Alexey Guskov و Lydia Vellezhev: "خانواده ام بسیار دشوار است. همه، خوشبختانه، شغل دارد. "

Anonim

این سال، الکسی گسکف سالگرد خود را 60 سال جشن گرفت. و هیچ استراحت در عجله وجود ندارد. برعکس، کار اخیرا بسیار زیاد است که برنامه خود را برای ماه ها پیش برنامه ریزی کرده است. روز بعد، نخستین فیلم کمدی عجیب و غریب "زندگی ابدی الکساندر کریستوفورووا"، جایی که الکسی نقش مهمی ایفا کرد. و در این تصویر، همسرش Lidia Vellasov حذف شده است، که از آن Guskov اغلب به نظر نمی رسد بر روی صفحه نمایش.

این کار جدید برای شما چیست؟

Alexey Guskov: در این فیلم، من یک رهبر هنرمند، سناریوی تولید کننده و همکاری نویسنده هستم. بنابراین، البته، او برای من بسیار مهم است. تولید کنندگان اغلب اتفاق نمی افتد، همیشه بیانات و بازتاب های من بسیار شخصی است. این بار، به طوری که در چنین فرم سرگرم کننده و سبک برای گفتن در مورد آنچه که من در حال حاضر اشغال، از اسکریپت قبل از انتشار فیلم در صفحه نمایش آن را پنج سال طول کشید. من نه "قطعه" از تولید انبوه، بنابراین تمام فیلم های من برای من به عنوان کودکان. وقتی یک فیلم را منتشر کردم، ابتدا با متن کار می کنم - از خلاصه ای به اسکریپت. سپس من یک سرمایه گذار هستم، به دنبال پول برای فیلم هستم. سپس من یک تولید کننده اجرایی هستم، همراه با مدیر و کارگردان اپراتور، جمع آوری ترکیب خلاقانه. من به او نیاز دارم که به احتمال زیاد یک خانواده از افراد استخدام شده باشد. من همیشه می خواهم آنها را با ایده من آلوده کنم تا مردم بخواهند این فیلم را کمی بیشتر از آنچه که در قرارداد کاری نوشته شده اند، انجام دهند. این در این عکس معلوم شد - یک فضای شگفت انگیز که از صفحه نمایش احساس می کنید و در مجموعه بود.

لیدیا ولوا: این فرصتی بود که از زمین بازی با شرکای خوب لذت ببرد. علاوه بر این، بسیاری از این واقعیت شگفت زده شده اند که من نقش کوچکی در این تصویر دارم. من پاسخ می دهم که هر کس دارای نقش های کوچک است. ستاره یکی Guskov است. فقط لشا با مدیر Evgeny Shelyaakin ارائه شده برای حمایت، من پشتیبانی کردم. من واقعا اسکریپت را دوست داشتم نقش خوب، کوچک است، و مانند همیشه جالب است. شما می دانید، همانطور که Ranevskaya گفت، "هیچ جایی برای چرخش وجود دارد، پادشاهی کافی نیست." در این پیچیدگی. در یک شخصیت کوچک، که اغلب بر روی صفحه نمایش ظاهر نمی شود، تصویر آن بسیار دشوار است. بنابراین، من همیشه می گویم که هیچ نقش کوچک وجود ندارد، و کار خوب با راهنماهای خوب و شرکای گران قیمت است. من همسر سابق الکساندر خریستوفورووا را بازی می کنم. این یک زن است که فردی را ترک کرد که انتظاراتش را برآورده نکرد.

Alexey Guskov و Lydia Vellezhev:

در فیلم "زندگی ابدی الکساندر Khristoforova" الکسی Guskov - هنرمند نقش اصلی، تولید کننده و سناریوی همکاری نویسنده

عکس: قاب از فیلم

این فیلم در ژانر کمدی حذف شده است. این غیر معمول است که شما را در چنین تصاویر غیر منتظره ببینید. آلکسی، شما می خواستید عجیب و غریب، از جمله بیش از خودتان؟

