Duane Johnson: "من از کسانی هستم که برای اولین بار دوست هستند، و سپس در عشق سقوط می کنند"

Anonim

حتی در میان بسیاری از ستارگان هالیوود با سرنوشت شگفت انگیز، او توانست ایستادگی کند. جانسون یکی از محبوب ترین و محبوب ترین کشتی گیران در کل تاریخ این ورزش بود، اما در دستاورد متوقف نشد و به یک بازیگر تبدیل نشد. جذاب جانسون موفق به وارد شدن به سه نفر از افراد مشهور ترین پرداخت شد. او از کسانی است که خوش شانس هستند، که در آن دستان کسب و کار وجود دارد. با این حال، در روابط با دختران، آقای راک کاملا قوی تر است. و تنها در حال حاضر تصمیم به ترتیب روابط با یک دوست دختر بلند مدت لورن.

- سلام، دوان! شما تصور می کنید که یک فرد قوی در هر معنی این کلمه است. بسیار جالب است بدانید که چگونه تصمیم گرفتید به مبارزه بروید. به من بگو؟

- سلام! شما می دانید، چیزی خنده دار که من هرگز به یک کشتی گیر تبدیل نشده ام. حقیقت! من خودم را مطالعه کردم، خیلی با موفقیت، اما سعی کردم. قبل از کلاس یازدهم، خانواده ام و من در هاوایی زندگی می کردند، زیرا از موفقیت تحصیلی، با پیاده روی طبیعت کمی ناراحت شدم. ما به فارغ التحصیلی نقل مکان کردیم، و همکلاسی های جدید من کمی ترس داشتند - به خاطر ارتفاع من. (می خندد.) سپس من یک ورزشکار را مجذوب کردم. او همچنین فوتبال آمریکایی را بازی کرد. بله، من نیز مبارزه را انجام دادم، اما با اصل باقی مانده. تمام امیدها و آرزوهای من با فوتبال ارتباط داشت.

"پس چرا جهان بازیکن فوتبال جانسون را به رسمیت نمی شناسد؟"

- همه چیز بزرگ شد، چند دانشگاه به من یک بورس تحصیلی - به یک کلمه، من در راه به هدف من بود. در موازی مورد مطالعه قرار گرفت. حدس بزن چه کسی!

—?

- من مدرک لیسانس در روانشناسی و جرم شناسی دارم. تصور کن؟ اما من، البته، به عنوان یک تخصص کار نمی کرد. او در یک تیم فوتبال بازی کرد، قرارداد را امضا کرد. این همه زمانی به پایان رسید که من زخمی شدم. بنابراین با فوتبال به پایان رسید. و در عین حال، یک داستان با کشتی شروع شد. به طور خلاصه، تقریبا با شانس به این کسب و کار رسیدم.

- با توجه به تاریخ خانواده خود، به آن اعتقاد دارید. و پدربزرگ و پدر - مبارزان. شما به معنای واقعی کلمه به این مسیر رفتید، به نظر نمی رسید؟

- (می خندد.) من دقیقا گفتم چون اولین عامل من گفت. بله، پدربزرگ، و پدران راهبرد بودند. به همین دلیل است که من برای اولین بار نمی خواستم به مسیرهای خود بروم - من بیش از حد در مورد چیز درست می دانستم.

- شاید شما می خواستید یک بازیگر باشید؟

- این دقیقا نیست! من، البته، از هریسون فورد، اما به طور انحصاری از شخصیت، به عنوان خوانده شده ایندیانا جونز. درست است، من یک مرد بسیار ساده، بدون ستاره جاه طلبی بزرگ شدم. بله، من الان هستم (لبخند می زند.)

- در مورد تربیت خود بگویید آیا شما در سختی بودید؟

- اصلا. والدین من مردم بسیار دوست داشتنی هستند. بزرگترین خشونت که پدرش به من اجازه داد - سعی کرد من را متقاعد کند که بروکلی را بخورد. او گفت: "سعی کنید، شما ناامید نخواهید شد." و او اشتباه بود (می خندد پدرش، پدربزرگ من، زمانی که پدرم تنها سیزده ساله بود، فوت کرد. و مادربزرگ تقریبا بلافاصله به UHAGER جدید منجر شد. پاپ آسان نبود که با آن کنار بیاید. علاوه بر این، پدربزرگ نوشید. به نحوی برای کریسمس، او یک بار دیگر مورد سوء استفاده قرار گرفت، پدر یک بار هشدار داد. برای دومین بار او به معنای واقعی کلمه مستطیلی را قطع کرد. پلیس وارد شد بنابراین در سیزده سال، پدر بی خانمان شد. البته، زمانی که من به یک سن انتقالی وارد شدم، پدرم کمی سخت تر از آن بود. اما من همیشه احساس کردم: همه چیز او را می کند، که می گوید برای عشق است. او به من اجازه نداد از ورزشگاه، من را به یک مرد تبدیل کرد، و من برای همیشه از او سپاسگزارم.

