حملات هراس: چرا ظاهر می شود و چگونه با آنها مقابله کنید

Anonim

یک وحشت به عنوان یک شبیه ساز مرگ توصیف شده است، زیرا اشکال رادیکال آن از عذاب غیر قابل تشخیص است. درست است، بدون خطر مرگ. با توجه به توجه دقیق از وحشت، به نظر می رسد عملکرد است که مدیر معروف قرار می دهد ناخودآگاه است. ایده این عملکرد چیست؟

"من مقابله نمی کنم!" چگونه درمان رگرسیون کار می کند؟

یک دختر رسمی را اعمال کنید. موارد وحشت زدگی. تشخیص در کلینیک قرار گرفت، سابقه ای از دست دادن سخت با یک مرد جوان در آستانه عروسی نشان داده شده است. جهت افکار: "برای آنچه من"، "من زنده نخواهم ماند،" "شادی را از دست داد." همچنین اطلاعات مربوط به والدین وجود دارد. پدر یک منطقه سابق پزشکی با آرمان های فوق العاده است، و مادر یک فرد بسیار بیمار است که در نماز بسته است. قبل از جلسه، بیمار من دستورالعمل ها را به وجدان کرد: او یک دفتر خاطرات را رهبری کرد، جایی که اتصال در موقعیت مثلث ردیابی شد - احساسات - افکار ". من ایده های غالب را پیدا کردم: "اگر حداقل من در مورد قطره مطمئن نیستم، می ترسم یک گام جدید بسازم" "من هرگز اجازه نخواهم داد که من را بخندم."

به طور کلی، داده های لازم برای شروع رگرسیون به اندازه کافی بود، بنابراین تصویر بعدی در جلسه اول افتتاح شد: در 20 سال، ریدکل پیشین خواستار تجاوز شد. در مقابل پس زمینه احساس روشن احساس ناراحتی، او مجموعه ای از تجاوز به روح خود را به سرزنش "و" خوشبختی خود را "دریافت کرد. در 15 سال، مردم نزدیک (خواهر مادر) پدر و مادر را برای یک وضعیت کامل سرقت کردند. او شروع به تسلیم شدن به آنها برای نرمی و همه جانبه ها کرد. من قسم خورده ام که چیز دیگری وجود دارد که بتواند شادی را به دست آورد "در هر هزینه." در سن 6 سالگی، یکی در روستای روستای روستای به مدت طولانی باقی مانده بود، جایی که یک خوک در اطراف نگاه کرد. ترس قوی در مقابل این پس زمینه، پدربزرگ منجر شد Grandchilde در Khlev، تا نشان دهد که چگونه خوک ها جسد تشکیل را می خورند. نصب اخلاقی چیزی شبیه به این بود: "بنابراین مردم نیز با قبیله های ضعیف آمده اند." کمتر از یک سال - تکان دادن تنگ "به عنوان یک سرباز"، که زخم را برای زندگی ترک کرد. قبل از مدرسه نترسید به خواب رفتن، زیرا تمام وقت او "تنفس یا نه" را بررسی کرد.

با کمک اقدام غیرقانونی، فشار عاطفی برداشته شد، قطعات در معرض قرار گرفتند که مجاز به تعیین تصویر و نقش مادر بود. او یک زن دشواری بود، اغلب تحت کمبودی ساده چاقو در قدرت خود پنهان می شد. از اینجا تمام استراتژی های جبرانی از نوع "در تمام اراده خدا"، تمایل به جلوگیری از درگیری، آمادگی برای پارازیت، گرد و غبار و غیره

با نگاهی به مادر منافقانه خود، دختر شروع به درمان هیستریکال ها با تحقیر برای تانتامز، آزمایش زنان حرفه ای مردان، خود را به دنبال حرفه ای واقعی، اجازه نمی دهد اشتباهات و نه آنها را به دیگران منتقل نمی شود. به طور کلی، به عنوان آنتیپود مادرش، بیمار من به طور کامل به حساب می آید، و از وحشت، ما او را برای چهار جلسه ذخیره کردیم، که تمام زنجیرها را گذرانده ایم. در نتیجه، رفاه صرف می شود، نشانه های وحشت مشاهده نمی شود.

"باید همه چیز را کنترل کند!" هیپنوتیزم و درمان احساسی شکل

چشمان خود را ببندید و در طی یک حمله تنفس کنید. نترسید، من نزدیک هستم و می توانم کمک کنم. افزایش شدت دو بار. به یاد داشته باشید پویایی shudders، که در طول حمله تست کنید. شما می توانید آزمایش کنید به سرعت و به شدت وارد کنید اگر متوجه شوید که کاهش یافته است، تنش شروع به رشد می کند، سعی کنید در ریتم اندیشه در سر نفس بکشید.

