشنهاد می کند ... شما می دانید، من همیشه به من تحسین، و من به من حسادت، به عنوان مثال، آتش، نظامی، خلبان، پزشکان، پزشکان. این حرفه های مردان عادی است. به عبارت دیگر، قهرمانان واقعی در سینما حذف نمی شوند. باور کن قهرمانان واقعی در زندگی واقعی زندگی می کنند. به عنوان مثال، خلبان که هواپیما را بر روی میدان ذرت قرار داد و زندگی مردم را نجات داد، پزشکانی که به سلامت خود ریسک می کنند، زندگی ما را نجات می دهند و غیره.

- شما پنج سالگرد خود را ذکر کردید، سن سن چگونه است؟

- خوب، چطور احساس می کنید؟ در حال حاضر من مصاحبه می کنم، دروغ گفتن بر روی مبل، من تماشای تلویزیون، خوردن غذای خوشمزه، به طور کلی، به طور کلی، به طور کلی احساس می کنم. خیلی خوب. (خنده حضار)

- اسباب بازی های مردانه چیست؟ شما علاقه مند هستید، آیا یک سرگرمی وجود دارد؟

- من اخیرا به انتقال در مورد اورست نگاه کردم، عالی! البته، من ارتفاع، من عاشق کوه ها، من عاشق درختان، جنگل، اتومبیل های عشق، موتور سیکلت، تجهیزات، هواپیما. من همه چیز را دوست دارم. همه چیزهایی که مربوط به هنر نیست. از آنجا که زمانی که شما بیش از سی سال در این هنر هستید، هنوز از آن خسته شده اید. هر آنچه که بورچ خوشمزه است، هنوز هم روزی همیشه می خواست سعی کند یا اورها را امتحان کند.

سرگئی Astakhov:

"برای من، تئاتر" آهنگ روسی "یک خانه واقعا دوم است. من بیشتر از آنها اعتراف می کنم، احساس راحتی نکردم. "

بیایید خلاصه کنیم

- سال گذشته کشف کنونی برای شما چیست؟

- آیا شما آن را چاپ کرده اید؟

- خب، بله، اما چه چیز دیگری؟

- به نحوی ناامیدانه شما این را گفتید (خنده حضار) در حال حاضر من توضیح خواهم داد، فقط شما باید به خوبی در مورد این فکر کنید. بنابراین، صادقانه. حداقل پنج دقیقه. سال گذشته، خلبان، که تمام دفتر را در هواپیما رد کرده بود، اشتباه نبود، او خورش نکرد، او را نجات نداد، او در استرس وحشی بود، در آستانه خستگی یا شکستن قلب، اما هنوز هم مدیریت شد برای ساخت هواپیما در ذرت و صرفه جویی در تمام مسافران این لاینر. و این سال، مجله GQ جایزه سال را به این خلبان اعطا کرده است، بلکه روزنامه نگار Jeria Dudu. درست است؟ این من را شگفت زده کرد. بسیار شگفت زده شده است. اینجا آن را بنویسید، لطفا.

- از آنجا که جامعه فرد رسانه را دوست دارد ...

- شما می بینید، این قیمت همه چیز بیشتر است. پس از آن، خانه من قلعه من است، و اعتقادات من باورهای من هستند، و من هرگز آن را قبول نخواهم کرد. اگر در مجله، دانستن آنچه اتفاق افتاده است، مرد سال به این رفیق تبدیل می شود، پس بچه ها، متاسفم - شما مرا شگفت زده کردی. اما به لطف این، من نتیجه های بسیار خوبی برای خودم انجام دادم، که من فقط در زندگی آینده به من کمک خواهم کرد تا حتی قوی تر شود.

- آیا شما فاجعه هستید؟ باور به سرنوشت در کتاب؟

- قدیمی تر، خوب، شما می دانید که چه چیزی، من فکر می کنم که هرگز یک مورد وجود دارد، ممکن است بسیاری از آنها در زندگی وجود داشته باشد، از سرنوشت فراتر نخواهد بود. سرنوشت چیزی است که ما را در نقطه پایانی در انتظار می گذارد. ما می توانیم هر کاری را انجام دهیم، می توانیم سرنوشت ما را تغییر دهیم (یا به عنوان دوست دارید نام). شما ممکن است خوش شانس باشید، شما می توانید بر روی چیزی خوب یا بد سقوط کنید. اما در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد. بنابراین، اظهارات وجود دارد - نه خشم خدا، و مانند آن، این همه خوب است، اما نوعی از اهداف بالاتر وجود دارد. اگر کسی توانست حداقل صد و پنجاه سال زندگی کند، می توانست بگوید که در زندگی شما می توانید چیزی را تغییر دهید، اما با قضاوت همه، هیچ کس خوش شانس بود، در منطقه شصت یا یکصد و دو ساله ما همه خود را در یک معیار دیگر پیدا کنید. به طور خلاصه، ما همه چیز را انجام خواهیم داد. و تا کنون هیچ کس موفق به تغییر سرنوشت نبود، اما بسیاری از آنها آن را دوست دارند، و بیرون نمی آیند. (می خندد.) بنابراین، هرگز مورچه فیلتر بیشتر، نه KOG-YES! همان سرنوشت