الکسی: این مدت طولانی گفته شده است که تمام بزرگترین مزخرف ها با جدی ترین صورت ساخته شده است. ما به طور کلی عجیب و غریب و خودخواهی نیستیم. یکی از تصاویر اخیر ایتالیایی من "اعتراف" نامیده می شود. او رابرتو اندو، مدیر کل ایتالیایی خود را برد. چنین ژانر Kinopamflet سیاسی وجود دارد که در آن او بسیار کار می کند. در این فیلم، جایی که او یک مکانیزم برای نتیجه گیری مهم ترین قراردادهای در سطح بین ایالتی را به نمایش می گذارد، من یک تصویر جمعی خاص از وزیر روسیه بازی کردم و شرکای فوق العاده ای داشتم - دانیل اوتی، تونی سرولو، ماری یوس گریه ، Moritz Blybittroy، Pierfrance Favino، که نمایندگان کشورهای دیگر را بازی کرد. و هنگامی که ما در قاب در میز مذاکره نشستیم، اجلاس G8 را گرفتیم. و همه آنها به من نگاه کردند و گفتند: "بنابراین ما اکنون G7 بدون روسیه هستیم." آنچه و آندو پاسخ داد: "خوب، و این، در حال حاضر G7، پس از آن G12 یا G5 وجود خواهد داشت، اما بدون روسیه به هیچ وجه چیزی را حل نمی کند." با افراد جدی، بزرگترین مزخرفات ساخته شده است، بزرگترین پوچ است. من بزرگ شدم و توسط مدرسه در کیف به پایان رسید، کسی که با یک چهره جدی در برخی از سایت ها ذکر شده است، و در حال حاضر من نمی توانم مادر خود را در قبر پدرم بگیرم، در کیف گورستان دفن شده است. من اکنون چیزهای بسیار بزرگی را لمس کرده ام، اما می خواهم در مورد آن بگویم. و اگر به فیلم بازگردید، من فکر می کنم که حتی بیش از یک موضوع بسیار جدی می تواند خندید. هیچ کس متهم نیست و کمک نمی کند، اما مراقبت از زندگی و همه چیز که در آن اتفاق می افتد، با طنز.

به طور کلی، ژانر کمدی به شما نزدیک است؟

الکسی: گاهی اوقات به نظر می رسد که تمام زندگی من کمدی است. (خنده حضار)

لیدیا: بله، من عاشق کمدی هستم من دوست دارم در آن بازی کنم من علاقه مند هستم چیز دیگری این است که من به عنوان یک قاعده، "خوش شانس" بر روی زنان خیانت، زنان قدرت، زنان قدرت. من به پتر Naumovich Fomenko بسیار سپاسگزارم، که به من تصویر مخالف داد - Lyubov Ivanovna Raddinin در "بدون گناه" - نرم، بخار، دوست داشتنی. این یک سیاست دیگر، شخصیت دیگری است. البته، من دوست دارم، مانند هر بازیگر، متنوع باشد. متاسفم، سرنوشت همیشه چنین فرصتی را ارائه نمی دهد.

در کمدی، لیدیا Vellezhev، Oksana Fander، سرگئی برونوف و دیگر بازیگران معروف ستاره دار با الکسی گوزکوف

در کمدی، لیدیا Vellezhev، Oksana Fander، سرگئی برونوف و دیگر بازیگران معروف ستاره دار با الکسی گوزکوف

عکس: قاب از فیلم

نقش ها به طور کامل با دیدگاه شما از آنها همخوانی دارد؟ یا مجبور به اصلاح همراه با مدیر، نگرش نسبت به آنچه اتفاق می افتد؟

الکسی: ریخته گری چنین داستان "داخلی" است، از کلمه "Nutro"، جایی در سطح پانکراس. از آنجا که همه مدیران، به یکی، آنها می گویند که یک ریخته گری خوب عمل 70 درصد از موفقیت نقاشی است. من سپاسگزارم و از تمام همکارانش که در این تصویر شرکت کرده اند، در نقش های کوچک و بزرگ، سپاسگزارم. ریخته گری بسیار چشم انداز و طولانی بود. در نتیجه، ما تنها با آن دسته از همکاران که همیشه کمی بیشتر از صرفا "مانند"، به طور فعال شرکت کردند و خودشان را به کار گرفتند. به عنوان مثال، به عنوان مثال، Oksana Fandera، که خود منیفولد و نقش آن را تکمیل می کند، ارائه برخی از صحنه های جدید است که ما به سادگی حذف علاوه بر آن. به این ترتیب، این یک همکاری واقعی بود.