این نسخه تکنیک های هیپنوتیزاسیون شامل تشدید آگاهی از آسیب است. ناخودآگاه چنین تنظیم شده است که الگو رفتاری توسعه یافته همیشه روشن خواهد شد. به عنوان مثال، یک پسر غرق می شود تا بلوک های ناخودآگاه آب را گرم کند. در آینده، این رفلکس حملات را تحریک می کند اگر وضعیت به شیوه ای مشابه بسته شود. چنین بحران منجر به همان زندگی غالب می شود: "همه چیز باید کنترل شود." به عنوان یک قاعده، این طرح شامل از دست دادن یک دوست عزیز، تصادف و البته، بحران زمانی که "پان و یا ناپدید". مخاطب بعدی من در صندلی نشسته بود و به سوالات پاسخ داد.

کجا احساس تنش می کنید؟

در سلول های خورشیدی. تابستان و نفس کشیدن سخت.

تمرکز بر افکار "من از دست دادن کنترل" یا "من نمی توانم همه چیز را کنترل کنم"، اجازه دهید این فرمول فکر خود را به صورت خودسرانه به عنوان خدا داد. دوباره و دوباره در نسخه های مختلف تکرار کنید. چه احساسی دارید؟

فقط بدتر GREENEREND سینه را فشار می دهد.

تصور کنید این نیرو به عنوان یک تصویر بصری. چه کسی می بینید؟

خارپشت با یک دسته از سوزن.

چه می خواهم؟

من می خواهم آن را حذف کنم، آن را بیرون بکشم.

به او درباره آن بگویید احساس تغییر می کند؟

بله، دردناک تر می شود، خود ججز می خواهد حمله کند.

برعکس، آن را آرام کنید، صعود کنید. به من بگویید که شما معما خود را حل کردید: این تنها در خارج از زلزله، و در داخل نرم و کرکی است. به طور کلی، او را قطع کنید حقیقت: او واقعا خوب است. جوجه تیغی واکنش نشان می دهد؟

بله، تنش سقوط می کند، خارپشت به یک سرباز تبدیل می شود.

تصور کنید که این سرباز شما است شما در مورد جهان چه فکر میکنید، در مورد مردم، در مورد خودتان؟

من ترسیدم من در یک Sniffer ایستاده ام، نه به انجام حرکات غیر ضروری، زیرا من از خیانت می ترسم.

دوباره به سرباز نگاه کن او نیمه دوم شماست. نگاه کنید و نفس بکشید هر نفس عمیق تر است. و سرباز با هر نفس افزایش می یابد، رشد می کند و می تواند کلمات شما را بهتر بشنود. به او بگویید "من به شما اجازه می دهم به حرکت، گریه و حتی رقص." واکنش چیست؟

به طور شگفت انگیز، اما من می خواهم همان.

در حالی که اشک جریان، انتظار. واکنش عاطفی باید جامع باشد. سیگنال آنچه که به نظر می رسید پایین ممکن است رگرسیون خود به خود باشد - محرک های در معرض ایجاد می شوند. بنابراین اینجا. مخاطب من به طور غیر منتظره خود را به عنوان یک کودک زمانی که پدرش الهام بخش بود، کشف کرد: "صد بار قبل از انجام این کار فکر کنید." سر خود را از دست ندهید، همه چیز باید کنترل شود. " روشن می شود که پاها از آن رشد می کنند. همراه با آگاهی از آنچه اتفاق افتاده، به معافیت از مقامات کارخانه های مدنی می آید. سرباز به یک پسر تبدیل می شود - من همچنان به استفاده از زرادخانه درمان تصویری ادامه می دهم. پازل شخصیت مخاطبان، قطعه گمشده را به دست می آورد، پس من پیشنهاد می کنم بدنم را در یک شرایط جدید احساس کنم. او شروع به صحبت در مورد احساس آرامش عمیق و تکمیل ...

نه، این بیماری تخریب نشده است. ما فقط "به پرداخت" به پرداخت رنج می بریم. ممکن است درمان شود، اما برای این منظور شما باید کل تصویر تغییرات پاتولوژیک را بازگردانید، و این ده ها جلسات است. سخت و گران است اما برای حذف علامت، روش ترکیب رگرسیون و درمان تصویری کاملا مناسب است.

ادامه مطلب