من مادرم خواهم بود! و نقطه!

Anonim

این رویا یک زن را به آموزش رشد شخصی در تقریبا یک سال فرستاد. خواب به گروه مورد توجه قرار گرفته است. در طول این مدت، او احساس کرد که او می تواند به دیگران تکیه کند و خود را با نزدیک، دوست داشتنی و حمایت از مردم خود را به نزدیک شدن به رویای خود را.

بنابراین: "امروز من از رویا خوابیدم. من می دانم که من در یک خانه بزرگ زندگی می کنم، و در این خانه شما نیز زندگی می کنید، فقط هر کس در آپارتمان و درب خود را بدون قفل. و بنابراین من در اتاقم هستم، و بخشی از دیوار چوب چوب با پوشش چوبی. یک پرنده بر روی پوشش قرار می گیرد و آن را می خواند، من درک می کنم که او قصد دارد تا یک لانه را ترتیب دهد. در عین حال، نورا شروع به شکل دقیقا تحت پرنده در منطقه پرنده می کند، و زمانی که بیشتر شد، جنبش در آن آغاز می شود. من حتی شروع به دیدن یک مار در آن، اما نه، زمانی که mink بیشتر می شود، سفید کمی شاد (که تعجب آور است) ببر از آن بیرون می آید. و در آن لحظه من اجرا می شود و به برخی از شما اجرا می شود تا به شما در مورد خطر احتمالی هشدار دهد، زیرا به دلایلی تصمیم گرفتم که یک ببر بزرگ سفید باید یک ببر کوچک باشد و هنگامی که این یک نماینده حیات وحش است، می تواند باشد خطر در اینجا یک رویا است برای خودم، تصمیم گرفتم که تمام فرآیندهای داخلی من را پس از آموزش والدین نشان می دهد. خواب خیلی تحت تأثیر قرار گرفت که تصمیم گرفتم با شما به اشتراک بگذارم، با این حال، من نمی توانم همه چیز را برای خودم تفسیر کنم. "

خواب شفاف است در داخل گروه، هر کدام بدون قفل و درهاست، یعنی آرزوهای ما از اعتماد اعتماد خود را اعتماد می کنند. در اتاق مشروط خود، معجزات شروع به وقوع می کند: پرنده آماده است تا لانه را سرزنش کند، و سپس پرتاب سفید از عمیق شدن (یعنی کودک) به او می آید. خواب نشان دهنده فانتزی از رویاها در مورد کودک خود است، اما او برای کمک به راه دور، متوجه است که ببر با یک ببر می آید، و او خطرناک است! احتمالا، در زندگی رویاها برای تبدیل شدن به یک مادر - این یک دیدگاه وسوسه انگیز تر از یافتن یک شریک است. "ببر"، یعنی یک پدر بالقوه، مشارکت با او هنوز یک مشکل است، خطر. snoviditsa عجله دور. احتمالا این درگیری باید حل شود. این می تواند یک مادر در همکاری باشد، اما به خودی خود به معنای تهدید است. و دلایل آن می تواند جرم باشد: تجربه ناموفق در روابط عشق، ترس و ناراحتی. اما با این همه چمدان باید کاری انجام دهد اگر قهرمان ما می خواهد به تولد نوزاد شود. برای این، او نیاز به یک شریک و والدین دارد.

ظاهرا، کل درام در رویاهای ما بازی می شود: تمایل به تبدیل شدن به یک مادر به تناقض با تمایل خود به دفاع از مردان، به عنوان از خطر ممکن است. و این مثال کاملا منحصر به فرد نیست. با یک تفاوت تنها: ترس، ناراحتی و خشم آسان تر به تجربه در حمایت، و نه تنها. عادت اجتناب از درد می تواند قوی تر شود، زمانی که فرد هیچ کس به تکیه بر آن نیست. در چنین مواردی، مردم حاضر به تجسم رویاهای خود را به زندگی خود را رد می کنند، فقط دوباره به آزمایش طلسم احساسات دردناک. اما در گروهی که "بدون قفل"، مردم معمولا پنهان کردن آنچه که به آنها اتفاق می افتد پنهان نمی کند. آنها رک و پوست کنده به اشتراک می گذارند، در مورد خود صحبت می کنند، با دیگران به اشتراک می گذارند. بنابراین، در چنین گروه هایی آسان تر است که بتوانید ریسک کنید و به سمت رویاهای خود حرکت کنید. ظاهرا، رویایی ما به اندازه کافی حمایت کرده و احساس می کند که آماده شدن برای تبدیل شدن به مادر است. در حال حاضر او هر فرصتی را برای دیدار با موضوع "وحشتناک" خود - روابط با یک شریک و پدر کودکان آینده خود را دارد.

به هر حال، افسانه ای در قبایل های باستانی وجود دارد که وقتی یک زن تصمیم به تبدیل شدن به یک مادر شد، او به جنگل رفت و به آهنگ های درختان گوش داد. در میان زمزمه های شاخ و برگ، او صدای فرزند آینده اش را شنیده بود، که به او گفت وقتی که او به نظر می رسد و پدرش. پس از آن، زن این قبیله به جامعه بازگشت، این مرد را پیدا کرد و اظهار داشت که آنها یک کودک خواهند داشت.

یک افسانه جالب و عاقلانه، به عنوان مخالف ایده های شدید که زن نباید ابتکار عمل باشد. فقط در موضوع تولد کودکان، این زن است که می تواند با چه کسی تصمیم بگیرد و زمانی که او فرزندان داشته باشد.

پس آرزو را به رویاهای ما آرزو کنید. و موفقیت در راه او!

ماریا Dyachkova، روانشناس، درمانگر خانواده و آموزش های پیشرو از مرکز آموزش شخصی Marika Khazin

ادامه مطلب