Alexandra Child: "ما و همسر ما وقت خود را از دست می دهیم."

Anonim

- چه چیزی به خودتان ترجیح می دهید - الکساندر یا ساشا؟

- آه، بله، من به نحوی با ساشا ساده تر می شوم، و من خودم اغلب اشتراک می کنم. واقعیت این است که از دوران کودکی نام الکساندر به نحوی Pompous، به طور کلی، به نظر می رسید. من همیشه نام کامل را اشتباه گرفتم بنابراین، ساشا به نحوی دلپذیر تر است. و بلافاصله نام باید به سادگی. شما حتی می توانید بر روی شما، عشق، اما من نمی دانم چگونه به نحوی، بلافاصله. بنابراین، مدت زمان زیادی وجود دارد. (می خندد.) من یک مشکل ابدی دارم

- بیایید اشتباه نکنیم و بر شما ادامه دهیم؟

- باشه. (لبخند می زند.)

- شما از والدین خود آموخته اید، چرا شما نام الهه حماسی را نامید؟

"این همه پدر من است، مادر می خواست با ماشا تماس بگیرد." و پدر تصمیم گرفت که نام جدی تر باشد و بنابراین الکساندر معلوم شد. و پس از آن همزمان بود که من مادربزرگ بزرگ الکساندرا بودم، و من در روز نام متولد شدم. اما آنها، به عنوان والدین شوروی، این همه را نمی دانستند. بعدا، بیش از سالها، همه چیز به طرز معجزه آسایی همزمان بود.

- شما نام خانوادگی غیر معمول و فوق العاده برای مسکو دارید. چگونه تاکید - کودک یا کودک؟

- تاکید بر آخرین هجا قرار می گیرد، این نام خانوادگی بلاروس است. من پاپ بورو را دارم او در پینسک متولد شد. این نام خانوادگی اغلب در آن وجود دارد - 50٪ از مردم در متریک به عنوان یک کودک ثبت می شوند.

- و چگونه می دانید دوستان و دوست دختر در دوران کودکی، نام مستعار بود؟

- اما این نام مستعار نیست من فقط می دانم که همه چیز برای چشمان او به من یک کودک می نامد. و در حال حاضر همان اتفاق می افتد. (خنده حضار)

- و نگرش شما نسبت به این چیست؟

- خیلی راحت: Frost، Baby، Snigir. (می خندد.) شما می توانید و نام مستعار اختراع نکنید. به نظر می رسد که توسط هر چیزی مجرم شناخته شود، اما از سوی دیگر، راحت است که حفظ شود. در عوض، خوب همیشه در مرز، هر کس در مورد جریمه بسیار نگران است، آنها چیزی غیرقانونی پیدا خواهند کرد، اگر چه شما یک شهروند خوب هستید که می تواند غیرقانونی باشد. (می خندد.) بنابراین در اینجا من همیشه یک واکنش از افسران گمرک دارم - یک لبخند! و همیشه گارد مرزی می گوید: "خوش آمدید!" همیشه یادآور شد که نام خانوادگی جالب، من بیشتر از آن علاقه مند هستم، و نه هدف سفر من و آنچه که من برای تپه را فراموش کرده ام. و خنک است، مانور منحرف شده است. (خنده حضار)

- و شما هرگز در مورد موهای قرمز خود فکر نکردید ...

- من مو قرمز نیستم، من نور هستم، من دارای موی سرخ هستم. من طلایی با freckles هستم (لبخند می زند.)

- فقط به مردم طلایی، همانطور که می گویید، هر کس متعلق به کودکانه است، شاید؟

- نه، من به ویژه بچه ها در طبیعت من نیستم. فقط خنک کردن این نام خانوادگی. من دوست دارم. ما برای مدت طولانی فکر کردیم، نام خانوادگی برای دادن فرزندان ما. من به همسر من گفتم (بازیگر Alexey Vertkov، - تقریبا. aut.) که گرما خسته کننده است، معمولا. و اگر آنها یک کودک داشته باشند، همیشه سرگرم کننده خواهند بود. چنین بار دلپذیر اضافی به عنوان نام خانوادگی که به دقت یادآوری می شود، وجود خواهد داشت. و هرگز کسی سوالاتی مانند "و آن را ندارد. و سپس او همیشه به شما یک نگرش مثبت نسبت به آنهایی که اطراف آن را جذاب می کند، به شما می دهد.