چگونه با کارگردان کار می کنید؟ شما به طور کامل تسلیم نمی شوید؟ یا از اصول خود دفاع کنید، با او بحث کنید؟

الکسی: من در سنت های خاصی از کارگردان نسبت و بازیگر به ارمغان آورده ام. بازیگر قطعا به برخی از زمانی که همکار نویسنده است. اما پس از آن او موظف است تا آنچه را که مدیر می پرسد انجام دهد، هرچند بازیگر حق دارد که از دو برابر اقدام کند. من نمونه ای از فیلمبرداری فیلم "کنسرت" فیلم فرانسه را می گویم. هنگامی که اولین صدای جیر جیر ما در پاریس برگزار شد، مدیر گفت: "در اینجا ما همه چیز را خوانده ایم، نظرات من را شنیده ام، و منتظر افزودن شما، اعتراضات و ایده های شما هستم." همه ما را ترک کردیم، کسی چیزی را مطرح کرد، کسی - نه، پس از آن یک Chitka دوم بود، جایی که افزونه های ما ساخته شد، چیزی از اسکریپت حذف شد، یا کارگردان خواسته بود که به عنوان آن را ترک کند، توضیح داد که چرا و آنچه که او داشت در فکر. اما زمانی که در روز سوم تیراندازی، او از یکی از همکاران من خواسته بود تا یک ماکت را که در این اسکریپ نوشته شده است را بخواند، گفت که وقتی ما در میز نشستیم، یک داستان بود، و اکنون او متفاوت بود. مدیر یک بار دیگر از او پرسید، اما همکار خودداری کرد: من صحبت نمی کنم. تیراندازی متوقف شد، یک تولید کننده به همکار من فرار کرد و صفحه قرارداد خود را به او نشان داد، جایی که نوشته شده بود که بازیگر موظف است به اسکریپت تایید شده صحبت کند و الزامات مدیر را برآورده کند. سپس 13 صفحه تبدیل شد، جایی که تحریم ها در صورتی که بازیگر آن را انجام دهد، نوشته شده بود، و پرسید: "خوب، کار یا توقف؟" پس از آن، تمام سوالاتی که روابط بین مدیر بین مدیر و بازیگر وجود دارد، برای من برداشته شد. چیز دیگری این است که، متاسفانه، مدیران با چنین خواستار خود، به عنوان Rada Mikhailean، نه خیلی، و هر چیزی اتفاق می افتد. اما من در چنین سیستم مختصات آورده ام. در هر صورت، اگر من شک دارم، از شما می خواهم که به اصطلاح Dupils یا چیز دیگری عمل کنید.

لیدیا: من همیشه با شعار زندگی می کنم: "با مدیر بحث نکنید، مدیر نشان داده شده است!" اگر متوجه شدم که مدیر به من ارائه می دهد، چیزی اشتباه است، من درک می کنم که می تواند متفاوت باشد، به شیوه ای متفاوت، من کلمات را ارائه نمی دهم، نشان نمی دهم. و اگر او آن را بگیرد، کار سریعتر است. نشان داد، آن را دوست داشت، تایید کرد. نه - رفت و اگر من قبلا به این نقش موافقت کردم، اگر با او در شنا به اصطلاح رفتم، او کاپیتان کشتی است. اما این به معنای وابستگی بی قید و شرط به عنوان خداوند نیست، این یک فرآیند خلاقانه است، بحث شده است. نکته اصلی این است که اعتماد کنید بدون اعتماد، هیچ چیزی در زندگی وجود ندارد، که در محل کار. اعتماد کیفیت بسیار مهم است. من به طور کلی برای سینما سال های اخیر خوشحالم. بسیاری از دایرکتوری های جوان با استعداد آمد. و Zhenya Shelyaakin یکی از آنها است. من با او بسیار آسان بودم. علاوه بر این، این یک فرد بسیار هوشمندانه و فریبنده است، او بازیگران را نمی فهمند. کلمات لازم را در intonation مورد نظر انتخاب می کند. او روانشناس است. و شما بلافاصله درک کنید و بلافاصله همه چیز را انجام دهید. من یک لذت فوق العاده ای داشتم، با او در سایت کار می کردم.