- سرنوشت شما یک هدیه را ارائه داد، آیا شما یک دختر ماریا دارید، امروز او علاقه مند است؟

- فرزند دختر؟ من قبلا فریاد زدم در مدرسه Schukinsky یاد می گیرد. ادامه ادامه دهید؟ او در قدمهای پدر نبود، اما در همان جهت.

- آیا شما را به شما لطفا؟

- دختر چه چیزی در جهت دیوانه بود؟ (می خندد.) خیلی زیاد نیست (خنده حضار)

درباره بدخواهان و شایعات

- آیا شما خیلی بدخواهان دارید؟

- من فکر می کنم بله، خیلی زیاد. من به نحوی با آنها ارتباط برقرار نمی کنم، اما حدس می زنم.

- و چگونه شما در مورد شایعات منفی در مورد خودتان احساس می کنید، شایعات کثیف، آیا شما در حال تلاش برای محافظت از عزیزان خود از آنها هستید؟

- نزدیک من، خدا را شکر، من خیلی خوب می دانم. بنابراین، آنها همیشه هستند، اگر درست باشد، می گویند، ناراحت کننده است. و هنگامی که یک شماره نامعتبر در مورد من مطرح می شود، به همین دلیل است که هیچ ارتباطی با من وجود ندارد، که نه به نظر نمی رسد، و نه خواندن غیرممکن است، آنها به سادگی می گویند که مردم دیوانه هستند. و چگونه می توانم ارتباط برقرار کنم؟ من طرفدار آنچه که آنها بد می گویند، فقط می گویند فراموش نکنید. من به من علاقه مند نیستم اما برای بیش از حد طولانی، در حال حاضر در جایی پنجاه سال، نه، نه بله من به خودم در آینه نگاه می کنم. و من مطمئنا در مورد خودم خوب می دانم، خیلی بیشتر از کسی حتی می تواند فرسوده شود. و تفاوت بین آنچه من و برخی از فانتزی، بزرگ است. به طور کلی، من نگرانی های مهم بیشتری دارم. بنابراین من در حال حاضر یک کفیر زمانی که او رفت، و در حال حاضر من آب پرتقال تازه کردم. و بنابراین من فکر می کنم، من بیشتر و بیشتر آب نوشیدنی. این مشکل برای من است.

سرگئی Astakhov:

"صحنه تئاتر یا منطقه تیراندازی مانند یک پسر و یک دختر در خانواده است"

- سازگاری مشکل؟

- بله، همانطور که با کافیر ترکیب می شود. (می خندد.) من آن را در دستم نگه دارم، راست از یخچال و فریزر، و من فکر می کنم. هنوز نوشیدنی او سرد است، با یخ. من مدتها یک صد درصد مصونیت از تمام این فانتزی ها را توسعه داده ام. من تا پایان این عبارت را درک نمی کردم: "و قضات چه کسانی هستند؟" و حالا دقیقا درک می کنم.