که در

در "مرد خوب" کودک با جولیا Snigar و نیکیتا Efremov بازی می کند

عکس: قاب از سری

- و الکسی پاسخ داد؟

- او گفت که ما دو بار انجام خواهیم داد. و سپس، در شانزده سال، آنها تصمیم خواهند گرفت.

"شما همکاران خود را ذکر کردید: همسر، جولیا Snugir، که آنها در سریال تلویزیونی" مرد خوب "ستاره دار شدند. امروزه، در زمان دشواری ما، بسیاری از بازیگران می گویند که آماده هستند تا همه چیز را در همه چیز بگذرانند، همانطور که پیشنهاد می کردند. آیا شما با این شرایط موافق هستید؟

- البته، در حرفه ما، زمان کنونی، یک رویکرد و نگرش متفاوت را دیکته می کند، به عنوان مثال، از پیشینیان ما، بازیگران بزرگ. این مثل کنستانتین بوگومولوف است - بازی "Gargantua and Pantagruel" به پایان می رسد با عبارت: "تمام غول ها درگذشت." بنابراین تنها معاصران ما باقی مانده است. و زمان به طور کامل قوانین مختلفی از وجود عمل را تعیین می کند. پس از همه، این حرفه است. او و کسب و کار را نشان می دهد، جایی که مهارت های حرفه ای خود را از مزایای مادی دریافت می کنید. من دوست دارم خیلی کار کنم و اگر بین کار را انتخاب کنید یا کار نکنید، من تصمیم می گیرم کار کنم. حتی اگر جایی است که خیلی جالب نیست. اما هنوز هم می خواهم توجه داشته باشم که با ظهور خدمات ویدئویی و پرداخت های ویدئویی اینترنتی، کیفیت محصول به طور قابل توجهی بهبود یافته است. و آنچه که برای سیستم های تلویزیونی مستقل فیلمبرداری شده است، ده گام به جلو حرکت می کند. در تلویزیون، مفاهیم فرمت، سانسور، ادعا شده در بیننده وجود دارد، چگونه او مدیریت کانال را می بیند، سن او - همه اینها مهار توسعه، پر کردن هنری خود را کاهش می دهد، کیفیت محصول خود را، که است به زیبایی نوشته شده است، اما تمام 33 نمونه را به سایت منتقل می کند و هنرمند می آید، به عنوان یک قاعده، مواد تلویزیونی را اقتباس می کند. و او واقعا اغلب به نظر می رسد وحشتناک تازه و بی علاقه است. و من، به عنوان یک بیننده تلویزیون، و نتیجه خود را به اندازه کافی به اندازه کافی به نظر می رسد. اما این به مواد برای پرداخت های ویدئویی، به عنوان مثال، مانند "محتوا"، "لینک های امن"، "شخص خوب" اعمال نمی شود. بنابراین، همه چیز که بدون مشارکت من بیرون می آید و آنچه واقعا به خوبی اتفاق افتاد، به من وحشت زده و عصبانی می شود. (می خندد.) این شرم آور است که من آنجا نیستم، نه در آن کلیپ. من واقعا دوست دارم پیش بروم. من شخصا بر روی این پتانسیل حساب می کنم، در این هوا تازه که فرصتی برای شکستن به پرینت های جهان وجود دارد. به عنوان مثال، "کنفرانس ها" در انگلستان قبلا پیشرفت کرده است. و این نشان می دهد که ما به عنوان حرفه ای در نظر گرفته شده است. در حال حاضر تلویزیون پس از 40 سال، به دلایلی، یک زن خانه دار، یک زن خانه دار نیست، که باید به سری تلویزیون نگاه کند و همه چیز را درک کند. بنابراین، شما لازم نیست که عاقلانه تر باشید، زیرا باید برداشته شود و گوش را بشنوید و همیشه درک کنید که چه اتفاقی می افتد. و من شخصا می خواهم یک سری از سطح خوب را تماشا کنم. پس از همه، اسکریپت برای مردم سراسر جهان نوشته شده است. موضوعات به طور کلی، عادی، نزدیک به افراد با رنگ های مختلف پوست و وضعیت اجتماعی تحت تاثیر قرار می گیرند. به طور کلی، برای کل جهان.