پسران الکسی و لیدیا رشد کرده اند و حرفه های خود را انتخاب کرده اند. ارشد ولادیمیر تبدیل به یک بازیگر شد، جونیور دیمیتری یک آموزش تولید را دریافت کرد و اکنون هنوز در مدرسه اقتصاد عالی تحصیل کرده است

پسران الکسی و لیدیا رشد کرده اند و حرفه های خود را انتخاب کرده اند. ارشد ولادیمیر تبدیل به یک بازیگر شد، جونیور دیمیتری یک آموزش تولید را دریافت کرد و اکنون هنوز در مدرسه اقتصاد عالی تحصیل کرده است

عکس: آرشیو شخصی

گروه بازیگری شامل نسل قدیم و جوانان است. چگونه زبان مشترک را پیدا کردند؟ ارشد جوانتر کمک کرد؟

الکسی: به چه معنی "کمک" است؟ ما همه متخصصان داریم اگر کسی از سوالات خواسته بود، البته، البته، پاسخ دریافت کرد. و بنابراین، ترک برای مجموعه یا در اولین تمرین، ما همه برابر است. همه در شرایط مشابه.

لیدیا: من از آن هنرپیشه ها هستم، که اگر در یک جفت با یک شریک جوان باشد، می بینید که او کمی اشتباه در حل این صحنه است، می تواند به آرامی بگوید. اما این اگر مدیر کلمات مناسب را پیدا نکند. گاهی اوقات آنها می پرسند گاهی اوقات کسی نمی خواهد چیزی را بشنود. این همه به صورت جداگانه است. اما من سعی می کنم شرکای من را مجازات نکنم. حتی اگر می بینم که او به آنجا نمی رود، من به طوری که من به خوبی و به آرامی سعی می کنم آن را به این باور که من می خواهم به دیدن. به طوری که او درک آنچه را که او از او می خواهد در این صحنه می خواهد. بازیگران، همه زخمی شدند. و من فقط حق ندارم از آشپزخانه دیگران صعود کنم. اگر از شورا بپرسید، من خواهم داد.

نگرش شما به شریک

الکسی: مقدس. اما معلم من Evgeny Alexandrovich Evstigneev گفت: "ترس از یک شریک ضعیف، از او اجرا می شود، فقط به قوی بروید. از آنجا که ضعیف شما را در هواپیما اسمیر می کند. پایین می کشد و یک شریک قوی شما را می کشد و نگرش بازیگران تنها منجر به زنگ زدن و از دست دادن طعم می شود. " به طور کلی، یادگیری کلید این واقعیت است که بازیگر زنده است. چنین تعریفی از بازیگر وجود دارد - زنده. او زنده است اگر او به طور مداوم یاد بگیرد. به عنوان مثال، من به یک صحنه با یک استاد مطلق فرار کردم، اما در آن نوع هنر که من هرگز انجام ندادم. من در مورد گنادی ویکتورتوویچ Khazanov صحبت می کنم. هنگامی که حتی عبارت "بالا Estrada" نمی خواهید درخواست کنید. این امر به Khazanov و همچنین در رابطه با Arkady Isaakovich Raykin قابل استفاده نیست. این یک استاد مینیاتوری است. این یک روش دیگر از تناسخ است که آن را نیز یک شخصیت است. و اولین چیزی که من می خواهم پس از کار با او بگویم، این چیزی است که من از این فرصت برای کار با بازیگر که چنین فرهنگ بالایی از این کلمه دارد بسیار سپاسگزارم. این یک مهارت بسیار عالی است.

لیدیا: من می خواهم کلمات Evgeny Alexandrovich Evstigneeva را پس از Leshely تکرار کنم، بهتر است بگویم.

چرا قهرمانان در تصویر جدید شما چنین نام های غیر معمول دارند - Margo، Solomon، نیکول؟

الکسی: عمل این فیلم این روزها را در پارک جاذبه های تاریخی قرار می دهد. پارک در قلعه است که بیش از دو و نیم هزار سال است. و داستان خود را جهانی است، می تواند با هر کسی و در همه جا مشارکت داشته باشد. بنابراین، ما می خواستیم از زمان دریافت، از زمان دریافت پذیرش از ملی بپذیریم. ما حتی به طور خاص بیننده را اشتباه می گیریم، در ابتدای فیلم، قهرمان من در زره رومی قرار دارد و یک رومی با آی فون مناسب برای آن است. و خود را می سازد داستان جهانی است، زیرا ماهیت انسان "تجاوز" و "غیر ملی" است. هنگامی که من Stanislav Andreevich Lyubhani به نام او دعوت به نقش یک شفا دهنده، تقریبا خدا، من گفتم: "استانیسلاو آندریویچ، قهرمان شما سی سال پیش در وضعیت شخصیت من بود، و قهرمان من در سی سال به شما تبدیل خواهد شد. "