"اولین نام مستعار شما در Westling سنگی مایو است." به من بگویید چگونه با او آمد؟ منظور اون چیه؟

- Rocky نام پدرم است. Mayvia - نام خانوادگی پدربزرگ من. نمایندگان در رابطه من با دو انفجار از نسل های مختلف بازی کردند، گفتند که من یک کشتی گیر ارثی هستم. با این حال، در اصل، اما من هرگز آن را دوست نداشتم. به نظر می رسد عجیب و غریب است، اما من یک فرد بیکار هستم.

- چگونه شما، یک فرد بیکار، نگران شکست هستید؟

- کشتی - مانند اسلاید آمریکایی، امروز شما در بالا هستید، مخاطبان شما را دوست دارند، و فردا جمعیت آواز: "Rocky - بمکد!" به من اعتماد کن، حتی اگر به نظرات دیگران اهمیتی ندهید، چنین فشار نمی تواند شما را بی تفاوتی بیندازد. من تنها این تحقق را نجات دادم که طرفداران را دوست داشتم یا دوست نداشتم - نه، نه شخصیت من.

- چگونه شما از محبوب ترین کشتی گیر شما تبدیل به یک حلقه ستاره ای شد؟ ژن ها را کمک کرد؟

- کمک به PR! من پیشنهاد دادم که یک پسر بد بازی کنم "اگر مردم هنوز از شما نفرت دارند، تفاوت چیست؟ بنابراین سنگ ظاهر شد - مرد متکبر، خودخواه و محبوب ترین در حلقه برای چندین سال.

- کجا می خواهید بروید اگر سنگ عشق و شناخت عمومی را نگرفت؟

- در آن زمان من دیگر برای خودم راهی برای عقب نشینی دیدم. اگر ما در مورد آنچه که پدرم به من آموخت، صحبت می کنیم، سخت کار، سخت کار سخت و سخت تر است. من فقط نمی توانستم تصور کنم که من با سنگ کار نمی کنم. علاوه بر این، او از این تصویر و اطمینان حاصل کرد که من همه چیز را به دست خواهم آورد.

- ظاهرا، سنگ به شما کمک کرد نه تنها در حلقه، بلکه در حرفه ای عمل کنید.

- بله قربان. من فکر نمی کنم که ما برخی از استعدادهای ویژه ای داشته باشیم، طرف قوی من در درجه اول است. اگر چه در ابتدا من، البته، نگرانم. همه چیز منتظر منتقدان بالا بود و می گویند چیزی شبیه به: "شما یک بازیگر منزجر کننده هستید! این کاملا شما نیست خارج شدن از حرفه! "

- اکنون عجیب است که بشنویم. سال گذشته، شما در لیست بالاترین بازیگران پرداخت شده قرار گرفتید. شما فکر می کنید، علاوه بر کار سخت، چه چیز دیگری به شما کمک کرد تا این را بالا ببرید؟

- من واقعا سعی می کنم فیلم هایی را انتخاب کنم که پاسخی از بیننده پیدا کند. در تصویر که در آن موافقم که بازی کنم، یک سینمای خانوادگی یا یک جنگنده باشد، باید یک قلب داشته باشد، باید یک روح باشد. من همیشه تصور می کنم که ما کار خود را با خانواده ام تماشا می کنیم.

- شما سه دختر را رشد می دهید. شما خودتان یک پدر قوی را مطرح کردید، یک مرد واقعی بزرگ شد. با برقراری ارتباط با دختران خود چه اصلاتی هدایت می کنید؟ برای اولین بار به آنها یاد می دهید؟

- اول از همه، من به آنها آموزش می دهم که به خودم احترام بگذارم، بدنم، می توانیم بگوییم نه. من سعی می کنم یک پدر و مادر هوشمند و ملایم باشم تا آنها در زندگی مردم تمرکز کنند. هر چه من هستم، می فهمم که من یک مدل بازی برای آنها هستم. بدهی بزرگ، به شما می گویم. (لبخند می زند.)