- آیا می خواهید همه شما را در سراسر جهان بدانید؟ آیا شما یک شخص بیهوده هستید؟

- خب، این غرور نیست. هدف این است که شما را در سراسر جهان بدانید. هدف این است که کاری را جالب کنیم. علاوه بر این، علاوه بر این، به چنین سطح تبدیل می شود تا به چشم جهان شناخته شود و موفق شود.

- آیا آن را غرور نمی کند؟

- نه. این، به نظر من، جاه طلبی های خلاقانه بسیار سالم از یک هنرمند عادی است که چیزی را انجام می دهد، ایجاد می کند. پس از همه، می توانید ماتینز و در خانه را نشان دهید، چرا در تئاتر کار می کنید؟ و پس از آن، پاتریوت، زمانی که شما می خواهید کشور خود را به گام رقابتی خود را برداشت، که در آن شما می توانید محصولات را قادر به رقابت با سریال تلویزیون اروپا و آمریکایی ایجاد کنید. همان سینما تئاتر در بهترین شرایط است. این در سراسر جهان مورد احترام قرار گرفته است. و تور تور تئاتر درام روسیه نشان داده شده است. تئاتر ما بیشتر در جشنواره های بین المللی دخیل هستند، زیرا قدرت بیشتر از تئاتر ما بیشتر از فیلم سازی است. البته، خوب است - برای تبدیل شدن به معروف، اما من فکر نمی کنم که تمام هنرمندان بزرگ تنها این هدف را داشته باشند، به طوری که او در خیابان ها به رسمیت شناخته شده بود. به نظر من، آنها می خواستند کاری درست انجام دهند. به طوری که آنها افراد دوست داشتنی دارند. این ثابت می کند که آخرین پروژه های موفق از پرداخت های ویدئویی، جایی که این گروه در درجه اول افراد متمادی جمع می شود، افرادی که به یکدیگر علاقه مند هستند، و نه به سادگی، همانطور که می گویند، خمیر را قطع کنید. آنها برای این ایده ایجاد می شوند، پس چیزی به نظر می رسد. و بقیه اعمال خواهند شد. و اصلی ترین چیز این است که در مرحله، در قاب، در تعداد مشترکین در شبکه های اجتماعی رقابت کنید، و نه با کمک کتانی کثیف و رسوایی. اگر چه، به عنوان آنها می گویند، همه چیز مفید است که دهان پایین، اما برای من بسیار جالب نیست. (خنده حضار)

"چرا شما در پروژه" شخص خوب "موافقید، چه چیزی را جذب کردید؟

"من واقعا به کنستانتین Bogomolov اعتماد دارم، که مدیر است، من می دانم: اگر او این را به من ارائه می دهد در حال حاضر، مخالف - احمقانه. او جریان، ریخته گری، جایی که همه چیز در یک ردیف قرار دارد، و سپس با بسیاری از شب ها چیزی در آنجا حل می شود. بله، و او کاملا من را می داند. و از آنجایی که او به من زنگ زد، احتمالا چیزی را دید. او همچنین درباره نیکیتا Efremova که آنجا بود، گفت: "این نکته این است که چگونه فرد می تواند آن را بازی کند، یا نمی تواند با محدوده عملش، من تعجب کنم که چگونه انرژی خود را به این موضوع وارد می کند. و چگونه همه آن را توسعه می دهد، همانطور که نشان می دهد. " او درباره من بهتر از من می داند. این اتفاق می افتد که من حتی باور نمی کنم، به او می گویم که این در مورد من نیست. به هر حال، می تواند به شدت عصبانی باشد. و سپس شما نشسته و فکر می کنید: "وای! و این نیز در من است! " به شدت جالب است بنابراین، من به او اعتماد دارم، پس موافقت کرد. و سپس آن را به شدت جالب بود برای کشف آن همه.

- شما در مورد بازیگران بزرگ که قبلا رفته اند صحبت می کنید. چه کسی روابط شما را حمایت کرد، خانه بود؟

- در "Pike"، نینا Mikhailovna Doroshin در این دوره تدریس شد. من با واسیلی Semenovich Lanov صحبت کردم. Alla Alexandrovna Kazan، همسر کارگردان Boris Barneta، معلم شخصی من بود.