- آیا شما خوش بین هستید؟ چه آینده ای برای خودت می کشم؟

- کشور زندگی می کند، و هیچ نگرانی دیگری وجود ندارد! چگونه می خواهید آن را با توجه به آخرین رویدادها درک کنید، می بینید، من احتمالا یک frkow قدیمی هستم. من در یک عارضه آگاه در Brezhnev زندگی کردم. به یاد داشته باشید که کشور زندگی می کند. من آن را از کلمات نمی دانم، نشسته روی توالت و پیچ خورده در دستان خود را آی فون خود را، نوارهای لوکس، من از آنجا نمی دانم. و من در مورد آن می دانم، زیرا هر روز پس از آن زندگی می کردم، هر نفس. هر روز همه چیز را با چشمان خود دیدم. من به خوبی به یاد می آورم چگونه ما تا سال 80 زندگی می کردیم. هنگامی که بازی های المپیک برگزار شد. و سپس رهبری اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده با کشور که در آن ما را رهبری کرد. چه اتفاقی افتاد وقتی که از ارتش آمد، 89 سال داشت و آنچه از سال 1991 تا 2001 اتفاق افتاد. دهه از زندگی فرار کرد. ما در لبه های پرتگاه بودیم، پرتگاه، که از آن کشورهایی که سقوط کردند، انتخاب نشده اند. ما به سادگی با استفاده از دستورالعمل های ضعیف ما و شرکای غربی شکسته شدیم. وقتی که من از 20 تا 30 سال بودم، به نظر می رسید، کار، کار و ایجاد می شود. اما این سالها در این لپ تاپ غم انگیز خاکستری گذشت. هنگامی که هیچ کس نمی دانست، امروز غذا خواهد بود یا نه، برای مدت سه ماه حداقل یک حقوق و دستمزد را در خانواده پرداخت می کند یا پرداخت نمی شود، هر روز از دست دادن گانگستر وجود دارد. من حتی نمی گویم و سپس کتابچه راهنمای فعلی آمد. همانطور که ما این بیست سال زندگی کرده ایم، جایی که ما بودیم و جایی که ما در حال حاضر هستیم. بسیاری از مردم این را نمی دانند. حتی چهل و مرد، آنها در دهه 90 نبودند. آنها سپس 18 سال داشتند. آنها نمی دانستند چه اتفاقی افتاده است. اما به دلایلی، آنها فقط می خواهند همه چیز را به زمین بکشند و سپس ... و چرا ما 20 سال کار کردیم تا زندگی کنیم؟ شما در آنچه زندگی می کنید زندگی می کنید بله، چیزی را دوست ندارید من کاملا درک می کنم، شما باید کار کنید. برخی از مشکلات حل می شود. اما آیا مردم چگونه ما را از غرب می نامند؟ چه، دوباره برای انجام همه چیز دوباره؟ بدون نیاز به نابود کردن همه چیز، لازم است بهبود یابد. شما باید چیزی را تغییر دهید، برای باز کردن چیزی، برای بستن چیزی - بهبود! من به یاد نمی آورم که در یکی از توسعه یافته ترین کشورهای اروپایی، آلمان، آنها همه چیز را نابود کرده و آن را ساخته اند. آنها هر روز به طور هدفمند بهبود می یابند. هیچ کس پایه و اساس خانه را از بین نمی برد. نه بر اساس بهترین سنت ها، آنها هنوز هم بهبود می یابند. از آنجا که به محض اینکه شما خانه خود را از بین ببرید، چقدر درصد را به من بدهید، چه چیزی می توانید آن را بازگردانید؟ با توجه به اینکه باد قوی باد می شود، سوراخ نمی شود تیز، شما دزدیده شده است. چگونه می دانید که همه چیز کار خواهد کرد؟ بنابراین، میل بزرگ من، علیرغم این واقعیت که در حال حاضر مشکلات بسیاری وجود دارد، به طوری که ما به درمان های 23 ساله آموزش نمی دهیم که چگونه به درستی زندگی می کنیم. این به این معنی است که من می خواهم آنها را به درک کافی برای درک اینکه چه نوع ارشد ارشد بسیار بیشتر و شاید حتی با استعداد جوان می دانند. بنابراین، اجازه دهید به بزرگان احترام بگذاریم، به آنها کمک کنیم، آنها را دوست داشته باشیم، و شاید پس از آن نیز جوان را شامل می شودبه طوری که بعدا نه تنها برای شما یک لیوان آب، بلکه کافیر را با آب پرتقال نیز به ارمغان آورد. (خنده حضار)

کسب و کار تئاتر

- امروز شما در چندین عملکرد تئاتر امید بابکینا دخیل هستید، چطور به آنجا رسیدید؟

- من توسط Nadezhda Georgievna دعوت شدم. بر روی یک نقش کوچک چند سال کار کرد سپس او نقش دیگری را به عهده گرفت. بیشتر. و بنابراین من در بسیاری از تئاتر کار کردم. چنین بیان مورد ضرب و شتم وجود دارد، گرم می شود: "تئاتر مانند یک خانه دوم است." بنابراین برای من، تئاتر "روسیه آهنگ" یک خانه واقعا دوم است. من بیشتر از آنها اعتراف می کنم، احساس راحتی نکردم. من گرم هستم، با مهربانی و احترام به نسل جوان احاطه شده است. شما به تئاتر بروید و چقدر گرم آنها را در ساعت پیدا می کنید، آن را نیز به پایان می رسد آن را در دفتر کارگردان، هر کس متعلق به خوبی، آن را حتی ناخوشایند. راست من می خواهم به عنوان یک چهره در خاک سقوط نکنم. همه چیز را به من اختصاص دهید.