- و چگونه شما یک مادر در قانون، چگونه شما فکر می کنید؟ آیا شما به وزن دختران خود سخت می شوید؟

- خب، من می خواهم عاقلانه، بالغ و باز باشم. اما من قبلا درک می کنم که چگونه خواهد بود - من می توانم گزینه های مختلفی را برای رویدادها اختراع کنم، و همانطور که در نهایت خودم را نمی دانم، نمی توانم مطمئن باشم. امیدوارم صبر و شکیبایی کافی داشته باشم و دوست داشته باشم که دخترم را با یک دوست باقی بگذارم تا بتوانم در هر زمان بتوانم به من برسد، در صورت لزوم شکایت کرده و گریه کنم. من می خواهم آنها نترسند که بچه های ما را به من آشنا کنند. و سپس آنها در مقابل من نشسته و پاسخ را حفظ خواهند کرد. (خنده حضار)

- به هر حال، مانند سیمون، قدیمی تر، با مادرش به طلاق مادر خود پاسخ داد؟

- او مدتها پیش اتفاق افتاد، زمانی که دخترش شش بود. با دانا (دانی گارسیا، همسر سابق دوین جانسون. - تقریبا. aut.) ما برای بیش از ده سال با هم بودیم، ما نه تنها صلح آمیز بود - این بهترین جدایی از تمام دوران بود. فقط زمان به عشق زناشویی ما رفته است. اما ما هنوز هم از نزدیک ارتباط برقرار می کنیم، ما دوست هستیم، ما برای والدین دوست داشتنی سیمون و وفادار ماندیم. من امیدوارم که مثال ما دختر را نشان دهد: شما نمی توانید خودتان و احساسات خود را به خاطر یک قانون انتزاعی خیانت کنید، باید قلب خود را باور کنید. و به صراحت، رابطه ما با سیمون پس از رفتن به مادرش، قوی تر شده است. من نمی دانم چرا این اتفاق افتاد. ظاهرا، من شروع به واقعا قدردانی هر دقیقه صرف شده با او.

"پس از طلاق، شما برای مدتی یک نفر داشتید، پس من شروع به دیدار با لورن هشان کردم، او مادر دو دختر جوان خود بود. به طور خلاصه، شما، با وجود ظاهر چشمگیر و نیروی برجسته، در رمان های رسوایی یا متعدد دیده نشد. آیا این تربیت است؟

- نسبت مادرزادی نسبتا. شخصیت. من همیشه بسیار محدود شده ام.

- به یاد آوردن اجرای خود را در حلقه به عنوان یک استراحت، دشوار است به آن اعتقاد داشته باشید.

- (خنده حضار) نه، به طور جدی، من بسیار محتاطانه و حتی یک فرد خجالتی هستم. من به ایده های استاندارد در مورد کشتی گیران یا بازیگران متناسب نیستم. و حقیقت سخت است که به طور عمومی ظاهر شود.

- من عملا می توانم پیش بینی کنم که پاسخ به سوال بعدی چیست و هنوز. تاریخ کامل شما چطور است؟

- ما برخی، در خانه یا در یک رستوران نیمه خالی، اطراف تاریکی و آرام است. و بسیاری از غذاهای خوشمزه. (خنده حضار)

- شما به هیچ رژیم غذایی پایبند نیستید؟

- در واقع، من سعی می کنم خودم را در دستانم نگه دارم، اما خیلی، من پیتزا را خیلی دوست دارم، بنابراین گاهی اوقات من قطع می شود. پس از صادقانه همه چیز را در ورزشگاه انجام دهید. از زمان جوانان، به لطف پدرم، از زمان جوان شدن استفاده کردم. بنابراین گاهی اوقات می توانم یک پیتزا کامل را در تنهایی افتخار بخورم. (لبخند می زند.)

- اگر ما در مورد فرم خود صحبت کردیم، نمی توانستم پذیرش مارک را به یاد داشته باشم، که به ویژه توسط طرفداران شما به خوبی یاد می شود. من، البته، در مورد این چرخش چشمگیر با عضلات پستان ...