- چه چیزی را از برقراری ارتباط با سیلندر گرفته اید؟

- صادقانه، ما ملاقات کردیم، به عنوان مثال، Allea Alexandrovna در سن جدی بود. و زیبایی در این واقعیت است که انتقال دانش خود را به نوت بوک اتفاق نمی افتد زمانی که شما می توانید چیزی را برنامه ریزی کنید، اما در روند ارتباطات. این سه بار در هفته به دو ساعت طول کشید. هنگامی که من تنها با یک فرد بودم، او فقط به برخی از داستانها گفتم، چیزهای شگفت انگیزی را می شناختم. و در تمرینات Alla Alexandrovna معمولا برخی از داستان را به یاد می آورد و شروع به گفتن او کرد. و این همه در شما ناراحت شد. این به یاد می آورد انتقال دانش از مادر به دخترش. این اتفاق می افتد به عنوان کلامی و غیر کلامی. مسیر خود را از طریق مثال او، از طریق زندگی خود، از طریق نگرش او به این حرفه، به افرادی که در اطراف هستند. در عوض، شما از ماته نگرش خود به حرفه یاد می گیرید، این بدان معنی است که او برای او. این همه به شدت جالب است. شما هرگز در مورد آن در زندگی نمی خوانید. و این دقیقه ها - آنها بی ارزش هستند. من در MChat در بازی "Musketeers" در کنستانتین Bogomolov با ایرینا Petrovna Miroshnichenko ملاقات کردم. ما با او صحبت می کنیم. او به من واقع شده است. و هنگامی که ما در اتاق پانسمان ملاقات می کنیم، او به طور مداوم به چیزی می گوید. یا در اینجا Stanislav Andreevich Lyutin است. همیشه کار خود را تماشا کرد، این هنرمند زیبا را می دانست. جالب ترین چیز این است که من "پنج شب" را در بازی فارغ التحصیلی در قله بازی کردم. خوب، اگر بتوانم تصور کنم که من در کنار او نشسته ام و در مورد چگونگی فیلمبرداری "پنج شب" صحبت کنم. پس از همه، این اولین کار او بود، و Gurchenko در حال حاضر یک ستاره بود، که با آن مواجه شد؟ کجا، کجا و برای چه پولی می توانید آن را دریافت کنید؟ کجا می توانم بخوانم؟ شب و این ارزشمند است، و این چیزی است که انتقال یافته است، و این چیزی است که در قلب شما پوشیده شده است و باعث می شود شما را به عنوان یک هنرمند به عنوان یک فرد به عنوان یک فرد ایجاد کنید.

Alexandra Child:

"من واقعا دوست دارم پیش بروم. من شخصا بر روی این پتانسیل حساب می کنم، در این هوا تازه که فرصتی برای شکستن و در جهان برتر وجود دارد "

گنادی Avramenko

- شما و همسرتان الکسی دو بازیگر مشهور هستند. پذیرش دو بازیگر در یک فضا - آیا این خیلی یا کمی است؟

- در مورد ما، خوب است. به نظر می رسد که من فقط زمانی که یکی در بازیگر خانواده، و دیگری - نه، ممکن است برخی از عدم تعادل در اینجا وجود داشته باشد. پس از همه، هیچ کس نمی تواند هنرمند را به عنوان یک هنرمند دیگر درک کند. به عنوان مثال، بعضی چیزها به طور پیش فرض وجود دارد. و لزوما در مورد آنها نظر، توجه و یا مجازات، عصبانی نیست. به عنوان مثال، هنگامی که شما درک می کنید که Premiere به زودی، اما در آستانه هنرمند یا هنرمند، می تواند بسیار سوسیس بسیار زیاد باشد. به خصوص اگر چیزی کار نمی کند. به عنوان یک قاعده، نزدیک تر از برتر، بیشتر آن کار نمی کند. من نمی دانم که آیا یک فرد عادی که دارای یک حرفه دیگر است، سالم تر است، نه، نه خیلی وابسته به روان، برای درک یکی دیگر از بازیگران شخص.