- در بازی "شب قبل از کریسمس مبارک" شما این ویژگی را بازی می کنید. خرافات برای شما عجیب نیستند؟ معلوم نیست که بازی دشوار نیست، آن را بر روی خودتان امتحان کنید؟ از چیزی نترس؟

- و من یک ویژگی خوب دارم او مسیحی، مهربان، افسانه است.

- چه چیزی در ابتدا از همه در این نقش جذب شد؟

- شما درک می کنید، این گوگول است، بنابراین، بین پرونده. این یکی از نویسندگان مورد علاقه من است. و نه تنها مورد علاقه من، بلکه میلیون ها میلیون نفر از مردم در سراسر جهان است. دوم، من تاکید می کنم، این تئاتر امید Georgievna است. خوب، دعوت نامه او نوعی از چنین وبلاگ ها است. بنابراین من ارزشمند هستم و خیلی خوب است بنابراین همه با هم اتفاق افتاد: مدیر، شرکا، شرکت، بازیگران، و همه چیز، همه چیز، همه چیز. درسته. خوب، به من یک دلیل را بفرستید که چرا من نیاز به چنین جمله ای داشتم؟ در آنجا شما می توانید به صورت رایگان کار کنید. و همه به خاطر لذت. جای تعجب نیست که این پلتفرم تئاتری در مسکو امروز محبوب ترین است. سلیقه های مختلفی وجود دارد، کسی به فوفی می رود، من به طور خاص نام خانوادگی را می گویم، به طوری که هیچ سوء تفاهم وجود ندارد، کسی خواندن متفاوت است، و کسی دوست دارد کلاسیک. بسیاری از مردم می خواهند باور کنند که اگر به GOGOL بروید، مطمئن نیستید، مطمئن شوید، به اعدام منحرف کنید. ما چطوریم؟ شما به گوگول به ما می روید، Gogol را دریافت کنید. پوستر فریب نمی دهد و مهمترین چیز این است که تعداد زیادی از بازیگران دیگر با لذت او کار می کنند. و اجاره یک پلت فرم، زیرا هر کس می خواهد بازی کند، همانطور که در بالا گفتم، چون تمام خدمات و تئاتر در عرض گسترده ای از این کلمه، این نه تنها بازیگران هستند، این تعداد زیادی از کارگاه ها، کارگران، همه چیز است و همه چیز در اینجا کار می کند واضح و حرفه ای. هر کسی که بخواهد با امید Georgievna Babitina همکاری کند: Nonna Grishaeva، Larisa Udovichenko - هر کس می گوید که بسیار راحت کار در اینجا است. بدون برش، هیچ فتنه. آمد، کار کرد، لذت و خودش را تحویل داد، و بیننده، سمت چپ. خوب چه می تواند بهتر باشد برای من، این یک داستان ایده آل است. خوب، همچنین پول را برای آن پرداخت کنید.

سرگئی Astakhov:

"من در هیچ شبکه ای حضور ندارم و هیچ مشکلی از این احساس نمی کنم"

- شما ذکر کرده اید که شما آماده هستید که در شرایط خاص سخت کار کنید، حتی بدون پاداش، لحظات مشابهی در زندگی شما وجود داشت، زمانی که موافقت کردید به صورت رایگان کار کنید؟

"تا زمانی که من در چندین نمایش تلویزیونی ستاره دار نشدم و به نحوی شروع به پیدا کردن جایی نکردم، برای 35 سالگی به صورت رایگان در تئاتر کار کردم. (خنده حضار) هر روز.

- و آنچه که هنوز هم به صحنه بزرگتر و یا منطقه تیراندازی نزدیک تر است؟ تفاوت برای شما چیست؟

- این مثل یک پسر و یک دختر در خانواده است. چه کسی بیشتر دوست داری؟ این همه چیز است این همه به من بستگی دارد ... نه، نه. من می توانم پیشنهاد کنم فردا حداقل Gamlet را بازی کنم، اما اگر مدیر یا شرکا به من یا ناخوشایند علاقه مند شوند، من این کار را انجام نخواهم داد. این کاملا به طور رسمی صحبت می کنم. مردم برای من مهم هستند ممکن است نتوانسته باشد، ممکن است کار کند، اما مردم، آنها هم هستند، یا آنها نیستند. آنها یا با شما همدردی می کنند، مانند منافع مشترک، سرگرمی های مشترک یا جهان بینی، باورهای سیاسی، یا نه. بنابراین، اصلی ترین چیز این است که یک شرکت خوب وجود دارد، زیرا پس از عملکرد پیش نمایش باید توجه شود. و با دشمنان در یک جدول، آن را جایی عجیب و غریب خواهد بود. و عملکرد شستشو بخش جدایی ناپذیر از عملکرد است. (می خندد) بدون آن به هیچ وجه. خوب، در هر صورت، برتر.