الکسی و لیدیا - پدربزرگ مبارک و مادربزرگ از Stefania دو ساله. مادرش، الکساندر گوسکو، همچنین بازیگر و در تئاتر ماه خدمت می کند

الکسی و لیدیا - پدربزرگ مبارک و مادربزرگ از Stefania دو ساله. مادرش، الکساندر گوسکو، همچنین بازیگر و در تئاتر ماه خدمت می کند

عکس: آرشیو شخصی

آنها می گویند Oksana Fandera وزن را برای 12 کیلوگرم کاهش می دهد. و به خاطر این پروژه چه کار کردید؟

الکسی: شما اطلاعات نادرست دارید اوکسانا همیشه عالی نگاه کرد و کمی بود. او 18 سال از دست داد، دیگر من هرگز او را ندیده ام. و برای من چه رفتم؟ به عنوان مثال، زمانی که من شروع به شرکت در انتشار این فیلم کردم، مجبور شدم از ماه فوریه شروع کنم، در زندگی ام، همه چیز دیگری را به تعلیق می کنم. و به وجود عادی من، من می توانم تنها در پایان هفته دوم اجاره، پس از انتشار، یعنی در اوایل ماه نوامبر، بازگشت.

به طور کلی، چه چیزی آماده برای رفتن به نقش ها هستید؟

الکسی: چه می توانم به عنوان یک بازیگر بروم؟ خوب، اجازه دهید او بیاید، سپس خواهیم دید. پس از همه، شما وزن خود را از دست می دهید، چربی، شجاع برهنه یا مو رشد می کنید، با ریش یا بدون آن، بیشتر مربوط به کار است. از آنجا که در عبارت "چه چیزی برای رفتن" برخی از صداهای فداکاری. به چیزی به عنوان "قربانی" بروید؟ بله، هیچ چیز اما به خاطر علاقه به نقش، من آماده هستم تا تقریبا همه چیز را با او بسازم.

آیا تابو وجود دارد؟ آنچه شما هرگز به شلیک نمی کنید؟

الکسی: اگر قبلا قبول کرده ام که حذف کنم، همه چیز را انجام می دهم. و قبل از آن چیزهایی وجود دارد، به عنوان مثال، از تخلیه هنجارهای اخلاقی و اخلاقی. من نقش را در کورسک فیلم اخیرا منتشر کردم. از آنجا که من نمی خواستم "cranberry" را بر روی مواد تراژدی بزرگ انجام دهم. چنین فیلم هایی تنها می تواند با مشارکت روسیه انجام شود. و دیدگاه طرف در مورد درد دیگران، در تراژدی نه تنها برای مردم این کشور بلکه برای دولت، هرگز حقیقت عاطفی و هنری نخواهد بود. من نمی خواهم در آن شرکت کنم، زیرا می دانم که بد خواهد بود. به عنوان مثال، به عنوان مثال، می توانم در فیلم، به عنوان مثال، "Nymphomaniac" بازی کنم؟ خوب، البته، نه، نه، البته، و سپس در حال حاضر نیوفمن؟ اگر لارس فون تریر است، پس من به او می روم، بله. شارلوت گینزور - بالاترین سطح بازیگر، او چیزی غیر معمول از Trier انجام داد. من برهنه او را به یاد نمی آورم، من یک فیلم را به طور کامل در مورد یک دوست تماشا کردم و به دیگران توجه کردم. از آنجا که بدبختی وجود دارد، اما بدبختی وجود ندارد. سوالات جنسیتی به افراد مبتلا به مهد کودک تا زمانی که نهایی هستند علاقه مند هستند. سوالاتی از مرگ وجود دارد، سوالاتی از زشت انسان وجود دارد. و اگر ما در مورد چنین چیزهایی صحبت کنیم، می توانم به همه چیز بروم. اما در چنین داستان هایی لازم است که مردم را ثابت کنیم.