- آیا مطمئن هستید که گفته اید؟

- خوب، مهمترین چیز این است که هر دو در حال توسعه هستند. این خیلی مهمه. به هر دو مورد اجرا شدند. احتمالا در زوج های خانوادگی خانوادگی، زمانی که یک هنرمند به عنوان یک هنرمند توسعه می یابد، کاملا هماهنگ نیست، و دیگری ممکن است در بسته باشد. و در اینجا فقط یک رقابت ناسالم بوجود می آید، برخی از ناراحتی. به نظر می رسد که یکی در سرویس دیگری است. یک چیز، هر چیز متفاوت است. و کسی که موفق است، باید به کسی که در کنار او قرار دارد کمک کند. این همه دشوار است اما بزرگ زمانی که شما هر دو پیاده سازی. ما با Alexey درک بسیار متفاوت از حرفه. ما تئاتر های کاملا متفاوت داریم و تئاترهایی که ما دوست داریم نیز کاملا متفاوت است. بنابراین، ما به نحوی در تجزیه کار یکدیگر شرکت نمی کنیم. هر کدام به طور خاص آن را انجام می دهند. همانطور که گفتم، تئاتر ها متفاوت هستند، بنابراین ما نمی بینیم. یک زمان برای از دست دادن یکدیگر وجود دارد. و به هر حال، در مورد خدمه فیلم، ما چنین چیزی نداشتیم تا هر دو در تلاش های اصلی تلاش کنند و ما شرکای شرکتی بودیم. به نظر می رسد که ما شروع به دست زدن به یکدیگر می کنیم. به نحوی مسیرهای ما موازی هستند.

- اما شما خوش شانس بودید که شما هر دو دعوت به عمل در یک پروژه "مرد خوب"؟

"البته، من خیلی می خواستم از الکسی با کنستانتین یوریویچ مراقبت کنم." اما حتی بیشتر من می خواستم آن را در تئاتر با او کار کنم. به نظر می رسد که آنها می توانند چیزی را به یکدیگر بدهند. اما این واقعیت که آنها در سایت ملاقات کردند، خوشبختی برای من بود. درست است، خطوط ما در فیلم هرگز عبور نکردند.

- شما گفتید این عالی است زمانی که یک شوهر و همسر یکدیگر را درک می کنند، و چگونه با بچه ها چطور است؟

- در اینجا، به عنوان مثال، بزرگترین از پیاده روی آمده است، ما تقریبا تمام صبح دیده ایم. می خواهد صبحانه بخورد او سه ساله است. چگونه به او توضیح دهم که مصاحبه ای می دهم؟ (خنده حضار) در حال حاضر ما با او انجام می دهیم. اگر تا سه سال امکان پذیر بود، اکنون موضوعات ممنوعه به آرامی شروع می شود. این وحشتناکی خشمگین است.

- چرا، پس از سه سال؟ پس از همه، نظرات مختلفی در این مورد وجود دارد، کسی پس از پنج شروع به ممنوعیت فرزند شما، کسی پس از هفت.

- من هیچ مدرسه ای ندارم من فقط دیدم که پسرم پس از سه بار به طور چشمگیری تغییر کرده است. ناگهان او در همه نوزاد نبود، بلکه یک کودک بود. با یک نگاه آگاهانه با درک عالی از آنچه اتفاق می افتد. نوعی ترفند وجود داشت. و علاوه بر این، هنگامی که کودک Vera aleksevna متولد شد، وانیا در پس زمینه او یک مرد بسیار جوان سه ساله بود. در هر صورت، واضح است که او در حال حاضر زمان صحبت کردن با اطمینان "نه" در مورد برخی از چیزها و اقدامات است. این به او در آینده کمک خواهد کرد. بهتر است فردی باشد که از شاهزاده مامینیک خراب شده باشد. اگرچه من او را تحسین می کنم. برای من، او شاهزاده است. اما من خودم را به هر راه محدود می کنم، می دانم که به او کمک خواهد کرد. (خنده حضار)

- آیا شما یک برنامه کاری مناسب با همسر خود دارید، که به مراقبت از کودکان کمک می کند؟

- ما همه کمک می کنیم. و پدر و مادر، و پرستار بچه زیبا جولیا، و شوهر است. به نوبه خود. البته، ایمان خیلی کوچک است که من به طور کلی مشتاق هستم که آن را به کسی بدهم. من انجامش میدم. در بهترین حالت، شوهرم. و بنابراین، ماه ها پس از دو ما به اشتراک می گذاریم.

