میخائیل Gorheva: "در Premiere Spielberg به من گفت:" شما خود را بر روی صفحه نمایش خوشحال خواهید شد. " پس بیرون آمد "

Anonim

درباره شخصیت شما:

"در فیلم" پل جاسوسی "من نقش ایوان شیشیکین را انجام می دهم. این فردی است که به وکیل Dovanov، قهرمان تام هنکس، برای مذاکرات در مورد مبادله جاسوسی شوروی در آمریکا می آید. شخصیت من سخت و حیله گر است. اما در عین حال او یک تبهکار نیست، نه کمیک. من همچنین گفتم استفان اسپیلبرگ: من واقعا دوست دارم که این نوعی کاریکاتور است، نه ایوان احمق، بلکه یک فرد ارزشمند است که می داند چگونه از منافع خود، منافع کشورش دفاع کند. "

درباره آماده سازی برای نقش:

"من چیزی در مورد آن زمان می دانم. اما بسیاری از Spillberg خود به من گفت. پسر شخصیت اصلی بسیار شبیه استفان خود است که در آن روزها یک نوجوان بود. به عنوان مثال، یک قسمت با وحشت در آمریکا، پس از روس ها ماهواره را راه اندازی کرد. هیچ کس نمی دانست چه ماهواره ای است که او انجام خواهد داد. مردم از بمب گذاری و تابش ترس داشتند.

و پسر Donovan به دست آوردن آب در یک سطل، در حمام؛ پس از همه، اگر آنها بمب گذاری کنند، هیچ برق یا آب وجود نخواهد داشت. اطلاعات فقط تاریخ و رویدادها نیست، بلکه تجربیات حساس نیز است. بنابراین منبع اصلی حقایق در مورد آن زمان برای من استفان بود، که به بسیاری از داستان های خود در مورد خود و پدر و مادرش گفت. "

طرح فیلم در طول جنگ سرد باز می شود. میخائیل گورهوا یک افسر KGB را که با یک وکیل آمریکایی (تام هنکس) مذاکره می کند، در مبادله افسر اطلاعات شوروی رودلف آئل در خلبان فرانسیس گری قدرت مذاکره می کند

طرح فیلم در طول جنگ سرد باز می شود. میخائیل گورهوا یک افسر KGB را که با یک وکیل آمریکایی (تام هنکس) مذاکره می کند، در مبادله افسر اطلاعات شوروی رودلف آئل در خلبان فرانسیس گری قدرت مذاکره می کند

عکس: قاب از فیلم "جاسوسی پل"

درباره Tome Hanks:

"من با تام آشنا هستم، او به من می گوید:" گوش دادن، یک پیرمرد، ما فردا یک صحنه بسیار سنگین داریم. من هنوز تمام متن را می دانم، می آیم، شاید آنها را خرد کنند. " جواب می دهم: "آیا به من بگویید؟ من خودم خواستم از شما بپرسم، اما نمی دانستم چطور. علاوه بر این، شما در حال حاضر کار می کنید، اما چگونه به استراحت؟ "من یک روز در آن روز داشتم، من فقط به زمین بازی رفتم تا او را ملاقات کنم. و او تغییر کامل تیراندازی دارد. او می گوید: "بله، هیچ چیز، به من در شب به من در هتل، نشستن، چت، خزنده،". و در اینجا من به هتل به هتل می روم. اتاق خود را بر روی یک آسانسور جداگانه بالا ببرید. و تام هانکس برای دیدار با من وجود دارد - یک بازیگر آشنا و مورد علاقه - و به طور طبیعی از این راه می پرسد: "آبجو شما خواهد شد؟" من: "نه، بیایید بهتر از یک ماهی قزل آلا باشد." و او خودش، نه دستیار، به چای دم کرد، به طوری ساده، خانه. و ما نشستیم، صحنه رانده کردیم و شروع به صحبت در مورد زندگی کردیم. او صادقانه به من علاقه مند به من، کار من، تئاتر من. من به او علاقه مند شدم و کریمه، و نگرش من به آنچه اتفاق می افتد. ما دو ساعت صحبت کردیم، و به همین ترتیب، به عنوان اگر من با دوست من بودم، میشا Efremov، شنبه، چت کرد. "

درباره مسئولیت:

"هنگامی که من برای یک نقش تایید شد، من، البته، خوشحال شدم. البته، در خیابان ها، با یک پوستر و یک زبان تورم کار نمی کرد، اما مایکل Efremov نامیده می شود: "و من فیلم Spielberg را گرفتم!" ما در مورد یکدیگر قبل از یکدیگر را شگفت زده کردیم، اما این خانه، افتخار خوب است. اما به طور کلی، این، البته، یک مسئولیت بزرگ است. تمام تصاویری از استفان اسپیلبرگ آگاهی مردم را تشکیل می دهند. و این فیلم در حال حاضر فوق العاده مرتبط است. و من خوشحالم که می توانم بر روی تمام دنیا با اسپیلبرگ خراش کنم: "مردم، توقف! شما دیوانه هستید! "سپس موفق به انجام آن شد. اکنون ممکن است؟ سوال "

ادامه مطلب