همه بازیگران که در این پروژه شرکت کردند، می گویند که الکسی گوشکوف یک فضای شگفت انگیز را ایجاد کرد، تقریبا با هم، در مجموعه. چه چیزی بیان شد؟

الکسی: آنها همه این جو را به مشارکت خود در این پروژه ایجاد کردند. در این مورد، من تکرار می کنم، آخرین شرکت کننده این فرایند. با آمادگی خوب برای تیراندازی و ورود به تیم تنها کسانی که به فیلم کمی بهتر از پروژه بعدی می آیند، و آنها آماده هستند تا بیشتر از آنها در قرارداد نوشته شوند، پس این اتفاق می افتد.

Oksana Fandera Shummed و نقش آن را تکمیل کرد

Oksana Fandera Shummed و نقش آن را تکمیل کرد

لیدیا، آیا شما نقش اصلی زن را ادعا نکردید؟ پس از همه، زمانی که شوهر تولید کننده است، پس، به طور کلی، این یک مهمانی اصلی تضمین شده در این پروژه است.

لیدیا: در مورد ما، همانطور که می بینید، این نیست. نقش من، آنها مرا پیدا خواهند کرد. بله، و هیچ نیازی به این فیلم نیست. من هرگز کسی را انتخاب نکردم و هرگز از لشا خواسته، به طوری که او را برداشت یا من را نوشت، دستور داد که اسکریپت - هرگز!

حتی در آشپزخانه، همسر نمی پرسد: "آیا من را در این نقش می بینید؟"

لیدیا: هرگز! لسا موقعیت من را می داند

در فیلم "زندگی ابدی الکساندر خریستوفورووا" شما در تصویر با هم فیلمبرداری شده اید. جوانب مثبت یا منفی در کار مشترک همسران - بازیگران چیست؟

لیدیا: ما هیچ مزیتی نداریم، هیچ منفی نیست. فقط یک شغل وجود دارد. چنین نیست: این شوهر من است، این همسر من است. ما شرکای ما هستیم ما حتی تریلر های مختلف داریم و نمی توانیم تقلید کنیم. ما کاملا دو واحد مستقل هستیم.

این کار به مجموعه پایان می یابد یا بحث های نقش را به شما انتقال می دهد و چه اتفاقی افتاده است؟

لیدیا: در خانه ما چیزی را بحث نمی کنیم. بازی، تشکر کرد - و این است. اگر ظرافت وجود داشته باشد، ما تصمیم می گیریم که متفاوت باشیم، اما بلافاصله. ما هیچ بحث ای نداریم، برای یک فنجان چای نشسته ایم.

آیا شما به یکدیگر کمک می کنید تا برای نقش آماده شوند اگر نیاز به آن وجود داشته باشد؟

لیدیا: ما در راهنمایی های عمل، صداقت، بیان نظرات کمک می کنیم. ما به یکدیگر گوش می دهیم و هنگامی که لسا شروع می شود: "اما به نظر من به نظر می رسید ..."، آن را بدون ناراحتی درک می شود. و من سعی می کنم، اگر درک کنم که او درست است. حتی اگر احساس خوبی ندارم، من نیز سعی می کنم. پس از همه، اغلب ما همه اشتباهات را انجام می دهیم. شما همچنین شانس نگاهی به زاویه دیگری خواهید داشت. من همیشه دوست دارم از طرف نگاه کنم بازیگران بزرگ بودند که ترکیبی دوم را دوست داشتند، نقش خود را در اجرای دیگری تماشا کردند. بسیاری از آنچه که از طرف می بینید. چرا و هنرمند نیاز به یک مدیر دارد، بازیگر می تواند تمام راه را بازی کند. (می خندد.) و مدیر نیاز به دیگری دارد، زیرا حجم آن را می بیند. او یک کالیودوسکوپ در حال حاضر پیچیده است. و در عین حال من یک فرد کاملا قفل شده هستم. گاهی اوقات حتی همکارانشان شگفت زده شدند که چگونه می توانستم به آرامی نقش را بدهم. و اگر من خودم را در این نقش ببینم، این نقش من نیست، من نمی خواهم به دندان هایش چسبیده باشم. برای چی؟ هنگامی که کارگردان به من تلفن کرد، من یک وضعیت در فیلم من داشتم و پیشنهاد کردم که اسکریپت را بخوانم. خواندن. من خیلی دوست دارم. اما لشا گفت که این نقش من نیست. او پاسخ داد: "فانتزی! به شما، چنین مدیر نقش ای را ارائه می دهد، و شما ... "

