آل پاچینو: "در بیوگرافی من، قطعا هیچ طلاق وجود ندارد. این از بلوغ خاصی صحبت می کند "

Anonim

"هر کس می گوید: افسردگی، افسردگی، کل جهان تحت پوشش آن است، و او نیز قهرمان خود را دارد. بنابراین تصمیم گرفتم که آن را بررسی کنم، من می خواستم آن را بازی کنم، ناگهان من نیز افسردگی دارم، "بازیگر می خندد. در زندگی خود، آل پاچینو از بسیاری زنده ماند: فقر، طلاق پدر و مادر و مرگ مادر، اقدام و حتی هدایت شکست، مشروبات الکلی و اعتیاد به مواد مخدر. اما، یک روز، عشق ورزیدن به این دنیا، او هرگز ایمان خود را به او، و نه خوش بینی او را از دست داد. و تمام بدبختی ها، که در مسیر قهرمان ما یافت می شود، تنها عاقلانه تر و تجربه بیشتری انجام داد.

1. درباره من

من قاتل را دوست دارم: "کسی که در جنون خود ادامه می دهد، یک لحظه خوب خواهد بود.

من عینک های تیره را نمی پوشم نه به خاطر پنهان کردن از مردم. و چون گاهی اوقات من آلرژی برای ایجاد Grima دارم.

به محض این که احساس می کنم که شما باید ورزش کنید، من روی مبل گذاشته ام و تا زمانی که این دل عجیب و غریب تبخیر می شود، رها می شود.

به نظر من احمقانه به صرف وقت در سرگرمی.

من اغلب به نام خسته کننده، گنج و Mizantropom نامیده می شود. در واقع، همه چیز خیلی بدتر است - من یک فرد وحشتناک هستم.

من هیجان زده هستم. شما باید سعی کنید بدانید که من در مورد آن صحبت می کنم.

من به یاد داشته باشید، در دوران کودکی من می خواستم یک دوچرخه بسیار. من چند بار با خدا پرسیدم، اما تمایل من به این نکته رسیده است. سپس یک دوچرخه را به سرقت برده و شروع به درخواست خدا کرد. به نظر می رسد که در آن لحظه متوجه شدم که همه چیز مرتب شده است.

2. درباره زنان و کودکان

من هوموفوب را نمی فهمم اگر در مورد عشق صحبت می کنید، تفاوت چه چیزی را دوست دارید؟

پیش از این، من به راحتی می توانستم به خیابان به هر بانوی بروم. گاهی اوقات من حتی منتشر نشد

هنگامی که شما می دانید که نمی خواهید، شما شروع به آن خودتان می کنید.

من فقط چند بار در زندگی ام خیلی دوست داشتم. گاهی اوقات متاسفم که من ازدواج نکردم اما در بیوگرافی من، هیچ طلاق وجود ندارد. من فکر می کنم که در مورد بلوغ خاصی صحبت می کند.

من به یک زن غنی نیاز ندارم، نه زیبا و نه مهربان. من می خواهم مناسب، زیرا شهرت و وفاداری را نمی توان برای هر پولی خریداری کرد.

من سه فرزند دارم، ارتباط برقرار کردن آنها به واقعیت بازگشته اند. هیچ چیز از مشکلات متضاد منحرف نمی شود!

اگر واقعا بچه ها را می خواهید، مهم است که درک کنید - از آن آنها.

کودکان باید در خانواده های کامل قرار گیرند. این تاسف است که من ندارم

3. در موفقیت و موفقیت

من رویای ناپلئون را بازی می کنم چرا؟ از آنجا که او یک لیزر است.

در جوانانم، من چیزی شبیه لئوناردو دی کاپریو بودم. همچنین این نماد جنسی بود.

راز موفقیت یک تمایل قوی است. و میل من همیشه با من است

موفق تر شده اید، سخت تر برای حفظ موفقیت سخت تر است. سندرم موفقیت می تواند بسیار خسته کننده باشد.

یک دوره زمانی بود که من معتاد به نوشیدن و مواد مخدر بودم. این اشتیاق همراه با شکوه بود، و این بار سنگین است. خوشبختانه من موفق شدم به موقع متوقف شدم

به عنوان یک مدیر، من پنج یا شش فیلم را شلیک کردم، که هیچ کس نمی داند و هرگز نمی داند.

من می توانم تقریبا هر نقش را بازی کنم اما از من بخواهم ناهار بخورم من نمی توانم

4. درباره آینده

زندگی خوب لعنتی است و به نظر می رسد مانند یک ماجراجویی هیجان انگیز است. اگر شما زنده هستید - هر تجربه شما را غنی می کند.

Credo اصلی من هرگز از دست دادن نیست.

من می خواهم تبدیل به یک نویسنده باشم اما من نمی دانم چگونه بنویسم. هنگامی که نامه ای به یک دختر نوشتم، این یک شکنجه واقعی بود که پنج ساعت طول کشید.

در حال حاضر زمانی که از چیزی پشیمان شدید، می توانم شروع به انجام کاری کنم. هرگز آن را فراموش نکن

البته، من در مورد سن فکر می کنم، غیر ممکن است که در مورد آن فکر نمی کنم! ریش شما شروع به تأخیر می کند، پروتئین های چشم تیره تر هستند و شما مانند باربارا والترز می شوید.

همه ما فقط یک بلیط را صادر کردیم. گاهی اوقات، درک آن، من به افسردگی می افتم خوشبختانه، برای مدت کوتاهی.

ادامه مطلب