- آه، و نه کلمه بیشتر، التماس. (می خندد.) اجازه دهید من را تصحیح کنم، این تکنیک نام رسمی دارد - PEK POP. هر مرد می تواند این را یاد بگیرد، کل راز در تن عضله و کنترل. سخنرانی رک و پوست کنده، من چندین بار بسیاری از زنان را به او نشان دادم، اما هرگز بر آنها احساس نکردم. این است که آنها را به شدت خندید.

- شما گفتید که خود را شیا می دانید. چگونه تصمیم گرفتید در مورد روابط نزدیک با لورن تصمیم گرفتید؟

- پس از شیشه چهارم تکیلا و یک Peccop. (خنده حضار) فقط شوخی می کند من فقط از کسانی هستم که برای اولین بار دوست هستند، و سپس در عشق می افتند. به عنوان مثال، در مدرسه، تمام دختران تنها یک دوست خوب را دیدند، مردی که می تواند گوش دهد، اما نه که در آن شما می توانید ملاقات کنید.

- و ضعف های Slica از سنگ چیست؟

- من در زانوهایی که از عنکبوت می ترسم می ترسم. اما من فکر نمی کنم این نادر باشد. چه کسی آنها را در ذهن درست دوست دارد؟

- آنها می گویند شما از نه تنها عنکبوت، بلکه همچنین برای طراحی یک رابطه عاشقانه ترسیدید. شما و لورن در این ده سال پس از آشنایی و تولد دو فرزند تصمیم گرفتند!

- در واقع، ما فقط به آن نیازی نداشتیم. من متوجه شدم که من به عنوان یک مرد معمولی صدایی خواهم داشت، اجتناب از مسئولیت، اما من به طور جدی نمی فهمم که چه چیزی تمبر را در گذرنامه تغییر می دهد. آیا این است؟ عالی او نه؟ مشکلی نیست.

اما در اینجا یک مورد اخیر وجود داشت که من فکر کردم. شاید وقت آن باشد؟ لورن و من در عروسی از همسر سابق من دانی بودند، همانطور که گفتم، همه دوستان هستند. و لورن رویایی پرسید: آنها می گویند، و زمانی که ما تصمیم می گیریم؟

- مشاوره اصلی والدین شما چیست؟

- دو تا از آنها وجود دارد. اولین بار به من کمک کرد تا همه چیز را به دست آوردم. هنگامی که شما به درب نزدیک می شوید، پشت سر آن جهان از امکانات و شانس، ناخوشایند نیست. لازم است که او را با دامنه، پا، با تمام قدرت، به او بپردازید. صبر کنید زمانی که کسی کمک می کند، همه چیز را انجام دهید.

و توصیه دوم. من آن را "خون، عرق و احترام" می نامم. شما دو نفر اول را می دهید، سومین را کسب می کنید. پدر همیشه تکرار کرد: احترام به تنها پس از آن ارزشمند زمانی که صادقانه صرف شده است. به دلیل سن، موقعیت یا مقدار پول، به یک فرد احترام نمی گذارد. فقط اهداف و اعمال شما مهم است.

- اقدامات شما چیست؟

- من از هر کار من افتخار می کنم. هر بار، شروع به تیراندازی، من در نظر نمی گیرم که چه اتفاقی افتاده است. نه شایستگی های من و نه هزینه های من و نه موفقیت قبلی من مهم نیست. من به بازنشانی سایت می روم، آماده شخم، آماده به دادن همه چیز هستم.

- ما درباره توصیه والدین من صحبت کردیم. و چه قوانینی شما را توسعه داده اید؟

- بیدار شدن از بین بردن و قوی، سقوط خواب راضی است. این مانترا راهی برای من در اینجا و در حال حاضر تبدیل شده است. همانطور که فکر می کنم بسیار مهم است، همانطور که فکر می کنم، در عکسها و رویاهای آینده سرزنش نمی شود، در گذشته نترسید، اما به خودتان آموزش دهید تا از هر دقیقه در اینجا استفاده کنید. خواب عالی بسیار مفید است، به من اعتماد کن.

- ظاهرا، شما یک فرد بسیار متنوع هستید و همه چیز که باید داشته باشید، دریافت خواهید کرد. آیا شما استعدادهای پنهانی دارید که طرفداران در مورد آنها نمی دانند؟

- من فقط ظرف غذا را لغو می کنم من می توانم کاری انجام دهم، فقط نباید در سینک بلند شویم.

ادامه مطلب