نیکلاس قفس: "ما تمام کابوس های خارج از کشور را کشیدیم"

Anonim

درباره اسقف اعظم و شلوار چرم

"ایده یک فیلم جدید حتی در طول پیشرفت بخش اول به من آمد. در انگلستان، پس از نخستین بار، جایی که من با یک رژه کامل - در شلوار چرم و ژاکت آمدم، تصمیم گرفتم به وستمینستر ابی نگاه کنم. و من مستقیما در قله بین اسقف اعظم Canterbury و رئیس کلیسای ارتدوکس یونان به سر می برم. من از پشت کاشته شدم، اما اسقف کلرادو من را متوجه شد و اسقف اعظم را معرفی کرد. و او به طور غیر منتظره پیشنهاد کرد: "اجازه بدهید به شما نشان دهم Westminster Abbey." ما قدم می زنیم، او می بیند که چگونه لباس پوشیدم، و توطئه گران برنده می شوند، می گوید: "به هر حال، می توانم بد رفتار کنم." این چیزی بود که به این ایده رسید که جانی و سوار ارواح می توانند با کلیسا همکاری کنند. "

درباره مدیر مدرسه و طنز پزشکی

"هنگامی که ما اولین فیلم را انجام دادیم، من می خواستم او را به عنوان یک برادران افسانه ای گریم نگاه کنم: وحشتناک، اما هیجان انگیز است. این همانند اولین چالش برای کابینه کارگردان مدرسه است: واضح است که آن را برای فریبکارانه پرواز می کند، اما جالب است از همه چیز به پایان خواهد رسید. با این حال، شروع به تیراندازی تصویر دوم، ما متوجه شدیم که ما می خواهیم آن را غم انگیز تر و تمام کابوس ها را بیرون بکشید. بنابراین، جانی خودش تغییر کرد. او دیگر لانه های مارمالاد را نمی خورند، اما او به سختی می نوشند. و طنز او سیاه و سفید، سارکوزی، مانند پلیس یا پزشکانی است که اغلب باید با مرگ مواجه شوند. فقط او می تواند با وحشت هایی که آن را احاطه کرده است مقابله کند. بله، و چه چیز دیگری برای صبر از مرد، که دارای baiska است و پس از آن شعله جهنم را فلاش می کند؟ "

نیکلاس قفس:

سر و بدن سوار شبح "نادیده گرفته شد" با کمک گرافیک کامپیوتری، بنابراین نیکلاس Kejuja مجبور به ساختن در سایت نیست. با این حال، بازیگر آن را برای ورود به تصویر استفاده کرد.

درباره مصر باستان و Cologges

"این بار من خودم مجبور شدم یک سوار شبح بازی کنم (Caskaders در این نقش ظاهر شد. - اد.)، و به همین دلیل من می خواستم واقعا به روح او نفوذ کنم. و اگر چه رئیس ترسناک قهرمان من پس از یک رایانه "پیوست" بود، من یک رنگ سیاه و سفید را روی صورت رنگ سیاه و سفید به عنوان پیروان فرقه چوب، و لنزهای سیاه را وارد کردم. و در ژاکت چرم، تصاویری از پیکربندی های باستانی مصری اعمال شد. و این واقعیت که من در چشم های دیگر بازیگران دیدم وقتی که آنها با من در این شکل با من ملاقات کردند، به من اعتقاد داشتند که من واقعا روح رسولم هستم. و من Maneru از مسابقه ارواح در مار را جاسوسی کردم. به عنوان یک کودک، من یک زن و شوهر از Cobre داشتم، با این حال، آنها همسایگان را دوست نداشتند - و من مجبور شدم آنها را به باغ وحش منتقل کنم. اما من به یاد می آورم که زمانی که آنها عصبانی هستند، آنها را از بین می برند، هود خود را متورم می کنند، الگوی آن که شبیه به چشم مخفی است و شروع به رقص می کند، شما را هیپنوتیزم می کند. و تنها پس از آن حمله می کنند. بنابراین و قهرمان من: اول، تقریبا دشمن را تغییر می دهد، و سپس حمله می کند. "

درباره بیمه و بیضی

"من برای یک موتورسیکلت برای یک قرارداد که با شرکت بیمه به پایان رسید ممنوع است. و همسر از شور و شوق من به سواری سریع تایید نمی کند. من عاشق موتورسیکلت ها هستم و به محض این که فرصتی برای سوار شدن به آنها حداقل در سینما بلافاصله موافقم. بنابراین، من نه تنها سخت نیست که تمام ترفندها را انجام دهم، بلکه بسیار جالب است. بله، و علاوه بر این، من نمی توانستم چهره را در مقابل مارک نولداین و براون تیلور (مدیر نقاشی، که هر دو قسمت از فیلم "آدرنالین" را حذف کرد، به دست آورد. - اد. این چیزی است که واقعا احساس ترس نمی کند. آنها می توانند بر روی غلطک ها بروند، و سپس بر روی یک موتور سیکلت با سرعت 100 کیلومتر در ساعت، دوربین را در دست خود نگه می دارند و شلیک می کنند. و در این نقطه، آنها حتی فکر نمی کنند که آنها به راحتی می توانند گردن خود را رول کنند. آنها مهمتر از همه - یک قاب خوب را ایجاد کنید. بنابراین من فقط حق ندارم آنها را نشان دهم که من می ترسم. "

ادامه مطلب