- شما به نحوی یک سوال در مورد دوستی زن پرسیدید، شما به شدت این سوال را ترک کردید. من می خواهم از شما در مورد دوستی بین هنرپیشه ها بپرسم، آیا این امکان وجود دارد؟

- به نظر من به نظر می رسد که همه چیز در حرفه نیست، بلکه به طور کلی به طور کلی. برخی از کلیشه هایی وجود دارد که دوستی زن وجود ندارد. به ویژه به دلایلی، نسل مادران ما. و من نیز برای مدت طولانی در سرم نشسته ام. در برخی موارد من نشستم و فکر کردم، و چرا من فکر می کنم که حتی دوستی زن نیست، بلکه به طور کلی من هیچ دوستی ندارم؟ و متوجه شدم که در آن زمان در دوستان من به خصوص نیازی به آن نداشتم. بنابراین صحبت کردن چیز اصلی، من اعتقاد دارم، درک نمی کنم - مهم نیست که چه نوع دوستی است - با یک زن، با یک مرد، - شما به آن نیاز دارید یا نه. این که آیا شما می خواهید چنین پشتیبانی دوستانه از خود را زمانی که یک دایره کوچک از افراد نزدیک وجود دارد که شما خنک، فقط خوب است. شما با هم آرام هستید، زمان خوبی با یکدیگر دارید. آیا نیاز به تصمیم گیری برای خودتان دارید، آیا این را می خواهید یا نه؟ آیا شما می خواهید یک فرد در تئاتر، چه کسی شما را مجبور به نشستن، حرکت استخوان به همکاران؟ (خنده حضار) در اینجا با Rosa Hairullina در برخی موارد، دوستی بوجود آمد. و این همه با آنچه که از من حمایت کرد، آغاز شد، که من به شدت سپاسگزار هستم. من یک مرد جدید در Mkate بودم. در سال 2012، زمانی که من "Karamazov" را تنظیم کردم. کنستانتین یوریویچ بوگومولوف من را به غم و اندوه دعوت کرد. اما من خیلی دشوار بود همه چیز معلوم شد، حتی خیلی بد. من شماره عقب را یاد گرفتم که در تعادل آویزان شدم و Bogomolov می خواست من را تغییر دهد. و رزا هیزلینا دست من را کشید، از من در این لحظات دشوار و به عنوان یک شخص، و به عنوان یک بازیگر حمایت کرد. او با من کار کرد، گفتگو بی وقفه. آن را الهام بخش و من توانستم با خودم، با ترس من، با دست های من، کنار بگذارم. پس از همه، من حتی فکر کردم که من در تئاتر نبودم. این من نیستم و نه، همه چیز معلوم شد، رز به من کمک کرد. و چگونه می توانم پس از آن بگویم، که در میان بازیگران می تواند هیچ دوستی وجود ندارد. این یک حرفه است، قطعا. شاید کسی که می گوید هیچ دوستی بین بازیگران وجود ندارد، به این معنی است که ما همه رقبا را به یکدیگر متصل می کنیم. هنگامی که شما دو رقبای هستید، چیزی که دوست دارید درست باشد. این همه در ورزش است، اما پس از آن شما می توانید یکدیگر را لرزش. من همیشه می گویم: شما باید در مرحله رقابت کنید، و نه پشت صحنه برای قرار دادن ستدس.

با همسرش الکسی ودکوف

با همسرش الکسی ودکوف

گنادی Avramenko

- شما Konstantin Bogomolov اولین مدیر نیستید. اعتراف کنید، با چه مدیر شما علاقه مند به کار - با کسانی که با آنها می توانید بحث، چیزی را ارائه، و یا با کسانی که به شما به طور کامل اعتماد دارید؟