Alexey Guskov و Lydia Vellezhev:

"ما به طور کلی فاقد عجیب و غریب و خودخواهی"

عکس: قاب از فیلم

و اگر برخی از شما نقش دیگری یا تصویر را دوست نداشته باشید، چه کاری انجام می دهید؟

لیدیا: ما هرگز چنین چیزی نداشتیم تا نقش او را دوست نداشتم، و او من بود. ما بسیار با Lesha آشنا هستیم - جایی که، چه چیزی، چه چیزی و چه کسی. این اتفاق می افتد، شما خواندن - یک سناریوی خیره کننده، امضا قرارداد، به سایت، بچ، و همه چیز در چشم سقوط می کند، زیرا هیچ شرکای، نه این مکان، به خوبی، تفاوت های دیگر وجود دارد. اما برای شخصیت شما، شما پاسخ می دهید، آن را تئاتر، متر کامل یا سریال. بنابراین، من همیشه به نقش من مربوط می شود. من چنین پا چپ را برای ایجاد و کسب درآمد ندارم.

هنگامی که خستگی، چگونه شما را بیرون می کشد؟

الکسی: من برای کلبه می روم پیاده روی با سگ من وقت خود را با خانواده ام می گذرانم

لیدیا: متفاوت است من خیلی دوست دارم من عاشق، مانند لشا، کشور ما. ما دوست داریم به دوستانمان مراجعه کنیم. من می توانم، مانند یک زن معمولی، به خرید بروید. خرید هدایا به نوه خود، که من را تحسین می کنم. اگر زمان وجود داشته باشد، البته، من به او می روم. من فقط با او استراحت می کنم، متولد شده است. چنین چیزی وجود ندارد: نشستن و پرواز به لبه های گرم. هیچ وقت نیست ای کاش میتوانستم. اما گاهی اوقات غیرممکن است که حداقل یک هفته در برنامه خود پیدا کنید.

شما به طور مداوم با هم خستگی از یکدیگر بوجود نمی آید؟

- نه. هر کس از هر گونه ارتباطی، از تمرینات روزمره، و غیره خسته شده است، اما لازم است درک شود: سوء تفاهم وجود دارد، اما خستگی از یکدیگر وجود دارد. ما به سادگی آن را نداریم.

دو بازیگر در خانواده - آیا این خیلی یا کمی است؟

لیدیا: ما سه بازیگر در خانواده داریم. (می خندد.) ما فقط بر این تمرکز نمی کنیم. هر کس به خودی خود انتخاب می کند - یک زن، مذهب، جاده. و مهمتر از همه در حرفه ما، به طوری که حسادت وجود ندارد. به محض این احساس به نظر می رسد، همه چیز اسکاتلندی است.

شما دو پسر دارید یکی از اقدامات انتخاب کرد، دیگر تولید می شود. آیا شما مخالف هستید؟

لیدیا: نه من متوجه شدم که من نمی توانم تخلیه کنم، هر چه حرفه ای آنها را انتخاب کنند. نکته اصلی این است که آن را دوست داشته باشید. اگر یک فرد انتخاب کرد، نتیجه ای خواهد بود. والدین باید آزادی انتخاب کنند. و چگونه آنها بیشتر می روند - این تنها شایستگی آنهاست. پسر ارشد ولدیا - بازیگر، در تئاتر به نام I. Makovsky کار می کند. جوانتر - دیمیتری - فارغ التحصیل از تولید کننده، و سپس وارد مدرسه عالی اقتصاد شد. آموزش عالی دوم را دریافت می کند.

آیا شما قبلا یک نوه دارید؟

لیدیا: بله، استفانی، او و نیم ساله. این شادی من پس از دو پسر است. ما خیلی خوشحال شدیم که یک دختر در خانواده ما ظاهر شد. همانطور که می گویند، اولین فرزند آخرین عروسک است، و اولین نوه اولین فرزند است.