- آیا شما به آرامی درمان ریخته گری؟

- من هیچ مشکلی را نمی بینم، زیرا می دانم که تعداد زیادی از بازیگران سطح جهانی در هالیوود نیز به ریخته گری می روند. به عنوان مثال، حتی رابرت داونی جونیور تلاش کرد تا نقش یک مرد آهنین را به دست آورد. و به نظر می رسد، زیرا او ستاره مگا است، چه چیزی را به تماشای او، اما ... بنابراین، این بخشی جدایی ناپذیر از کار عمل است. و به ریخته گری باید آماده شود. در ریخته گری لازم است که سعی کنید حداکثر خود را نشان دهید. یکی دیگر از سؤال این است که، در تجربه من، من قبلا می دانم، گاهی اوقات شما می آیند، کاملا آماده نیستند، شما در مورد تأیید نقش فکر نمی کنید و شما را می گیرید. و گاهی اوقات آنها عذاب می شوند، شما خشک می شوید، شما در حال آماده سازی هستید، فکر می کنید که بهتر از همه است، اما آنها حتی در مورد شما به یاد نمی آورند. این یک قرعه کشی بسیار بزرگ است. در حال حاضر، متأسفانه، احتمالا تولید کنندگان اجازه نخواهند داد که نشستن، سطح بسیار مهم عملکردی نیست، چقدر رتبه بندی رسانه ها است. چند نفر از بازدیدکنندگان شما در نوارهای اجتماعی و چیزهای دیگر وجود دارد. اما من بدون آن فریاد می زنم من از این آزاد هستم و از این رو خوشحال هستم من در هیچ شبکه ای حضور ندارم و هیچ مشکلی از این احساس نمی کنم. من آماده نیستم که هر روز زندگی ام را افشا کنم. من اول از همه شوهرم، پدر و نه یک وبلاگ نویس از کلمه به سرزنش.

- و در عین حال، به نظر شما، تنها مدیر یا بازیگر نیز مورد نیاز است؟

- نمونه ها برای همه مورد نیاز است. آنها برای تولید کنندگان ضروری هستند، زیرا آنها باید درک کنند که یک بازی یک نفره در میان بازیگران آنها کاهش یافته است. البته نمونه ها مورد نیاز است، البته، مدیر به طوری که او می داند که او پس از آن با آن برخورد خواهد کرد. این یک چیز است، او شخصا شخصا عمل می کند، و چیز دیگری - یک فرد کاملا ناشناخته می آید، شما هرگز نمی دانید چه چیزی، و او دیوانه، روانکارانه است، دوست دارد در لباس زیر لباس زیر را اجرا کند. همه انواع بازیگران هستند. خوب، بازیگر باید خود را نشان دهد تا ببینید که چه کسی باید با آن کار کند. این یک داستان متقابل سودمند است. هر کس به آن نیاز دارد که توسط ریخته گری برای درک وضعیت CVO ساخته شده است.

- اغلب از نقش های پیشنهادی قابل پرداخت است یا شما "Omnivorous" هستید، با توجه به اینکه این حرفه شما است و بازیگر نقش مهمی ایفا می کند؟

- برای کل داستان من، همانطور که من به یاد داشته باشید، من چیزی شبیه به آن را ارائه نمی دهم: "آه! من نمی توانم آن را به طور قطعی بازی کنم! " به طور خلاصه، کودکان غذا خوردند، نه قارچ. هر چیز دیگری به علاوه منهای می تواند بازی کند.

- اعتراف کنید، نقش خود را در سریال تلویزیونی "پلیس ترافیک" به شما کمک می کند تا در زندگی روزمره به شما کمک کند، به عنوان مثال، هنگامی که شما رانندگی می کنید، آیا شما متوقف می شوید؟

- شما اشتباه هستید (می خندد.) و خیلی زیاد. به دلایلی، بسیاری معتقدند اگر من یک افسر پلیس راهنمایی و رانندگی را بازی کنم، من قبل از قانون، نوعی عبور از آنها را دارم. این یک توهم است. من نیز جریمه گریه می کنم اگر شما شکستن. و در پست ها، زمانی که متوجه شدید، بچه ها از عکس با من عکس می گیرند. و خیلی خوب است. در حقیقت. خوب، چطور؟

ادامه مطلب