- من این را ندارم، من دوست ندارم ویرایش کنم، خودم را ارائه دهم. بهتر است به شیوه ای قدیمی، مدیر سر است، هنرمند داستان ترسناک تر است. اما من، البته، تحمل می کنم نمی توانم کارگردان احمقانه ایستاده باشم، که کاملا آماده نیست، که موضوع را می گیرد، به خودش غیر قابل درک است. پس از همه، رفتن به ریخته گری، شما نه تنها خود را نشان می دهد، شما هنوز هم، اگر مدیر ناشناخته است، هوشمندانه جدی، شما به او نگاه کنید، به او گوش دهید. پس از همه، شما، حداقل سه ماه با هم، هر روز ملاقات کنید. بنابراین، من می خواهم آن را در گفتگو تعجب، درک شخص شما یا نه شما. من باید ببینم، فقط چت، گاهی اوقات حتی در مورد آنچه که او می خواهد شلیک کند. به هر حال، من نمی توانم ایستاده باشم زمانی که شما شروع به دور از محل، از یک مکان در یک معدن، بدون مقدمه. (می خندد.) به شما یک صحنه پیچیده از اسکریپت می دهد یا تعداد زیادی از متن را ارائه می دهد، و شما فقط آشنا خواهید شد. و این به رغم این واقعیت است که هیچ پروکسی وجود ندارد، به جز صندلی و برخی از معاون، که گاهی اوقات بدون یک کارگردان نشسته است. (می خندد.) یا هنرمند پیشنهاد می شود که بر روی زمین قرار بگیرد و رفتار کند، مثل اینکه او روی تخت است. چرا نمیتوانم مبل را بپوشم؟ همانطور که می تواند، در اصل، ترتیب نمونه های پیچیده، بدون ارائه برخی از شرایط ابتدایی. یا من اخیرا در نمونه های هیجان انگیز بودم. نقش یک مادر ارواح را ارائه داد. به نمونه ها در یک لوکس مجلل دعوت شده است. و من نمی توانم درک کنم که چگونه روح را روی صندلی در یک فضای شیک نشسته ام. و سپس کارگردان پیشنهاد کرد که فقط صحبت کند. اما در پایان مکالمه، او هنوز هم می گوید: "آیا می توانید به دوربین ترسناک نگاه کنید؟" ایده من در سر من فریاد زد: "بنابراین، دوباره بیست و پنج! او فکر می کند؟ یک بار - و شما یک نمای نام تجاری دارید؟ " من به او جواب دادم که چقدر هیجان انگیز و سکته های ترسناک را تماشا کردم، یک نگاه وحشتناک و همه چیز که همراه ترس از بیننده است، این جزء کل تیم است: آرایش، نور، زاویه، لهجه صوتی و مهمتر از همه که در نصب آن در یک نقطه خاص قرار داده شده است، سپس آن را بررسی سوالات! و این همه باید به طور غیر منتظره اتفاق بیافتد، از این ما سرگردان هستیم. اما من با کارگردان بحث نکردم، زیرا وقتی شروع به استدلال میکنید، فورا به یک هنرمند با یک شخصیت پیچیده تبدیل می شوید. (می خندد.) بلافاصله حسابرسان را خزنده، که چیزی در نمونه های شما نیست، و آن را در سایت اشتباه است. و از آنجا که همه می خواهند کار کنند، عشق به کار، من بهتر سکوت می کنم. اما آن را تحت فشار قرار می دهد. به نظر من این به نظر می رسد که اگر شما می خواهید به برخی از نتایج به دست آورید، Grimer را، از استودیو برداشت، صحنه را به عنوان نزدیک به چیزی نزدیک کنید. و، البته، کاملا زمانی که مدیر هوشمند است، می داند آنچه که او می خواهد، موقعیت خود را فعال خود را دارد. این معمولا هنرمندان بزرگ است. آنها شک ندارند و آنها هرگز نمونه های پیچیده ای ندارند. از آنجا که آنها خیلی خوب می دانند که آنها نیاز دارند. آنها فقط فقط ملاقات می کنند، فقط به شما نگاه می کنندهنگامی که به نمونه ها می آیید بسیار خوب است و یک شخص می گوید که شما کار خود را تماشا می کنید. این نیز نادر است. شما قبلا خیلی شلیک کرده اید و به نمونه ها می روید، اغلب لازم است دوباره به مدیر بگویید، نام شما چیست، اجرای شما، چه نوع فیلمبرداری چیست؟ من همیشه فکر می کنم: آیا واقعا دشوار است برای رفتن یا درخواست حداقل یک نوار ویدئویی، دیسک از عملکرد، برای پیدا کردن کار خود را در اینترنت. و در جلسه، فقط صحبت کنید. من درک می کنم، یک جلسه عالی است برای درک یکدیگر: برای شنیدن صدای، نگاه به چشم، احساس انرژی از یک فرد، به دنبال دو به عنوان یک زن و شوهر. این انگیزه نمونه قابل فهم است.