و زمان زیادی برای برقراری ارتباط با او تا آنجا که می خواهید؟

لیدیا: البته که نه. در صورت امکان. من و دختر در قانون - بازیگر "تئاتر ماه" - الکساندر Guskova. فوق العاده، شگفت انگیز، زیبا. ولدیا، پسر، برداشته شده است، و او کار می کند. هنگامی که آنها در مجموعه هستند و شما باید با نوه من بنشینید، بیا. من از دو برابر لذت می برم من به آنها کمک می کنم و وقت خود را با رشته ها صرف می کنم. این ها شگفت انگیز هستند. این به معنای واقعی کلمه است من نشسته ام، به او نگاه می کنم و من فکر می کنم: "خدا، شادی من را اجرا می کند!" من می بینم که چگونه او را دوست دارد، چگونه خسته، من می بینم که چگونه آن را به من گسترش، آن را سکته مغزی زمانی که من خواب، بوسه من. ما با او عاشق هستیم

Alexey Guskov و Lydia Vellezhev:

"من سن را احساس نمی کنم، یا من این را درک نمی کنم"

آیا شما نیز به او کمک نخواهید کرد اگر تصمیم به رفتن به هنرمند هستید؟

لیدیا: خوب، ما قبلا در مورد آن صحبت کردیم، ما به فرزندانم کمک نکردیم و در انتخاب حرفه ای دخالت نکردیم. من به هر انتخابی احترام می گذارم

الکسی، نگرش شما به سن؟ این سال شما 60 ساله شد، چه چیزی در رابطه با حرفه تغییر می کند؟

الکسی: هیچ چیز تغییر نمی کند من خوشحالم که من پیشنهادات دارم، و آنها جالب هستند. من خوشحالم که می توانم کسی را رد کنم، زیرا قبلا این کار را انجام دادم، چیزی شبیه به آن بازی کرده است. حالا من حق ندارم رد کنم البته، امتناع ورزیدن و فرهنگی.

آیا شما اسمیر یا واقعا آگاهی را آرام می کنید؟

الکسی: نه نگران نباش. من صادقانه، حتی سن را احساس نمی کنم، یا این را درک نمی کنم. لازم است به آینه نزدیک شود. (می خندد.) یا فقط با همسالان ملاقات کنید. سپس آن را بلافاصله دیده می شود که ما کمی تغییر کردیم.

فرزندان شما سرگرمی سرگرمی را به اشتراک می گذارند - کاراته؟

لیدیا: آنها برای مدت طولانی با هم با هم رفتند. آنها واقعا آن را دوست داشتند. اما پس از آن برخی از بخش های دیگر را پیدا کرد. آنها، البته، موفقیت پاپ را به دست نیاورده اند. پاپ دارای کمربند سیاه است و به نظر می رسد سبز است. مدتها پیش هنوز در 90 سالگی بود.

آیا کل خانواده اغلب برای یک جدول بزرگ می رود؟

لیدیا: نه، ما کار نمی کنیم نه به این دلیل که ما نمی خواهیم، ​​ما فقط کار نمی کنیم. ما حتی همه را با هم در برنامه تلویزیون، اگر نام شما، نمی تواند بیاید، غیرممکن است که با هم کنار بیاییم. همه، خوشبختانه، شغل دارد. همه در تقاضا

در حال حاضر هر کس علاقه مند به پالایشگاه است، چگونه شما با این؟

لیدیا: من سیگار می کشم، در اینجا شیوه زندگی سالم من است. (خنده حضار) شاید این انعکاس جوانان است، زمانی که من در هندبال مشغول به کار بودم، رقص، ورزش، هیچ کششی وجود ندارد. Zozhe برای من یک کلبه، هوای تازه، سکوت، نوعی تنهایی، یا برعکس، ورود دوستان با آنها استراحت می کنند.

اما شما در شکل عالی هستید.

لیدیا: ژن ها با تشکر از مادرم با پدرم مامان برای هفتاد، اما او کاملا به سال های او نگاه نمی کند. جوان، زن زیبا. و من کاملا سن خود را با تغییر ده ششم پنهان نمی کنم. شاید این واقعیت که من به طور مداوم تعریف می کنم، و از این واقعیت لذت می برم که همه شگفت زده شده اند. بنابراین، من این را ندارم: "اوه، بپرسید که چقدر طول می کشد!" به خصوص، امروز آسان است به صعود بر روی اینترنت و دیدن. و من خیلی خوشحالم که مادربزرگم نامیده می شود. من به این افتخار می کنم. من از کسانی نیستم که بخواهم آنها را به نام آنها دعوت کنند. چرا من مادربزرگ هستم این یک کلمه گرم و شگفت انگیز است.

ادامه مطلب