- من درست است که قرنطینه از این طرح به طور قابل توجهی فیلمی را تصحیح کرده است؟

- قرنطینه سرد است ثابت شده است که لازم نیست ملاقات، هر کس از خود ترویج قدردانی کرد. و پس از آن مشکل چیست؟ چرا پس از آن سوار بر برخی از استودیو و پاک کردن شلوار از دستیار ناامید کننده. این به اندازه کافی برای اولین بار، احتمالا درک می شود. اما مدیران جوان تا 30 سال وجود دارد. من علاقه مند به انرژی آنها هستم آنها دیگران هستند گاهی اوقات به شدت جالب است این اتفاق می افتد که همه چیز است، اما در این بی تجربگی و عدم پذیرش، عدم اطمینان از درک خالص، مانند ورق سفید، جهان، اتفاق می افتد که بسیار سرد می شود. گاهی اوقات در یک بار گاه به گاه، با یک انگشت در آسمان، اما با چنین دایرکتوری ها و تیم شما می توانید به برخی از فضاهای جدید دریافت کنید. جایی که مدیر یک تجربه تجربه دیگر نیست، او باید تلاش زیادی برای پاک کردن تمام داستان های قبلی و تمبرهای قبلی خود داشته باشد و تبدیل به یک ورق سفید شود. پس از همه، شما نیاز به تبدیل شدن به داخل خود و هیچ چیز برای گرفتن جایی.

- شریک یا شریک برای شما مهم است؟

- سینما و تئاتر یک تیم است. این یک مونولوگ نیست همیشه گفتگو است. این ها عمدتا در اطراف شما هستند.

- و اگر، ناگهان شریک در سطح فیزیکی ناخوشایند است ...

- خب، چنین چیزی وجود ندارد.

- آن را بوی دهان بد می کند.

- این نبود این اتفاق می افتد که این شخص شماست، نه مال شما. و من یک مدیر بزرگسال است که فیلمبرداری شده است، گفت که مهم نیست که چگونه با شریک رفتار می کنید، او را دوست دارد یا به شدت آزار دهنده است - و دیگری در فریم به همان اندازه به نظر می رسد. مهمترین چیز، علاوه بر طرح نوشته شده بر روی کاغذ، باید طرح شخصی شما دو نفر باشد، دو هنرمند که در حال حاضر در فریم یا صحنه هستند. ما می دانیم تاریخ زوج های مختلف که قبلا شکسته شده اند، اما آنها بازی های عشق را بازی کردند. و همچنین به نظر می رسد فوق العاده سرد است، زیرا مهم نیست که انرژی بین آنها مثبت یا منفی است، نکته اصلی این است که این است. این خیلی سردتر از دو نفر است که متن را آموخته اند، من را با شما دوست دارم. و در واقع نشان می دهد: ببینید که چگونه او را دوست دارم / او، ببینید که چگونه آن را / کل خود را. و آنها تنها توسط خود مشغول هستند. این همه چیز در مورد هر چیزی است. و بهتر است زمانی که هنرمندان یکدیگر را ساختند. شما دوست ندارید که او چیزی روی چشم آویزان شود. او در مقابل شما ایستاده است، و شما تکان می خورد. و مدیر به نظر می رسد و می گوید: خوب، در نهایت عشق رفت. (می خندد.) مهمترین چیز این است که به نظر من یک طرح شخصی داشته باشید.

- چه کسی می تواند خود را در ده سال ببینید؟

- دوباره سالگرد من خواهد بود. (می خندد.) قضاوت توسط هنرمندان که ما با آنها کار می کنیم و کسانی که به این سالگرد اواسط قرن اتفاق افتاده اند، همه آنها به نظر می رسند، من می گویم، لوکس. معمولا این رویداد در فضای تئاتر هنر مسکو صورت می گیرد. پرتره شما در ورودی. بسیاری از مردم وجود دارد. همه به شما تبریک می گویم این یک تعطیلات بسیار زیبا است. و من خودم را می بینم، البته، بازیگر تئاتر و سینما. مادران مادر زیبا.

ادامه مطلب